ریشه و داستان ضرب المثل «بوریا باف اگرچه بافنده است»

سایت بدون – این بیت را استاد سخن سعدی در انتهای حکایتی با این مضمون می آورد که یک نفر چشمش درد می کرد ، رفت پیش دامپزشک به اصطلاح آن روزها بیطار ، بیطار در چشمانش همان دارویی را ریخت که برای درمان خر استفاده می کنند و مرد کور شد.یک نفر گفت که اگر این خر نبود پیش بیطار نمی رفت . بعد در دو بیت شعر می نویسد

ندهد هوشمند روشن رای/به فرومایه کارهای خطیر

بوریاباف اگر چه بافنده‌ست/نبرندش به کارگاه حریر

ومنظور این است که بافنده بوریا و حصیر درست است که کارش بافتن است اما بافتنش به درد کارگاه حریر نمی خورد

این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند که یک نفر به درد کاری نمی خورد.

مطلب پیشنهادی

حتما باید دید/ مارمولک؛ روایت راه های رسیدن به خدا

سایت بدون – فیلم مارمولک یکی از برجسته‌ترین و محبوب‌ترین آثار سینمای ایران است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *