سایت بدون -روملو لوکاکو، کریس اسمالینگ و اشلی یانگ درباره عادتهای تیم منچستریونایتد صحبت کردهاند. در ویدئویی که اخیرا منتشر شده، این بازیکنان از این میگویند که در سفرهایشان چه میکنند.
کدام بازیکن بیشتر احتمال دارد در سفر به یک شهر دیگر از یک موزه بازدید کند؟
اسمالینگ: من بیشتر از حد معمول به فرهنگ علاقه دارم. شاید من به موزه بروم اما به نظرم نمانیا ماتیچ بیشتر از همه احتمال بازدید از موزه را دارد.
لوکاکو: نه، نمانیا تنبل است!
یانگ: میدانید که من میگویم خوان یا آندر.
لوکاکو: آره، خوان تمام وقت در اینستاگرام است. عکس میگیرد، میگوید من فلانجا بودهام، وبلاگ مینویسد و از این چیزها!
چه کسی بیشتر از همه احتمال دارد که گذرنامه یا آداپتورش را یادش برود که بیاورد؟
همه: شاوری (لوک شاو).
اسمالینگ: به نظرم یک بار هم رشی (مارکوس رشفورد) یادش رفته بود گذرنامهاش را بیاورد.
چه کسی در تیم بیش از همه سفر کرده است؟
لوکاکو: من زیاد سفر کردهام.
یانگ: من هم میگویم روم (لوکاکو). به نظرم تو از همه بیشتر سفر کردهای.
لوکاکو: من زیاد به آمریکا میروم. اگر سه روز مرخصی داشته باشم به نیویورک میروم.
در سفرها، چه کسی در زمینه پیشنهاد فیلم و سریال برای تماشا از همه بهتر است؟
لوکاکو: هر کسی یک چیز تماشا میکند. یک گروه اهل تماشای بازی تاج و تخت هستند. یک گروه هم سریال قدرت را دوست دارند.
اسمالینگ: همه سریالهای محبوب خود را دارند.
چه چیزی هست که بدون آن نمیتوانید سفر کنید؟
یانگ: آیپادم، چون من کمی قدیمی هستم و سنم هم بالاست!
صبحانه پیش از بازیتان چیست؟
اسمالینگ: برای صبحانه روز بازی، من هلیم فرنگی میخورم. غذای سادهای است.
یانگ: چقدر هم زیاد میخورد! از او میپرسید: کریس، حالت خوب است؟ او هم میگوید: آره آره، دارم هلیم میخورم!
لوکاکو: البته باید کل دیگ را به تو بدهند!
یانگ: من اهل املت، ژامبون و پنیر هستم.
لوکاکو: من هم همینطور. سفیده تخم مرغ. املت سفیده تخم مرغ.
چه کسی همیشه دیرتر از همه به غذا میرسد؟
یانگ: چند نفر در این لیست هستند اما یک نفر در میانشان از همه دیرتر میرسد: پل پوگبا. همیشه هم دیر میرسد.
اسمالینگ: او همیشه آخرین نفر است.
یانگ: مهم نیست صبحانه باشد یا ناهار…
اسمالینگ: آنتو (والنسیا) هم خیلی از او فاصلهای ندارد. اما پل نفر اول است. آنتو هم دقیقا در آخرین لحظه میرسد.
یانگ: او همیشه در آخرین لحظه از راه میآید. به نظرم در اتاقش مینشیند و منتظر میماند و میگوید: خب، همین الان وقت رفتن رسید، بروم پایین!