در کلیپهایی که در هفتههای گذشته با هدف کسب میزبانی جام ملتهای آسیا منتشر شد، فدراسیون فوتبال تلاش کرده تصویری آرمانی از امکانات و زیرساختهای ورزشگاههای ایران ارائه دهد، ولی آنچه دیروز در ورزشگاه وطنی قائمشهر دیدیم، تصویر واقعیتری از این امکانات یا به عبارت دقیقتر عدم امکانات است. آب باران پیش از شروع بازی در بخشهای زیادی از چمن مصنوعی ورزشگاه جمع شده بود و حتی لک، دروازهبان پرسپولیس مجبور شد برای آماده کردن محوطه جلوی دروازهاش خودش دست به کار شود و با تی آب را از زمین خارج کند. در ورزشگاه قائمشهر هم مثل تعداد زیادی از ورزشگاههای دو استان سرسبز گیلان و مازندران چند سالی است که برای کاهش هزینه نگهداری چمن مصنوعی نصب شده، ولی این مدل چمن هم عمر مفید دارد و استفاده طولانی آن را مستهلک و غیرقابل استفاده میکند. این ورزشگاه زیرسازی مناسبی هم ندارد و در روزهایی که بارندگی شدید باشد، آب روی زمین جمع میشود. بازی دیروز هم در شرایطی برگزار شد که در زمین چالههای آب زیادی دیده میشد و در این قسمتها امکان حرکت عادی توپ وجود نداشت. تأسیس ورزشگاه وطنی به سال ۱۳۲۰ برمیگردد و باشگاه نساجی قائمشهر از زمان تأسیساش در سال ۱۳۳۸ در این ورزشگاه بازی میکند. این ورزشگاه با تکنولوژی قدیمی ساخته شده و بعداً ظرفیتش تا ۱۵ هزار نفر افزایش یافته، ولی با استاندارد برگزاری مسابقات فوتبال در آستانه شروع قرن جدید فاصله زیادی دارد و ظرفیتش پاسخگوی استقبال این روزهای هواداران نساجی نیست. سال گذشته وزارت ورزش دستور بازسازی این ورزشگاه را داد و بر اساس آن رختکن بازسازی شده و قرار است سکوهای جدیدی ساخته شود، ولی مشخص نیست ترمیم چمن این ورزشگاه را چه کسی باید به عهده بگیرد؟
به مالک نساجی که از معدود باشگاههای خصوصی حاضر در لیگ برتر است، پیشنهاد شده که چمن وطنی را نوسازی کند، ولی مالکیت این ورزشگاه با وزارت ورزش است و این سؤال بوجود میآید که هزینه این چمن جدید را چه کسی باید پرداخت کند؟ این تنها درباره باشگاههای خصوصی صدق نمیکند و موضوع هزینه ساخت یا نگهداری ورزشگاههای دیگر تیمهای لیگ برتر هم محل ابهام است. چند سال قبل، وقتی ورزشگاه نقش جهان اصفهان در فاز توسعه متوقف شده و بلااستفاده بود به یکی از مدیران سپاهان پیشنهاد شد که باشگاه با توجه به بنیه مالیاش ورزشگاهی خصوصی بسازد، ولی او معتقد بود که این مسئولیت به عهده شهرداری یا نهادهای دولتی است. این تفکر در بین اکثر مدیران فوتبال وجود دارد و در لیگ برتر فقط باشگاههای متمولی مثل فولاد خوزستان، گلگهر سیرجان و مس رفسنجان سراغ ساخت ورزشگاه خصوصی رفتهاند. هزینه نگهداری و تجهیز ورزشگاهها تنها یکی از پیچیدگیهای اقتصاد گره خورده فوتبال ایران است. باشگاههای ایرانی برخلاف باشگاههای حرفهای معمول نه راههای درآمدزایی تعریف شدهای دارند، نه بودجهای برای توسعه زیرساختها تعریف میشود. مشخص نیست تبلیغات، بلیتفروشی یا پخش تلویزیونی چه سهمی در بودجه باشگاهها دارد و بدون کمکهای ارگانهای مختلف ادامه حیات آنها تقریباً غیرممکن است. پولی که به باشگاه میرسد عموماً صرف پرداخت دستمزدها یا بدهیها میشود و تجهیز ورزشگاه و ترمیم و زهکشی چمن اولویت آخر است. پس راه چاره چیست؟ این سیکل معیوب کجا متوقف میشود؟
مشکلات مالی اکثر تیمهای لیگ برتر را میدانیم، ولی سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال هم در این باره مسئولیت مشخصی دارند و برای جلوگیری از افت کیفیت مسابقات هر وقت که لازم است باید وارد عمل شوند. با تأکید کنفدراسیون فوتبال آسیا، باشگاهها تحت شرایط خاصی میتوانند در لیگ برتر حاضر شوند. پرداخت بدهیهای قبلی و داشتن ورزشگاه استاندارد از بدیهیات است و این پیششرطها با هدف بالا رفتن کیفیت مسابقات در نظر گرفته شده است، ولی با بیتفاوتی سازمان لیگ این شروط اولیه هیچوقت جدی گرفته نشده تا لیگ حرفهای بعد از گذشت بیست دوره هنوز گرفتار چنین موضوعات پیش پا افتادهای باشد. اعطای مجوز حرفهای که شرط حضور در لیگ برتر است در اختیار سازمان لیگ قرار داده شده و آنها میتوانند جلوی حضور یک تیم در لیگ برتر را بگیرند یا در صورت استاندارد نبودن ورزشگاه، آنها را مجبور به بازی در ورزشگاه دیگری کنند. این سختگیریها باشگاههای لیگ برتری را ملزم میکند که سراغ تأمین حداقلها از جمله چمن باکیفیت بروند. با چشمپوشی از این مشکلات، ممکن است مسابقات به هر طریقی برگزار و جدول بازیها پر شود، ولی دیگر نمیتوان اسم آن را لیگ حرفهای گذاشت
آرمن ساروخانیان / ایران ورزشی