نخستین جلسه محاکمه عاملان قتل پسر موبایل فروش در اسلامشهر صبح دیروز در شعبه اول دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.
سایت بدون – این جنایت صبح روز هشتم فروردین امسال در خیابان آیتالله کاشانی اسلامشهر رخ داد و پسری به نام فرشاد ۲۸ ساله که یک مغازه موبایل فروشی داشت از سوی سه پسر جوان که به بهانه خرید تلفن همراه وارد مغازهاش شده بودند با ضربههای چاقو به قتل رسید.
صبح دیروز این سه متهم در شعبه اول دادگاه کیفری تهران به ریاست قاضی باقری پای میز محاکمه ایستادند و از خود دفاع کردند.
در آغاز این جلسه حسینیان، نماینده دادستان اسلامشهر ضمن قرائت کیفرخواست گفت: متهم ردیف اول به نام فردین ۲۲ ساله ساکن پرند متهم به قتل عمدی و تشکیل باند سرقت مسلحانه است. متهم ردیف دوم به نام ابوالفضل ۲۰ ساله متهم به مشارکت در سرقت مسلحانه و عضویت در این باند بوده و متهم ردیف سوم نیز با همین اتهام محاکمه خواهند شد.
سپس پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم در جایگاه قرار گرفته و خواهان قصاص عاملان قتل پسرشان شدند. در ادامه همسر مقتول نیز به عنوان شاکی خواهان قصاص متهمان شد و گفت: «۵۱ روز است که من و خانواده همسرم به خاطر مرگ همسرم شب و روز نداریم و کارمان فقط گریه و ناراحتی است. من چند روز قبل از این حادثه پدرم را از دست داده بودم و تنها تکیه گاهم همسرم بود که این سه نفر با بیرحمی او را نیز از من گرفتند. حالا من و پدر و مادر همسرم تنها خواستهمان قصاص و اشد مجازات متهمان هستیم تا خانواده آنها نیز درد ما را بفهمند و بدانند داغ عزیز چقدر سخت است.»
در ادامه جلسه فردین پای میز محاکمه ایستاد و در دفاع از خودش گفت: «من اتهام قتل را قبول دارم اما درباره اتهام تشکیل باند سرقت مسلحانه باید بگویم من قصدم تشکیل باند نبود فقط به قصد سرقت به مغازه فرشاد رفتیم. روز حادثه طبق قرار قبلی با دوستانم وارد مغازه شدیم. اما مقتول خودش کرکره مغازه را پایین کشید و گفت به خاطر بیماری کرونا ما نباید مغازه را باز کنیم اگر اماکن ببیند مرا جریمه میکند به همین خاطر مجبورم کرکره را پایین بکشم. وقتی این اتفاق افتاد شروع کرد به نگاه کردن دوربینهای مداربسته که چشمش به پژمان- دوستم- افتاد که بیرون مغازه ایستاده بود. انگار همان موقع به ما شک کرد و رفت سمت گاو صندوق مغازه. من فکر کردم میخواهد گاز اشک آور بیاورد که ترسیدم و اولین ضربه را به او زدم بعد هم داد زدم و گفتم ما کاری با تو نداریم فقط میخواهیم گوشیها را سرقت کنیم مقاومت نکن. اما در همین موقع شوکر را بیرون آورد که من دیگر نفهمیدم چه کار میکنم و ضربه دوم را به گردنش زدم. من تنها با انگیزه سرقت به این مغازه رفتم و از قبل این مغازه را میشناختم.»
فردین در ادامه گفت: من یک برادر و سه خواهر دارم که همگی ازدواج کردهاند و من با مادرم در خانهای در پرند زندگی میکنیم. واقعاً قصد کشتن این پسر را نداشتم یک لحظه نفهمیدم چه کار میکنم. سپس وکیل متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و موضوع جنون آنی را مطرح کرد و گفت: این پسر در بازجوییهای اولیه مدعی شده به خاطر بیماری قلبی مادرش به ۲۰ میلیون تومان پول نیاز داشته و به همین خاطر دست به سرقت زده است اما خواهران متهم در مراحل بعدی تحقیقات اظهار داشتند که مادرشان بیماری نداشته و با وجود اینکه سن زیادی دارد تمام مدت کار میکند و فقط یک شب در هفته به خانه میآمده است و نمیدانند چرا برادرشان چنین ادعایی را مطرح کرده است. در حال حاضر هم مادر فردین آنقدر از این اتفاق شوکه شده و ناراحت است که گفته حاضر به بخشیدن پسرش نیست و در این مدت هم نه به دیدنش آمده و نه با او صحبت کرده است.
در ادامه جلسه ابوالفضل – متهم ردیف دوم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و فردین سال ها با هم دوست بودیم او را خوب میشناختم مدتی با هم همخانه بودیم و واقعاً روزی که برای سرقت رفتیم وقتی فردین ضربه اول را به فروشنده زد من شوکه شدم چون فکر میکردم فقط قصدش سرقت باشد. اما وقتی ضربه دوم را زد من از ترس فقط گوشیها را برداشتم و فرار کردم. فکر میکردم آمبولانس از راه میرسد و او را نجات میدهد.
در ادامه پژمان، متهم ردیف سوم هم در جایگاه ایستاد و گفت: وقتی جلوی در مغازه ایستاده بودم صدای فریادهایی شنیدم که خیلی ترسیدم فکر کردم درگیر شدهاند من هم فرار کردم اما روز بعد به خاطر عذاب وجدان خودم را معرفی کردم.
فردین نیز در آخرین دفاعیات خود گفت: مادرم پرستار سالمندان بود و شبها تا دیر وقت کار میکرد و من برای اینکه مادرم دیگر کار نکند و کمی از مشکلات زندگیمان کم شود تصمیم به سرقت گرفتم. امیدوارم که خانواده مقتول با قصاص من آرام شوند و من هم از عذاب وجدان رها شوم.
مطلب پیشنهادی
پایداری باور؛ چرا ما مقابل تغییر در عقایدمان مقاومت داریم
سایت بدون – مقاومت در برابر تغییر باور، که به اثر بازگشتی یا محافظهکاری مفهومی …