سایت بدون – برخلاف تصور عامه که این ضرب المثل، اصطلاحی امروزی است، ریشه آن را در قصه ای می توان یافت که همه ما بلد هستیم
قصه یوسف و زلیخا و زنان مصری
وقتی ماجرای عشق زلیخا به حضرت یوسف در مصر پیچید و باعث رسوایی زلیخا شد
گروهی از زنان مصری، زلیخا را ملامت کردند که تو همسر عزیز مصر هستی و نباید عشق یک غلام تو را رسوای عالم کند
زلیخا به جای این که جواب بدهد
مجلسی را فراهم کرد و مقابل همه زنان یک چاقوی بسیار تیز و یک ترنج(پرتقال) گذاشت
وقتی حضرت یوسف وارد مجلس شد
زنان مصری چنان محو جمال و زیبایی او شدند که فرق دست و پرتقال را نشناختند و دست خود یا کف دست خود را بریدند
این ماجرا در ادبیات ما هم ریشه قدیمی دارد و به عنوان نمونه این شعر از مولانا را ذکر می کنیم
کو یکی برهان که آن از روی تو روشنترست/کف نَبُرد کفرها زین یوسف کنعان چرا
این ضرب المثل برای بیان تعجب و شگفتی بسیار زیاد به کار می رود