سرقت طلا با شگردکاهش مصرف برق

سایت بدون -ربودن مرد ثروتمند برای تصاحب ملک میلیاردی، سرقت دستگاه‌های ماینر و دستگیری مأمور قلابی اداره برق از جمله پرونده‌های مکشوفه پلیس در هفتمین طرح کاشف بود.

دستگیری مامور قلابی برق
شکایت سرقت طلا با شگردهای خاص به کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی پایتخت اعلام و به دنبال این شکایت‌ها تحقیقات آغاز شد. شاکی‌ها که همگی خانم و حدود ۱۰۰ نفر هستند به پلیس گفتند مرد جوانی به عنوان مأمور برق به سراغ آنها رفته و با ترفندی عجیب اقدام به سرقت طلای آنان کرده است. در ادامه بررسی‌ها و با بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت‌ها، هویت مأمور قلابی که سابقه سرقت در کارنامه خود داشت، شناسایی و بازداشت شد.
چه شگردی برای سرقت داشتی؟
به سراغ خانه‌ها یا سالن‌های آرایش زنانه می‌رفتم و خودم را مأمور برق معرفی می‌کردم. به آنها می‌گفتم که جزو مشتریان پر مصرف هستند و باید برق را قطع کنم. مثلاً می‌گفتم پول برق این ماه شما ۸ میلیون تومان شده است و ۸ روز باید برق قطع شود.
آنها در پاسخ چکار می‌کردند؟
اصرار  داشتند که برق را قطع نکنم به این مرحله که می‌رسید، نقشه دوم را اجرا می‌کردم. می‌گفتم کنتور برق شما نویز دارد و این موضوع باعث می‌شود که هزینه برق شما خیلی زیاد شود. اما من می‌توانم کاری کنم که این مبلغ را پرداخت نکنید. یک میلیون تومان می‌گیرم و در عوض مشکل را حل می‌کنم. آنها که در این ماجرا ۷ میلیون تومان سود می‌کردند، موافقت‌شان را اعلام کرده و نوبت مرحله سوم نقشه‌ام می‌رسید.
مرحله سوم چه بود؟
به آنها می‌گفتم یک تکه طلا یا فلز برنج به من بدهید تا روی کنتور بگذارم و نویز کنتور را بگیرم. آنها هم طلاهایشان را در اختیارم می‌گذاشتند و اگر مقدار طلا کم بود، می‌گفتم این مناسب نیست و طلای بزرگتری بدهید. بعد هم با این بهانه که وسایل برقی خانه را قطع کنید یا اینکه کدی به گوشی‌تان وارد می‌شود، کد را برای من بخوانید آنها را به داخل خانه می‌فرستادم و خودم با طلاها فرار می‌کردم.
به همین سادگی به شما اعتماد می‌کردند؟
بله و اگر کسی هم باور نمی‌کرد، شماره همسرم را می‌گرفتم و به دروغ به آنها می‌گفتم اپراتور شرکت برق است می‌توانید هویت مرا از او بپرسید همسرم نیز تأیید می‌کرد و آنها باورشان می‌شد.
 آدم‌ربایی برای سند
چند روز قبل مرد جوانی مدعی شد صاحبخانه‌اش کوروش را که مرد میانسالی بوده چند نفر ناشناس ربوده‌اند و زن جوانی هم مدعی است خانه مال اوست و می‌خواهد آنجا را بفروشد. با این شکایت کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند و در بررسی‌های خود، متوجه شدند بعد از ناپدید شدن مرد میانسال، زن جوانی قصد فروش خانه میلیاردی وی را دارد. باتوجه به اظهارات متناقض زن جوان و ناپدید شدن مرد صاحبخانه، کارآگاهان، مدارکی را که زن جوان مدعی بود متعلق به او است در اختیار کارآگاهان تشخیص هویت قرار داده و معلوم شد مدارک جعلی بوده است. بدین ترتیب زن جوان به نام مهوش بازداشت و در ادامه تحقیقات همدستان او نیز دستگیر شدند. مرد میانسال نیز پس از ۴۵ روز در یک کمپ ترک اعتیاد در شرق تهران شناسایی و آزاد شد.
یکی از متهمان اصلی این پرونده در گفت‌وگو با خبرنگار «ایران» به بیان جزئیات ماجرا پرداخت و گفت: مهوش که از دوستان ماست، چند سال قبل مستأجر خانه کوروش بود. در مدتی که در آنجا زندگی می‌کرد متوجه شده بود که مرد میانسال به تنهایی زندگی می‌کند و فرزندان او ساکن کانادا هستند. از طرفی از وضعیت مالی او باخبر شده و پنهانی و بدون آنکه مرد میانسال متوجه شود، سند خانه کوروش را سرقت کرده بود. این زن مدتی بعد به سراغ ما آمد و پیشنهاد داد خانه را بفروشیم.
سند که به نام این زن نبود چطور می‌خواست بفروشد؟
با سندسازی البته چون کوروش مواد مصرف می‌کرد ما به عنوان مأمور به سراغ او رفتیم و او را به کمپی در شرق تهران منتقل کردیم و مدعی شدیم که اعتیاد شدید به مواد مخدر دارد. از آنجایی که بیشتر معتادان هم ادعا می‌کنند که مواد مصرف نمی‌کنند؛ حرف‌های کوروش مورد قبول مسئولان کمپ قرار نگرفت. ما برای اینکه آزاد نشود و فرصتی برای سندسازی داشته باشیم، هر ۲۱ روز یکبار که زمان مرخص شدن آنها از کمپ بود، پولی به حساب کمپ واریز و ماندن آنها را تمدید می‌کردیم.
شغل کوروش چه بود؟
او در جوانی در کار خرید و فروش لاستیک بود و خانه‌ای ۲۰۰ متری و ۴ طبقه داشت. هر ۴ طبقه را اجاره داده بود و خودش در دو اتاق روی پشت بام ساختمان زندگی می‌کرد. بچه‌هایش هم در کانادا بودند و کسی را در تهران نداشت.
چطور سند سازی کردید؟
 با کمک آشناهایی که در دفترخانه‌ای در تهران داشتیم، سند را به نام همان خانمی که چند سال قبل مستأجر خانه کوروش بود، کردیم و سند تک برگ گرفتیم.
چطور لو رفتید؟
از یک طرف که ربوده شدن کوروش اعلام شده بود و از طرف دیگر وقتی مهوش بعد از به نام زدن سند، با حکم تخلیه به سراغ مستأجران خانه کوروش رفته بود مأموران به او شک و مهوش را بازداشت کردند. مهوش ابتدا می‌گوید که سال ۵۶ پدرش این ملک را به صورت صلح نامه از کوروش خریداری کرده است و اکنون پدر مهوش آلزایمر گرفته و در بررسی اسناد و مدارک، صلح‌نامه را پیدا کرده و آن را به نام خود انتقال داده و حالا خواهان تخلیه ملک است اما کارآگاهان اداره آگاهی حرف‌های او را نپذیرفتند. ما که شرایط را به این صورت دیدیم، خانه را به فردی فروختیم که این ماجرا هم لو رفت و دستگیر شدیم.
چند نفر در این رابطه بازداشت شده‌اند؟
۹ نفر اما افراد دیگری هم با ما همدستی داشتند.
 سرقت مسلحانه ماینر
به دنبال اعلام سرقت مسلحانه از کارگاه تعمیر قطعات کامپیوتر، کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند. در تحقیقات اولیه شاکی مدعی بود که چند مرد جوان ابتدا به عنوان مشتری وارد کارگاه شده و بعد از آن خود را مأمور معرفی کرده و علاوه بر سرقت کامپیوتر و تجهیزات داخل کارگاه، دستگاه‌های ماینر (استخراج ارز دیجیتالی) سرقت کرده‌اند.در بازبینی دوربین‌های مداربسته، مأموران دریافتند که سارقان مسلح قبل از اجرای نقشه‌شان؛ در شرکت چای خورده‌اند بنابراین با انگشت‌نگاری لیوان‌ها هویت یکی از متهمان که سابقه کیفری داشت، شناسایی شد. مأموران موفق به دستگیری مرد جوان و چند همدست دیگرش که یکی از آنها زن جوانی بود، شدند.
چه شد که تصمیم به سرقت مسلحانه گرفتید؟
یکی از اقوام ما در این کارگاه کار می‌کرد و او اطلاعات کارگاه را در اختیارمان قرار می‌داد. می‌دانستیم تعداد زیادی دستگاه ماینر در کارگاه است و هر کدام از آنها ۱۶ میلیون تومان ارزش دارد. اما وقتی سرقت انجام شد، ۶۰ میلیون تومان به من رسید.
سرقت دیگری هم در پرونده خود دارید؟
خانم جوانی عضو باند ما است که او خانه‌ای در یکی از شهرستان‌ها برای سرقت معرفی کرد و مسلحانه وارد عمل شدیم و از خانه سرقت میلیاردی انجام دادیم. یک مورد هم سرقت احشام بود که آن را نیز با همدستی سایر اعضای باند مرتکب شدیم.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل«نگاه به دست ننه کن مثل ننه غربیله کن»

سایت بدون – غربیله کردن همان غربال کردن است و به به فرآیند الک کردن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *