سوالاتی که نباید از هیچ کس بپرسید

یکی از نابه هنجاری‌های رفتاری که روان شناسان نیز درباره آن هشدار می‌دهند، پرسیدن «‌سوالات ممنوعه» از دیگران است. این سوالات، چنین ویژگی هایی دارند: ربطی به سوال‌کننده و منافع او ندارند، مشکلی را حل نمی‌کنند و احتمالاً باعث ناراحتی فرد سوال‌شونده می‌شوند.این که چه سوالاتی ممنوعه‌اند، از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است ولی می‌توانیم برخی از آن ها را که عمومیت بیشتری دارند مرور کنیم: چقدر اضافه وزن داری! چرا خودت را لاغر نمی‌کنی؟ درآمدت چقدر است؟ چگونه خرج می‌کنی؟ چرا تا به حال ازدواج نکرده‌ای؟ علت جدایی از همسرت چه بوده‌است؟ چرا دایم در حال تفریح و مسافرت هستی؟ چرا بچه‌دار نمی‌شوید؟ برای تعویض خودرو‌ات از کجا پول آورده‌ای؟ رابطه‌ات با خانواده همسرت چگونه است؟ و… واکنش برخی مردم به این سوالات، تعریف سناریوهای ساختگی برای رهایی از دست فرد سوال‌کننده است. این در حالی است که همین سناریوهای غیر‌منطقی زمینه را برای ادامه گفت و گو و سوالات بی‌ربط بعدی فراهم می‌کنند. از طرف دیگر اگر فرد سوال‌کننده حافظه‌ای قوی نیز داشته باشد، در آینده دچار مشکل خواهید شد و باید تمام پاسخ های دروغین را به حافظه بلند‌مدت خود انتقال دهید. سوال‌پیچ کردن و دخالت افراد نزدیک برای مثال اعضای خانواده، نه تنها عجیب نیست بلکه طبیعی هم هست زیرا سرنوشت افراد نزدیک، به یکدیگر گره خورده است؛ اما این موضوع بدین معنا نیست که این افراد حتی مجوز طرح سوال‌های عجیب و غریب و آزار‌دهنده را دارند.    چرا مردم درباره مسائل خصوصی و آزار‌دهنده می‌پرسند؟ به‌عقیده بسیاری از روان شناسان، شش علت اصلی برای این موضوع وجود دارد: * ناآگاهی از پیامدهای این گونه سوالات و غیر‌محترمانه بودن این پرسش‌ها * روحیه سرکشی در فرد سوال کننده * تمایل برای آزار دیگران از طریق سؤال * تجربه ناخوشایند از قرار‌گیری در وضعیتی مشابه، بدین‌معنا که فرد پرسشگر پیش از این، خود توسط سوالات خصوصی و غیر‌محترمانه شخصی دیگر هدف حمله قرار گرفته است. روانکاوان این حالت را «تطبیق با مهاجم» می‌نامند. شخص مد نظر به‌جای آن که تجربه منفی خود را به یاد بیاورد و از تکرار چنین رفتاری بپرهیزد، ویژگی‌های فرد مهاجم را تقلید می‌کند تا از این طریق احساس قدرت کند. * تمایل برای کمک به فرد سوال‌شونده * تمایل شخص برای برقراری ارتباط از طریق سوالات غیرمرتبط    با این پرسشگران کنجکاو در زندگی شخصی‌مان، چگونه برخورد کنیم؟ روش‌های متفاوتی برای فرار از افراد به اصطلاح «فضول» وجود دارد. از جمله کاربردی‌ترین آن ها می‌توان به مشغول کردن خودتان با تلفن همراه، کتاب‌خوانی و حتی بازی اشاره کرد. توجه خود را به فعالیت‌های دیگری معطوف کنید تا از شر پرسش‌های غیر‌منطقی خلاص شوید. * اگر پاسخ می‌دهید، حقیقت را بگویید. همان طور که پیشتر نیز گفته شد، زمانی که شروع به ارائه سناریوهای ساختگی می‌کنید به طور ناخودآگاه به استمرار پرسش‌های آزار‌دهنده کمک خواهید کرد. منظور از گفتن حقیقت توضیح تمام جزئیات نخواهد بود، تنها یک واقعیت ساده از کلیت موضوع را انتقال دهید. البته باید به اطلاعاتی که در اختیار فرد مقابل قرار می‌دهید، بسیار دقت کنید و هر موضوعی را مطرح نکنید. * پاسخ های کلی دهید، مثلاً در پاسخ به این سوال که درآمدت چقدر است می‌توان گفت: خدا را شکر! درآمدی دارم. این پاسخ‌های سر به هوا نشان می‌دهد که شما تمایلی به توضیح ندارید. *  به صراحت اعلام کنید تمایل ندارید در این باره حرف بزنید. اصلاً خجالت نکشید. اگر قرار است کسی خجالت بکشد، فردی که در حال فضولی و آزردن شماست باید خجالت بکشد.

مطلب پیشنهادی

پایداری باور؛ چرا ما مقابل تغییر در عقایدمان مقاومت داریم

سایت بدون – مقاومت در برابر تغییر باور، که به اثر بازگشتی یا محافظه‌کاری مفهومی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *