سایت بدون -در روزهای اخیر یکبار دیگر کلیدواژه «مجوز» جایگاه مهمی را در اخبار و حواشی و تیترهای خبرگزاریها و دیگر رسانههای رسمی و غیررسمی بهخود اختصاص داده است. درواقع بعد از اینکه محمدحسین مهدویان به عدم صدور پروانه نمایش فیلم ماجرای نیمروز ٢ اعتراض کرد، عصبانیت شدید احسان خواجهامیری از صادر نشدن مجوز آثار جدیدش نشان از بازگشت دوباره گرما به بحث صدور مجوزها دارد. این در حالی است که اعتراض هنرمندان حوزههای گوناگون به صادر نشدن مجوز آثارشان منحصر به این دو نمونه متاخر نمیشود و در چند وقت اخیر بسیار نویسنده و کارگردان و خواننده از این بابت نالیدهاند و به بلاتکلیفی آثارشان اعتراض کردهاند…
دیروز احسان خواجهامیری در پستی گلایهآمیز خبر از بلاتکلیفی حداقل دو قطعه از آثار جدیدش را داد. این خواننده محبوب نوشت: «کلی کار کردیم این روزا که به گوش و چشم شما برسه، ولی امان از قوانین ایران. به خدا دوست داشتم در زمان عصر دایناسورها زندگی میکردم که آزادی داشتم. کلیپ «باید برگشت» که با زحمت خیلی زیاد تولید شده، هنوز مجوز پخش نگرفته و مورد کملطفی قرار گرفته. آهنگ جدیدم که ماه پیش میخواستم منتشر کنم؛ بههمین شکل. جالبه شعر آهنگ جدیدرو قبلا مجوز گرفته بودم خودم یه جاشو تغییر دادم. حالا اونجاش رو که مجوز گرفته بود رو گیر دادن!!!! بهخدا!!!! نمیدونم باید با این حجم از خوشبختی چه کنم.»
درست دو روز پیش از پست خواجهامیری بود که محمدحسین مهدویان هم از بلاتکلیفی «ماجرای نیمروز: رد خون» خبر داده بود: «پرسیدین چرا «ماجرای نیمروز، رد خون» اکران نمیشه؟ خب رفقا آخه هر فیلمی بخواد اکران بشه اول باید پروانه نمایش بگیره دیگه.» پستی اینستاگرامی که انتشارش همزمان شد با خبر صدور مجوز نمایش ماجرای نیمروز ٢؛ اما بعدتر سیدمحمود رضوی و مهدویان اعلام کردند که اکران رد خون ملزم به اصلاحیه شده است. رضوی نوشت: «ما هنوز پروانه نمایش ماجرای نیمروز: ردخون را ندیدیم، اما آقای داروغهزاده گفتند اگر اصلاحات مدنظر شورا انجام بشود، پروانه صادر میشود» و مهدویان هم به این خبر چنین واکنش نشان داد: «پروانه نمایش نام یک مجوز رسمی است که به تهیهکننده میدن تا بتونه فیلمش رو اکران کنه و باز تا جایی که من میدونم با خبر صدور پروانه نمیشه فیلم رو اکران کرد. خودشو باید بدن»…
اینها یعنی که دو نفر از هنرمندان رسمی (که یکی بهعنوان خواننده تیتراژ شماری از آثار مهم تلویزیون را خوانده و دومی هم سازنده شماری از فیلمهای استراتژیک این دیار بوده) این روزها در گیرودار گرفتن مجوز برای آثار جدیدشان هستند. موضوعی که به گفته کاربران فضای مجازی حاوی هشداری است برای سایر هنرمندان.
اعتراض و انتقاد به عدم صدور مجوز آثار هنری منحصر به این دو نفر نیست. اگر تیتر اخبار یکسال اخیر با محوریت کلیدواژه مجوز را مرور کنیم، میبینیم که بیشمار هنرمندان در این یکساله با این معضل درگیر بودهاند. از محسن چاوشی که ماجراهای قطعههای ابراهیم و خوزستانش در این چند وقت اخیر او را بدل کرده به تیتر اخبار و حواشی هنری؛ تا محمد معتمدی که صدور یا عدم صدور مجوز و البته لغو مجوز کنسرتش در اصفهان او را بارها و بارها در صدر اخبار و حواشی آورد و البته پرواز همای- که از همان نخستین روزهای ورود به عرصه رسمی موسیقی همواره با تبعات پروانههایی که صادر شده یا نشده مواجه بوده است. رضا صادقی، محسن یگانه، رضا یزدانی و چندین و چند خواننده دیگر در دو سه ماه اخیر به این قضیه انتقادات پررنگی داشتهاند…
ماجرای صدور یا عدم صدور مجوز آثار در ماههای اخیر تنها منحصر به حوزه موسیقی نبوده و هنرمندان دیگری در این ماهها سختگیریها را بهعینه لمس کردهاند- و البته در این بین ادبیات بیشترین آسیب را از این سختگیریها خورده است…
در شرایطی که هنرمندان حوزههای دیگر باید برای آثار جدیدشان با تبعات اخذ پروانه سروکله بزنند، اما نویسندهها این دشواریها را در رابطه با آثار سابقشان نیز لمس میکنند. یکی از جلوههای این امر را در قالب اجرایی شدن آییننامه نظارت بر تولید و نشر آثار ادبی و تاریخی دفاع مقدس میتوان دید که در یک فقره از عواقبش باعث میشود مثلا رمان زمین سوخته احمد محمود که سال ۱۳۶۱ نوشته و بارها تجدید چاپ شده است، برای تجدید چاپ مورد بررسی مجدد قرار بگیرد و به احتمال زیاد نتواند مجوز انتشار را دریافت کند.
از اخبار رسانهها در ماههای اخیر، همینجور گذرا میتوان اشاره کرد که تنها در یکی دو ماه اخیر نویسندگانی چون سیدمهدی شجاعی، بلقیس سلیمانی، محمود دولتآبادی، شفیعیکدکنی، اسدالله امرایی و بیشمار نویسنده و مترجم دیگر -که اغلب هم از نویسندگان بعد از انقلاب بودند- با مسأله مجوز دستوپنجه نرم کردهاند. موضوعیکه نشان از تحرکات بیشتر و ملموستر ارگانها و نهادهای مرتبط با این قضیه دارد…
فیلمهای کاناپه و خانه پدری معروفترین قربانیان روند صدور مجوز نمایش در سالهای اخیر هستند. قانونی که البته قربانیان دیگری چون عصبانی نیستم، آشغالهای دوستداشتنی، خانه دختر، صدسال به این سالها و… نیز داشت -که برخی بعد از سالها توانستند با نمایشی کوتاه و به اصطلاح سمبلکارانه از فهرست بیمجوزها بیرون آیند و برخی نیز همچنان با این معضل درگیرند…
با این اوصاف، اما بیراه نیست اگر بگوییم در شرایطی که هنرمندان مدتهاست با قواعد و قوانینی سختگیرانه مواجهند و برای دریافت اجازه ارتباط با مخاطبانشان باید راههای زیادی را زیر پا بگذارند، اما در ماههای اخیر به نظر میرسد سختگیریها بیشتر شده و قواعد و قوانینی که هنرمندان باید مدنظر قرار دهند، دهها برابر شده است. موضوعی که از سوی کاربران فضای مجازی البته به بازی تبلیغاتی تعبیر شده است- حداقل اینکه اعتراض مهدویان و خواجهامیری با استناد به این بهانه زیر سوال رفتهاند: «این بازی جدید مهدویان و رضوی درباره پروانه نمایش ماجرای نیمروز۲ مضحک و نخنماست. از همین بازیهایی است که تازگی مدشده برای پرفروششدن شایعه توقیف فیلم را راه میاندازند. باور میکنید کارگردان و تهیهکننده خودی و هماهنگ که فیلم لاتاری را روی پرده بردند برای اکران مشکلی دارند؟»…