سایت بدون – این ضرب المثل از شعری از دیوان شاعر بزرگ قرن هفتم یعنی کمال الدین اصفهانی آمده است
گفته می شود که پیش از این که فال حافظ مرسوم شود از دیوان کمال فال می گرفتند
بعد از آن هم هر گاه دیوان حافظ در دسترس نبود از دیوان کمال استفاده می شود
داستانی وجود دارد در مورد فال از دیوان کمال الدین اصفهانی وجود دارد که به زمان شاه عباس صفوی بر می گردد
شاه عباس کبیر زمانی که شاهزاده بود علیه ی پدرش شورش کرد و از خراسان به سوی قزوین ( پایتخت اولیه ی سلاطین صفوی) که اردوی پدرش سلطان محمد خدابنده آنجا بود، حرکت کرد ، که این کار او موجب وحشت شد و ترس شد و سران قوم و همراهان سلطان محمد برای اطلاع و آگاهی از عاقبت کار و سرانجام مبارزه میان پدر و پسر که یکی به منظور از دست ندادن تاج شاهی و دیگری به قصد جلوس بر تخت سلطنت ایران مبارزه می کرده اند ، دست به تفأل زدند و از دیوان کمال اصفهانی که در دسترس بود یاری جستند که نتیجه ی کار چه خواهد شد ؟ اسکندر بیک منشی راجع به این واقعه چنین نوشته است.”
“… بالجمله چون این خبر سعادت اثر در اردو شایع گشت همگنان را موجب استعجاب می گردید تا غایت در دودمان صفوی چنین امری وقوع نیافته بود…….. دیوان کمال اسماعیل در میان بود، خواجه مشار الیه احوال شاهزاده را از آن کتاب تفال نمود، در اول صفحه یعنی این قطعه بر آمد:
خسرو تاج بخش و شاه جهان
که زتیغش زمانه بر حذرست
تحفه چرخ سوی او هر دم
مژده فتح و دولت دگرست
رای او پیر و دولتش برناست
دست او بحرو خنجرش گهرست
آسمان دوش با خرد می گفت
که به نزدیک ما چنین خبرست
که بگیرد به تیغ چون خورشید
هر چه خورشید را بر آن گذرست
خردش گفت، تو چه پنداری
عرصه ملک او همین قدر ست؟
نه، که در جنب پادشاهی او
هفت گردن هنوز مختصرت
باش تا صبح دولتت بدمد
کاین هنوز از نتایج سحر ست”
چنانکه میدانیم پیشگویی کمال در قطعه بالا به تحقق پیوست و سلطان محمد در ذیقعده سال ۹۹۶ هجری که ماده تاریخ آن به حروف ابجد “ظل الله” میشود در قزوین تاج شاهی را بر سر پسرش عباس میرزا گذاشت که به شاه عباس موسوم گردید و مصراع مورد بحث از آن تاریخ و به سبب همین واقعه بر سر زبانها افتاده، صورت ضرب المثل پیدا کرده است.
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند که تصوری که داری و چیزی که انتظار داری هیچ گاه رخ نخواهد داد