ریشه و ضرب المثل «این گوی و این میدان»

سایت بدون – در قصه های خیلی قدیمی ایرانی در کارنامه اردشیر بابکان آمده است

زمانی که اردشیر بابکان نوجوانی بیش نبود با گروهی از هم سن های خودش به شکار گور یا گورخر می روند

در میان این جمع ، شاهزاده و جانشین شاهنشاه اشکانی هم وجود داشت

اردشیر با مهارت زیاد یک گور شکار می کند

هنگام که اردوان پادشاه اشکانی از این شکار خوشش می آید

شاهزاده اشکانی برای این که پیش پدرش خودش را لوس کند گفت که شکار من است

اردشیر از این دروغ عصبانی می شود و می گوید این میدان و این گور ، می توانی برو یکی دیگر بزن

یا به زبان خودش:”این دشت نیک و گور ایدر بسیار، من و تو ایدر، دیگر آزمایش کنیم”

یعنی این گور و این میدان

البته این ضرب المثل یک ریشه دیگر هم دارد

این ریشه به ورزش چوگان بر می گردد

این رشته که با اسب انجام می شد مثل فوتبال باید یک توپ یا به اصطلاح خود این رشته «گوی» را به گردش در آورند

اگر کسی ادعا می کرد که چوگان را خیلی خوب بلد است

می گفتند کاری ندارد، این گوی مسابقه و این هم میدان بازی ، در زمین ثابت کن

این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند به کسی فرصت بدهند تا ادعایی که کرده را اثبات کند

ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید

مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

مطلب پیشنهادی

حتما باید ببینید/ آنا و پادشاه؛ تایلند به روایت خانم معلم

سایت بدون – آنا و پادشاه (Anna and the King) یک فیلم درام تاریخی و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *