سایت بدون – میگویند یکی از بازیکنان پرسپولیس (ظاهراً امید عالیشاه) بعد از روبوسی کردن علی شجاعی با همه نفرات لب خط و نیمکتنشین این تیم در پی به ثمر رساندن چهارمین گل سرخها مقابل ویستا توربین در دیدارهای دوشنبه شب جام حذفی فوتبال کشور به طعنه به او گفته است: «خب، روی سکوها هم میرفتی و با آن چند تماشاگر و ناظر مسابقه هم خوش و بش میکردی!»
در افراطی بودن شادی گل شجاعی پس از زدن آخرین گل پرسپولیس طی پیروزی صفر-۴ مقابل ویستا توربین تردیدی وجود ندارد و نه حریف آنقدر توان و اسم و رسم داشت که گلزنی در مقابلش این شادی گل کشدار و چند دقیقهای را بطلبد و نه ویستا بعد از خوردن سه گل روحیهای برای تقابل شدید با حریف و جلوگیری از گلهای بعدی داشت و شجاعی در آن لحظات بعد از شادی اولیهاش که همان مدل شادمانی «پائولو دیبالای» آرژانتینی است، شروع به دور افتخار زدن کرد و هر کسی را که سر راهش بود، بوسید و حتی به سمت یحیی گلمحمدی هم رفت که طفلی در سرمای شدید حاکم بر ورزشگاه از هر طرف باز «آزادی» و زیر باران مستمر چنان یخ کرده بود که به زیر پتو رفته و آن را روی سرش کشیده بود تا اصلاً شناسایی نشود.
مگر جامجهانی را بردهای؟!
با همه این اوصاف اگر در اوقات و روش کار و دستاوردهای شجاعی تعمق شود، مشخص میگردد او طی عضویت تقریباً دو سال و نیمهاش در پرسپولیس یک دوران خاص و جالب و پرحادثه و ناب را سپری کرده که میتوان ذوقزده شدن مفرط وی در دیدار اخیر با ویستا توربین را هم بهعنوان یکی از پیامدهای این حضور عجیب و کماثر و سرشار از اتفاقات متضاد، بدیهی و قابل فهم دانست. گل شجاعی مقابل ویستا توربین البته بسیار زیبا و با یک شوت کاتدار داخل پای چپ و با حالتی شبیه به دور زدن دروازهبان رقیب به دست آمد و بازیابی دیرهنگام و نیمه دومی سرخهای تهرانی را کامل کرد. با این حال اکثر کسانی که شادی گل افراطی شجاعی را دیدند، به درستی میپرسیدند که مگر او چه کرده که دنیا را اینطور روی سرش گذاشته است. آنها میگفتند اگر پرسپولیس با همین تک گل او صعود میکرد، شادمانی مفصل شجاعی توجیهی نصف و نیمه پیدا میکرد اما وقتی بدون آن گل هم این تیم به راحتی و با نتیجه صفر-۳ بالا میرفت، شجاعی چطور و چرا آن جشن مفصل را به راه انداخته و زمین و زمان را بوسیده و بهگونهای رفتار کرده که انگار پرسپولیس با همین گل، جامجهانی باشگاهها را فتح کرده است.
دور از توقعات
بهرغم تمامی این مسائل میتوان حرکات شجاعی و برخی کارهای او را از اواسط تابستان ۱۳۹۸ به بعد که زمان الحاق او به پرسپولیس بود، تا حدی عادی شمرد و محصول اتفاقاتی دانست که در پی انتقال او از نساجی به جمع قرمزهای تهرانی حادث شد.
از یک سو انباشت بازیکنان خوب و تأثیرگذار در سمت چپ زمین در پرسپولیس شامل ترابی، آقایی، عالیشاه، پهلوان و البته امیری سبب شد مربیان پرسپولیس بسیار به سختی و به ندرت بتوانند به شجاعی بازی بدهند و از جانب دیگر چند فقره مصدومیت هم دستهای او را بست تا اگرچه پرسپولیسی شدن وی با فتح جامهای قهرمانی (شامل دو قهرمانی در لیگ و یک قهرمانی در سوپرجام و یک بار نایب قهرمانی در آسیا) همراه شود اما سهم او در این افتخارات اندک باشد. شجاعی البته پنالتیای را گل کرد که پیشتازی سرخها را در مسابقههای قهرمانی باشگاههای غرب آسیا ۲۰۲۰ با عبور از سد النصر عربستان میسر ساخت اما او هم مثل سایر قرمزها مانع ناکامی آنها در بازی فینال قاره مقابل اولسان هیوندای کرهجنوبی نشد. و اگرچه در اکثر دفعات حضورهای کوتاهمدتش در دیدارهای داخلی مفید و جنگنده و زحمتکش نشان داده و تکنیک بالا و سانترهای مواج و مؤثرش را به نمایش گذاشته اما هرگز به بازیکنی تبدیل نشده که گلمحمدی و دستیارانش او و حضورش را برای تیم حیاتی بشمرند و تحت هر شرایطی وی را به میدان گسیل دارند و این بدان معنا است که شجاعی از این حضور ۵/۲ ساله ثمری را برنگرفته است که خودش میخواست و مربیان تیم و خیلیهای دیگر توقع آن را از وی داشتهاند.
نجاتهای دقیقه نودی از اعدام!
وقتی صحبت از دستاوردهای خاص و جالب شجاعی بهرغم نرسیدن وی به جایگاهی شامخ و پستی ثابت در پرسپولیس میکنیم، باید متذکر شویم که اگر آمار گلهای زده او را بر حجم حضور و دقایق استقرارش در میدان و به واقع میزان رویکرد مربیان به وی تقسیم کنیم، به آمار عجیب و بالایی میرسیم و او حتی در این دقایق اندک چند سانتر و پاس منجر به گل را هم صادر کرده و در تسهیل بردهای پرسپولیس نقش داشته است.
همین هفته پیش بود که شجاعی بهعنوان بازیکن تعویضی دیدار سرخها با پیکان گل سوم (و آخر) تیمش را طی برد ۱-۳ روی پاس خوبی از رضا اسدی به ثمر رساند و در مسابقهای گلزنی کرد که مثل اسدی فقط در بخش پایانی آن به زمین گسیل شده بود.
در تضاد با این اوضاع بارها به نظر رسیده است که گلمحمدی و دستیار اول او حمید مطهری هر موقع اوضاع سخت بوده و تعداد نفرات تیم زیاد شده و به تبع آن جذب بازیکنان جدید مورد نظر تیم دشوارتر جلوه کرده، شجاعی را که بارها مصدوم و به تبع آن از محاسبات خارج بوده، یکی از گزینههای ارجح فروش و انتخابهای اصلی برای واگذاری به سایر تیمها انگاشتهاند و واقعیت امر این است که در اینگونه موارد شجاعی با خوششانسی عجیبی از حذف و اعدام(!) شدن در دقایق نود رهایی یافته و جزو و عضوی از قرمزها باقی مانده است.
کم مانده بود مسابقه نیمه تمام بماند!
دیگر واقعیت موجود این است که شجاعی هم اینک نیز به نمایشهایی بسیار بهتر و بخصوص به غایت مستمرتر از این نیاز دارد تا مربیان پرسپولیس را متقاعد کند که فعلاً به هیچ روی به او بهعنوان گزینه خروج از تیم فکر نکنند و وی را چنان مهم بینگارند که در اکثر مسابقات مورد استفاده قرار بدهند. فعلاً و بهرغم دو بار گلزنی متوالی شجاعی برابر پیکان و ویستا توربین چنین برداشتی از او وجود ندارد و حرف نخست درباره وی همان شادی گل طولانی و بیش از حد و اندازه و عرف او پس از گشودن دروازه ویستا توربین است.
شادی گلی که به قول منتقدان شجاعی قریب یکربع(!) طول کشید و کم مانده بود مسابقه را با وجود رسیدن ثانیههای پایانیاش نیمهتمام بگذارد!