بدون دانستن حق شماست ، بیشتر بدانید
سایت بدون – در زمان قدیم مسافرت ها خیلی طول می کشید و گاهی به سال می کشید
دو برادر به یک سفر تجاری یک ساله رفتند
همسران این دو برادر می دانستند که شوهرشان از قبا یا لباس سفید خوششان می آید
برای همین برنامه ریختند برای شوهرشان در هنگام برگشت یک قبای سفید آماده کنند و به آن ها هدیه دهند
همسر بردار بزرگتر یک سال برنامه ریخت
بهترین پارچه را خرید
وبهترین دوخت را به کار برد
اما همسر برادر کوچکتر چند روز مانده به برگشت
پارچه سفید ارزانی خرید و خیلی هول هولکی یک لباس دوخت
واکنش دو برادر به لباس یکی بود و هر دو به یک اندازه تشکر کردند
زن برادر بزرگتر گفت شاید فرق دو لباس را مردم بفهمند
صبح که دو برادر به بازار رفتند پشت سر ان ها حرکت کرده تا ببیند واکنش مردم چیست
انگار برای مردم هم فرقی نمی کرد
از عابری پرسید دو مرد را با این مشخصات ندیدی
عابر گفت که بله دو قبا سفید دیدم
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند زحمت بسیار به چشم نمی آید و قدر آن دانسته نمی شود و معادل معروف تر آن را حتما شنیده اید: دوغ و دوشاب یکی است
