سایت بدون – مارها در سوراخ هایی زندگی می کنند
در گذشته وقتی کاروان ها از میان صحرا عبور می کردند
باید حواسشان به این سوراخ ها بود
تا ناغافل ماری آن را نیش نزد یا نگزد
این مساله در زندگی عادی مردم هم جاری بود
وقتی سوراخی را در ده یا شهر می دیدند باید حواسشان بود که فکری برای آن می کردند
نه این که آن را رها کنند و یادشان برود
و دوباره دستشان را در آن سوراخ بکنند
این ضرب المثل می گوید عقل و منطق به انسان اجازه نمی دهد که یک اشتباه را دوبار انجام بدهند
برای این ضرب المثل یک حدیث نبوی هم وجود دارد
ن حدیث از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در پایان جنگ احد بیان نقل شده و اصل ماجرا چنانکه شیخ طوسی در کتاب الخلاف بیان نموده اند چنین می باشد:
روی ان اباعزه الجمحى وقع فی الاسر یوم بدر، فقال یا محمّد انى ذو علیه فامنن علی و مَنَّ علیه علی ان لایعود الی القتال فمَرَّ الی مکه فقال انی سخِرْتُ بمحمد و عاد الی القتال یوم احد فدعا رسول الله ان لایفلت . فوقع فی الاسر فقال انی ذو عیله فامنن علی. فقال النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ : امنّ علیک حتی ترجع الی مکه فتقول فی نادی قریش: انی سخرت بمحمد مرتین، لا یلسع المومن، من جُحْرٍ مرتین فقتله ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیده.[۱]
ترجمه:
ابا عزه الجمحی در واقعه جنگ بدر اسیر شد و به پیامبر عرض کرد: ای محمد: من عیال وار هستم منت بر من بگذار و آزادم نما. حضرت او را آزاد نمود بدین شرط که دیگر به جنگ با مسلمانان برنگردد. ابو عزه به مکه برگشت و گفت من محمد را مسخره نمودم و در جنگ احد دوباره بر علیه مسلمانان به جنگ برگشت.
پیامبر نیز دعا نمود که فرار نکند،پس ابا عزه اسیر مسلمانان شد و دوباره به پیامبر عرض کرد که من عیال وار هستم و آزادم کن، رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند که: آیا آزادت کنم تا به مکه برگردی و در گروه قریش فریاد بزنی که من دو بار محمد را مسخره نمودم، سپس فرمودند: «مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود » پس پیامبر او را به دست خود کشت.