ریشه و داستان ضرب المثل « آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت »

سایت بدون – وقتی بخواهند که بگویند که دیگر اوضاع مثل سابق نیست و دیگر برنامه های گذشته ادامه ندارد از ضرب المثل «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» استفاده می کنند.

ریشه این ضرب المثل به قصه ای به کلیله و دمنه برمی گردد، در کنار خانه بازرگانی ، مرد فقیر و زاهد زندگی می کرد، بازرگان برای این که حق همسایگی را به جا آورد، هر روز مقداری شهد روغن را برای مرد زاهد می فرستاد ، زاهد کمی از آن را می خورد و بقیه را در یک کوزه که به آن سبو هم می گویند می ریخت ، یک روز مرد زاهد به سبو خیره شد که دید دارد پر می شود در فکرش آمد ، سبو که پر شد ، آن را به ده درم می فروشد، گوسفندی می خرد، گوسفند بره می کند او کم کم ثروتمند می شود و ازدواج می کند و صاحب پسری می شود و پسرش را باید درست تربیت کند ، در حال تنبیه کردن پسر بود که دید با عصا زده و کوزه و سبو را شکسته و روغن ها ریخته شده است .

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «غلط انداز»

سایت بدون – غلط انداز یک اصطلاح میان شکار چیان است غلط انداز کسی است …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *