سایت بدون – روزی همسایه مردی مریض شده بود
آن مرد برای عیادت به دیدارش رفت
دید که بیمار خیلی زجر می کشد و درد فراوانی دارد
وقتی از خانه همسایه بیرون آمد
به همراهانش گفت: کاش این بیمار بمیرد تا این همه زجر نکشد
چندی بعد خود مرد مریض شد
و حتی حالش از همسایه بدتر بود
خیلی درد داشت و خیلی زجر می کشد
یکی از کسانی که در دیدار با همسایه همراهش بود، گفت: دوست نداری بمیری تا از این همه درد رها شوی، مثل آن روز که در مورد همسایه گفتی
مرد گفت: نه آن را برای همسایه گفتم، من هنوز خیلی کار و آرزو دارم
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی برای دیگران آرزوی بد کند و یا چیز سختی را طلب کند و بخواهد دیگران در خطر و ضرر بیفتند