شگردهای تازه متکدیان میلیونر / گدایان عصر کرونا


سایت بدون -سال‌هاست که تکدیگری وارد یک لوپ تکراری شده، هرچند با تغییر زمانه و رشد تکنولوژی چهره متکدیان و شیوه‌های تکدیگری نیز رنگ و لعاب عوض می‌کند اما در باطن برهمان دور تسلسل باطل همیشگی می چرخد و گریبان شهر را در چنگال خود دارد. حالا بیست و اندی سال از اجرای مصوبه شورای عالی اداری در خصوص متکدیان، ولگردها و … می‌گذرد، اما از همان سال‌ها تاکنون چندان تغییری در جهت کاهش تعداد متکدیان دیده نمی‌شود. شیوع ویروس کرونا در دوسال اخیر هم مزید بر علت بوده و باعث شد که با افزایش فقر و بیکاری بر تعداد این افراد و گسترش این آسیب اجتماعی که متأسفانه هیچ آمار دقیقی از آن در دست نیست، افزوده شود. بر‌اساس آمارهای ارائه شده توسط شهرداری تهران در سال گذشته بیش از ۴ هزار و ۵۰۰ بی‌خانمان (که بخشی از آنها جزو متکدیان هستند) در طول سال از یک روز تا یک سال در گرمخانه‌ها حضور داشتند اما شواهد و آمارهای غیررسمی حکایت از وجود بیش از ۱۵ هزار متکدی در شهر دارد. محمد علیگو، رئیس اورژانس اجتماعی کشور هم با اشاره به اینکه حدود ۸ هزار کودک خیابانی در پایتخت وجود دارد، به «ایران» می‌گوید: بیشتر آمارها غیررسمی هستند، باید شیوع‌شناسی شود، با این حال انتشار ویروس کرونا در افزایش تکدیگری نقش داشته اما همواره اتفاقات دیگری نیز در افزایش این آسیب اجتماعی تأثیر دارند.
سیمای جدید تکدیگری
خانم احمدی برای انجام یک کار اداری به یکی از خیابان‌های شمال شهر مراجعه کرده، کنار خیابان کیپ تا کیپ پر از ماشین است، به نظر می‌آید پیدا کردن یک جای پارک آن هم در این شلوغی می‌تواند ساعت‌ها وقتش را بگیرد و کلاً به کارهایش نرسد، جوانی حدود ۳۵ساله ناگهان جلو ماشین خانم احمدی سبز شده و با یک لهجه خاصی که نشان می‌دهد مهاجر است، می‌گوید: «دنبال جای پارکی؟ کی برمی‌گردی؟ یبا اینجا ماشینتو پارک کن، یه کمم از من خرید کن.» خانم احمدی که بشدت نگران است به کارش نرسد، حاضر است به هر قیمتی ماشینش را یک جا بگذارد و برود. با خوشحالی قبول می‌کند و به مرد جوان قول می‌دهد که موقع برگشت حتماً از جوراب‌هایش چند جفت می‌خرد. دو ساعت بعد دزدگیر را می‌زند و پسر جوان که اتفاقاً اصلاً شبیه گداها نیست و برعکس جوانی با ظاهری موجه  و خوش‌پوش است، راهش را سد کرده و او را به سمت بساط کوچکش هدایت می‌کند، رو به خانم احمدی می‌گوید: «تازه مواظب ماشینتم بودم، نذاشتم هیچ‌کس بهش نگاه چپ بندازه.» مرد جوان گوشی موبایلش را به سمت خانم می‌گیرد و تصویر دختربچه‌ای حدود یک ساله با چشم‌های میشی زیبا را به او نشان می‌دهد و می‌گوید، شیر مادرش را نمی‌خورد، فقط شیرخشک می‌خورد، خودم و خانمم می‌توانیم گرسنگی را تحمل کنیم اما دختر کوچکم گرسنه که باشد یک ریز جیغ می‌زند، در روستایمان اکثر جوان‌ها بیکارند یا به اعتیاد کشیده می‌شوند یا می‌روند شهرهای اطراف دزدی، کار که عار نیست، پسرخالم هم چند متر آن طرف‌تر همین کار را می‌کند، او هم دستفروش است و جای پارک نگه می‌دارد. کرونا هم که آمد اوضاع خیلی وحشتناک‌تر از قبل شد، فعلاً مجبورم همین کار را انجام دهم تا ببینم خدا برایم چه می‌خواهد» خانم احمدی که با دیدن نگاه زیبای عکس دختربچه و شنیدن قصه زندگی سخت پسرجوان به فکر فرورفته بود، نگاهی به جوراب‌ها انداخت و چیزی در حدود ۲۰۰ هزار تومان از او خرید کرد با اینکه خودش کارمند است، اما بشدت دلش سوخت و سعی کرد، هرچند اندک کمک حال زندگی سخت مرد جوان باشد.»
این روزها روش‌های تکدیگری تغییر کرده و با هوش و ذکاوت، افراد متکدی سعی می‌کنند تا آنجایی که می‌توانند ترحم مردم را برانگیزند، فردی، خانوادگی یا باندی فرقی نمی‌کند، هدف جلب ترحم است، خیلی از کودکانی که پشت چراغ‌ها شیشه پاک می‌کنند یا دستفروشی می‌کنند، دیگر التماس نمی‌کنند، فقط نگاه می‌کنند و اکثراً هم مؤدب هستند، تغییر رفتار آنها هم می‌تواند ترحم خیلی‌ها را جلب کند و افراد نتوانند بی‌تفاوت از کنار آن نگاه‌های مظلومانه بگذرند. به گفته کارشناسان، تکدیگری برای بسیاری از افراد تبدیل به یک عادت شده و به دلیل درآمد بالا که به‌طور متوسط، روزانه به بالای یک میلیون تومان هم می‌رسد، فرد دیگر سمت پیدا کردن شغل و درآمد مناسب نمی‌رود، این دسته از افراد که اغلب درس خوانده هم نیستند در واقع نه سوادی دارند و نه شغلی و تکدیگری برایشان به شغلی ابدی تبدیل می‌شود، هرازگاهی هم با تغییر شکل و نحوه گدایی کردن به کار پردرآمد خود رونق بیشتری می‌بخشند، نمونه‌های نوظهور دیگر این آسیب اجتماعی را می‌توان در خیابان‌های تقریباً بالای شهر مثلاً تجریش، خیابان ولیعصر روبه‌روی بیمارستان دی، در دفاتر پیشخوان و بانک‌های شلوغ و نوبت فروشی در این محل‌ها بویژه در هنگام کرونا دید. حتی وقتی واکسیناسیون شروع شد، آن روزها که صف‌ها عریض و طویل بودند، برخی از افراد نوبت صف واکسن می‌فروختند، چه نامی برای این شغل می‌توان نهاد؟ این روزها در فضاهای مجازی مانند اینستاگرام، کمتر پست عمومی را می‌توان دید که کامنت‌های تکدیگری ( یا شبه تکدیگری) در آن وجود نداشته باشد. خیریه‌های جعلی یا متکدیان به صورت فردی به وفور در فضای اینستاگرام و فضاهای دیگر مانند واتس‌اپ از طریق ذخیره کردن شماره‌ها، تلگرام از طریق پیدا کردن آی دی وجود دارند، گاه و بیگاه هم که تماس‌های تلفنی به منازل یا تلفن‌های همراه و همچنین ارسال پیامک برای این هدف با بهانه‌های مختلف و واهی دیده می‌شود.
حمایت‌های اجتماعی از افراد آسیب‌پذیر
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با اشاره به اینکه در طول سال‌های اخیر برای کاهش این معضل، سازمان‌های زیادی مسئولیت داشتند، به «ایران» می‌گوید: با مصوبه شورای عالی اداری در سال ۷۸، شهرداری با همکاری چند سازمان مسئول این کار شد، کمیته امداد، بهزیستی، دادگستری، بیمه‌ها و فنی و حرفه‌ای هر یک مسئولیت‌هایی را عهده دار شدند اما عمده کار بر دوش شهرداری و نیروی انتظامی است، می‌بینیم در طول این سال‌ها، هرکاری انجام شده، این چرخه از بین نرفته و اقتصاد تکدیگری با خلاقیت‌های مختلف در حال چرخش است.
او در ادامه با بیان اینکه شمار زیادی از متکدیان واقعاً نیازمند هستند، ادامه می‌دهد: در حال حاضر مستمری یک خانواده یک نفره ۳۵۰ هزار تومان است که توسط بهزیستی و کمیته امداد پرداخت می‌شود، بدیهی است که حتی در صورت پرداخت کمک‌های غیرنقدی دیگر، حتی در روستاها هم نمی‌توان با این رقم زندگی کرد، چه برسد به تهران، شیوع کرونا هم که در این دو سال اخیر بشدت به این موضوع دامن زده و اشتغال خرد و خانگی هم از نیازمندان گرفته شده و با سیل بیشتری از تکدیگری مواجه هستیم، تا جایی که حضور متکدیان در سطح شهر بسیار مشهودتر از قبل شده تا جایی که مشاغلی از جمله زباله گردی حتی در اوج کرونا، هنگامی که همه از ابتلا به بیماری بشدت هراس داشتند، تعطیل نشد.
موسوی چلک در ادامه می‌افزاید: برخی از متکدیان معتقد هستند که تکدیگری بهتر از سرقت کردن است، در عین حال قطعاً شناسایی بموقع و ارائه حمایت‌های لازم از خانواده‌های نیازمندان و تقویت نظام رفاه و تأمین اجتماعی در چنین شرایطی می‌تواند در کاهش این آسیب اجتماعی نقش مثبتی داشته باشد.

مطلب پیشنهادی

حتما باید ببینید/ آنا و پادشاه؛ تایلند به روایت خانم معلم

سایت بدون – آنا و پادشاه (Anna and the King) یک فیلم درام تاریخی و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *