ماجرای مرموز اسیدپاشی در پارک

سایت بدون – دومین جلسه رسیدگی به پرونده مردی که متهم است در یک درگیری روی دو نفر اسیدپاشی کرده است، برگزار شد. به گزارش خبرنگار ما، متهم سال ۹۵ در جریان یک درگیری دسته‌جمعی و برای گرفتن انتقام از فردی که از او شکایت کرده بود، این حمله اسیدی را ترتیب داد. این فرد که سهند نام دارد، متهم است دو مرد به نام‌های سامان و یوسف را سوزانده است. براساس محتویات پرونده شاهدانی که در محل حضور داشتند بعد از اینکه متوجه مجروح‌شدن سامان و یوسف شدند، آنها را به بیمارستان رساندند؛ اما این همه ماجرا نبود، چرا‌که پلیس متوجه شد سامان در آن درگیری چاقو هم خورده است. در نهایت سامان پس از چندین عمل جراحی به طرز معجزه‌آسایی زنده ماند و بعد از ۵۰ روز از بیمارستان ترخیص شد. سامان که از ناحیه سر و صورت به‌شدت آسیب دیده و یکی از چشمانش را هم از دست داده، وقتی کمی بهبود پیدا کرد و توانست صحبت کند، گفت: من و دوستم یوسف در پارک نشسته بودیم که متوجه درگیری چند نفر شدیم. ما برای میانجیگری وارد دعوا شدیم، اما یکی از کسانی که در دعوا حضور داشت ظرف حاوی اسید را روی ما خالی کرد. یوسف نیز حرف‌های سامان را تأیید کرد و همین کافی بود تا سهند ۴۲ساله که سابقه‌دار هم بود، به‌عنوان متهم پرونده تحت تعقیب قرار بگیرد. سهند بعد از بازداشت سعی کرد خود را بی‌گناه نشان دهد؛ اما در نهایت مجبور به اعتراف شد و با صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه اول رسیدگی، شاکیان شکایت خود را مطرح کردند. سامان گفت: من از ناحیه سر و صورت و بدن به‌شدت دچار سوختگی شده و یکی از چشمانم را از دست داده‌ام. ۵۰ روز در بخش آی‌سی‌یو بستری بودم و پزشکان امیدی به زنده‌ماندنم نداشتند اما معجزه‌آسا نجات یافتم. من برای سهند تقاضای قصاص چشم و دریافت دیه را دارم. او در تشریح جزئیات حمله اسیدی گفت: من و سهند از قبل با هم درگیری داشتیم. او به‌ خاطر کینه‌ای که از من داشت، رویم اسید پاشید. او من را به محلی کشاند تا تسویه‌حساب کند و همان موقع بود که به سمت من و دوستم حمله کرد و ما را سوزاند. سپس وکیل یوسف گفت: موکلم از ناحیه گردن و دست دچار سوختگی شده است. او در دادگاه حاضر نیست و تقاضای دیه را مطرح کرده است. وقتی سهند روبه‌روی قضات ایستاد، برخلاف اعترافات گذشته‌اش اسیدپاشی به سامان را انکار کرد. وی گفت: سه‌سال‌و نیم قبل سامان به محل کارم آمد و شیشه‌های مغازه‌ام را شکست، به‌همین‌دلیل از او شکایت کردم. دادگاه او را به یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد، اما سامان مدام من را تهدید می‌کرد تا شکایتم را پس بگیرم. او حتی بارها عکس‌های قدرت‌نمایی‌اش را منتشر کرد تا بچه‌های محل را بترساند اما چون نتوانست رضایت من را جلب کند، به زندان محکوم شد. وقتی از زندان آزاد شد تهدیدم کرد که روزگارم را سیاه می‌کند. وی ادامه داد: ساعت ۱۱ شب بود و من در گاراژ مشغول کار بودم که چند نفر به من حمله کردند. آنها کتکم زدند، حتی خودروی من را آتش زدند و یک نفر روی بدنم اسید پاشید که از ناحیه گردن و کمر دچار سوختگی شدم. من خودم قربانی اسیدپاشی هستم و عامل اسیدپاشی هم شناسایی نشده است. درباره اسیدپاشی روی سامان هم من
 بی‌اطلاع هستم. سپس وکیل متهم به قضات گفت: شاکی و متهم سابقه درگیری داشته‌اند. متهم در آن درگیری خودش نیز دچار اسیدپاشی و سوختگی شده است. سوختگی روی سمت راست بدن موکلم نشان می‌دهد او نمی‌توانسته روی خودش اسید بپاشد. وی ادامه داد: در آن درگیری خودروی موکلم نیز دچار سوختگی شده و آتش‌نشانی اعلام کرده آتش‌سوزی عمدی بوده است. موکلم نمی‌توانسته در آن درگیری خودش اقدام به آتش‌زدن خودروی خود کند؛ به‌همین‌دلیل به نظر می‌رسد او بی‌گناه است و شخص دیگری اقدام به اسیدپاشی کرده است. در پایان جلسه دادگاه با توجه به اینکه شاکی درخواست قصاص کرده بود، قضات تصمیم گرفتند پرونده را به پزشکی قانونی ارسال کنند تا درباره اینکه آیا امکان اجرای حکم قصاص وجود دارد یا خیر متخصصان اظهارنظر کنند. بعد از چند روز متخصصان اعلام کردند امکان قصاص چشم وجود ندارد. روز گذشته جلسه دوم این محاکمه برگزار شد. متهم که با قرار وثیقه سنگین بعد از چهار سال از زندان آزاد شده بود، در دادگاه حضور پیدا کرد. در این جلسه شاکی بار دیگر بر درخواست قصاص تأکید کرد و گفت هزینه زیادی کرده و هنوز درمان نشده است. متهم نیز ارتکاب اسیدپاشی را انکار کرد و در نهایت هیئت قضات از پزشکی قانونی خواستند این بار اعلام کند آیا منافع چشم قابل قصاص هست یا نه؟ بعد از اعلام این نظر رأی دادگاه صادر خواهد شد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گر نباشد گنده خر، وای به حال گنده فروش»

سایت بدون – این ضرب‌المثل فارسی یکی از ظریف‌ترین و در عین حال طنزآمیزترین اشارات …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *