دختر جوان بعد از بیهوش کردن پیرزن با کمک مرد گریمور تغییر چهره داد و با جا زدن خود به جای پیرزن، ۵۰ میلیون تومان از حسابش سرقت کرد.
سایت بدون – هفته گذشته زن سالخوردهای همراه پسرش با حضور در دادسرای ناحیه ۳۴ تهران از دختر جوانی که خدمتکار و پرستار خانگیاش بود به اتهام سرقت شکایت کرد.
پس از این شکایت با دستور قضایی، پرونده به پلیس آگاهی تهران ارسال شد. شاکی در تحقیقات گفت: فرزندانم مدتی بود برایم پرستار خانگی گرفته بودند. او دختر جوانی به نام شیوا بود که به کارهای خانهام هم رسیدگی میکرد.
یک روز متوجه شدم که انگشتر عتیقهام که بعد از سه نسل به من رسیده و قیمتی بود در خانهمان ناپدید شده و به او مشکوک شدم.
شاکی ادامه داد: او زیر بار نرفت و سرانجام اخراجش کردیم. وسایلش در خانهام جا مانده بود. یک روزآمد آنها را ببرد و برایم قرمهسبزی پخت و چایی برایم آورد تا از او دلخور نباشم. بعد از آنکه چای و غذا را خوردم بیهوش شدم، وقتی چشمانم را بازکردم چهار روز گذشته و در بیمارستان بودم. طلا، دلار و سکه و اموال قیمتی خانه که ۳۵۰ میلیون تومان ارزش داشت همراه مدارک هویتی و دفترچه حسابم سرقت شده بود.
ماموران برای دستگیری متهم زن به خانه اجارهایاش رفتند که آنجا را ترک کرده بود.
در ادامه پی بردند که۵۰ میلیون تومان از دفترچه شاکی برداشت شده است. وقتی دوربینهای آنجا را بازبینی کردند، مشاهده کردند یک پیرزن پولها را
برداشته است.
با بررسی بیشتر اطمینان یافتند او باید همان پرستار خانگی سارق باشد. سرانجام دو روز پیش متهم فراری در شمال کشور شناسایی و بازداشت شد.
دختر سارق بعد از ضد و نقیضگویی، اعتراف کرد و گفت: انگشتر عتیقه زن سالخورده گم شد و مرا مقصر میدانست، بعد از چند روز آن را یافت و برای برملا نشدن تهمتش مرا اخراج کرد که همین باعث کینهام از وی شد. چندی پیش با پسری در اینستاگرام آشنا شده و در ارتباط بودم. او در ترکیه گریمور بود اما چندی قبل وقتی به ایران آمد، برای هواخواهی از دوستش و دختر مورد علاقهاش، چند نفر را زده و ۶ ماه زندانی شده بود.
بعد از اینکه از زندان آزاد شد با هم دوست شدیم. روز سرقت به خانه پیرزن رفتم و چای و قرمهسبزی مسموم برایش درست کردم که خورد و بیهوش شد و بعد هرچه طلا، سکه و اموال عتیقه قیمتی داشت همراه شناسنامه، کارت ملی و دفترچه حسابش را سرقت کردم.
وی افزود: چند روز بعد به بهانه اینکه میخواهم دوستم را در جشن تولدش غافلگیر کنم، از مرد گریمور خواستم مرا به شکل پیرزنی گریم کند.
بعد از گریم راهی بانک شده و خودم را به جای پیرزن جا زده و ۵۰ میلیون تومان از حسابش برداشت کردم. با این پول بدهیهایم را پرداختم و با فروش طلاها و بقیه اموال دزدی خودروی گرانقیمتی خریدم.
بازپرس کشیک وقت دادسرای ناحیه ۳۴ تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: برای متهم زن قرار قانونی صادر شد و تحقیقات از او برای رازگشایی از دیگر جرایم احتمالیاش ادامه دارد.
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «گر نباشد گنده خر، وای به حال گنده فروش»
سایت بدون – این ضربالمثل فارسی یکی از ظریفترین و در عین حال طنزآمیزترین اشارات …