مدافع تاریخ‌ساز آرژانتین در ۶۲ سالگی درگذشت/خداحافظ خوزه لوئیس براون

سایت بدون -خبر درگذشت خوزه لوئیس براون برای کسانی که با مارادونا عاشق فوتبال شده‌اند، اهمیت دارد. کسانی که جام جهانی ۱۹۸۶ جایگاه ویژه‌ای در خاطرات فوتبالی‌شان دارد. خوزه لوئیس براون در جام ۱۹۸۶ مدافع میانی تیم ملی آرژانتین بود. اکثر ایرانی‌ها و احتمالا اکثر فوتبالدوستان دنیا، تا قبل از بازی فینال توجه چندانی به خوزه لوئیس براون نداشتند. درخشش مارادونا تا قبل از بازی فینال به حدی بود که سایر بازیکنان آرژانتین چندان به چشم نمی‌آمدند. دست کم از چشم فوتبالدوستان عادی پنهان می‌ماندند. در کنار مارادونا، تا قبل از بازی فینال، حداکثر خورخه والدانو و خورخه بوروچاگا در طول جام دیده شده بودند؛ چون که فوروارد بودند و به هر حال فوروارد بیش از مدافع دیده می‌شود. اما در بازی فینال جام ۱۹۸۶، همه فوتبالدوستان دنیا با فوتبالیست فرصت‌شناس و مقاومی به نام خوزه لوئیس براون آشنا شدند. در آن بازی فرانس بکن‌بائر، سرمربی آلمان، لوتار ماتیوس را مامور مهار مارادونا کرده بود. همین ماموریت باعث شد مارادونا در فینال در حد بازی‌های قبلی درخشان نباشد؛ ولی به هر حال مارادونا آن قدر زهردار بود که علاوه بر ماتیوس، هوش و حواس اکثر بازیکنان آلمان متوجه او بود. به ویژه بازیکنان دفاعی آلمان. در دقیقه ۲۲ مسابقه، خطایی به سود آرژانتین در سمت چپ زمین آلمان رخ داد. بازیکنان آرژانتین وارد محوطه جریمه آلمان شدند. توپ ارسال شد و مدافعان آلمان چنان نگران گلزنی مارادونا بودند که به خوزه لوئیس براون پیش‌تاخته توجهی نکردند. عجیب اینکه هارولد تونی شوماخر، گلر خاص تیم ملی آلمان هم مرتکب اشتباه شد و به قصد مشت کردن توپ از روی سر مارادونا، از دروازه خارج شد؛ ولی توپ برای مارادونا سانتر نشده بود. توپ ارسالی از شوماخر و مدافعانی که نزدیک مارادونا ایستاده بودند گذشت و خوزه لوئیس براون با جاگیری هوشمندانه‌اش، موفق شد دروازه آلمان را باز کند. گلزنی دفاع میانی در فینال جام جهانی، امر نادری است که بیست سال بعد توسط ماتراتزی در فینال ۲۰۰۶ تکرار شد. گل براون اطمینان از قهرمانی را به تیم آرژانتین تزریق کرد و آنها بدون استرس به بازی ادامه دادند. اما این گل تاریخی، تمام هنرنمایی براون در فینال ۸۶ نبود. خوزه لوئیس براون در آن بازی، مثل بکن‌بائر در دیدار تاریخی آلمان و ایتالیا در نیمه‌نهایی ۱۹۷۰، به سختی آسیب دید ولی با آسیب‌دیدگی تا آخر به بازی ادامه داد. براون بر اثر برخورد با یکی از بازیکنان آلمان از ناحیه شانه و کتف به‌شدت آسیب دید ولی وقتی که پزشک تیم آرژانتین در کنار زمین مشغول مداوای او بود، به پزشک تاکید کرد که به تعویض او حتی فکر هم نکند! شرح واقعه از زبان خود براون خواندنی است: «یکی از بازیکنان آلمان با سرعت آمد و به من کوبید. دقیقا به این مفصل شانه من ضربه خیلی شدیدی وارد شد. ناگهان دردی غیر قابل تحمل کل این ناحیه از شانه و بالاتنه من را فرا گرفت. رفتم کنار زمین، به پزشک تیم ملی نگاه کردم و گفتم دکتر، به بیرون کشیدن من حتی فکر هم نکن. از آن لحظه به بعد پیراهنم را به دندان می‌گرفتم، برای اینکه از درد فریاد نکشم پیراهنم را زیر دندان‌هایم فشار می‌دادم و بازی می‌کردم. تا آن لحظه هزار مشکل و دردسر را پشت سر گذاشته بودم که به آنجا یعنی فینال جام جهانی برسم، فکرش را می‌کنید حاضر بودم به خاطر ضربه‌ای که به کتفم خورده بود بازی در فینال جام جهانی را از دست بدهم؟ نه، به هیچ‌وجه.» گل براون به آلمان، تنها گل ملی او بود ولی براون ثابت کرد با یک گل بهار می‌شود. الان ۳۳ سال است که مردم آرژانتین در حسرت تکرار فینال ۸۶ و از راه رسیدن مدافع گلزنی چون براون هستند. خوزه لوئیس براون متولد ۱۹۵۶ بود و در ۳۰‌سالگی قهرمان جهان شد. او دیر به تیم ملی آمد. در ۲۷ سالگی به تیم ملی آرژانتین پیوست و در ۳۳ سالگی از این تیم جدا شد. یعنی از ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹٫ ۳۴ بازی ملی انجام داد و نشد که در جام ۱۹۹۰ هم در کنار مارادونا تاریخ‌ساز شود. مربیگری را از ۳۹ سالگی (۱۹۹۵) آغاز کرد و تا ۲۰۱۳ در این حرفه، سرمربی یا مربی تیم‌های باشگاهی نه چندان بزرگی بود که اکثرا آرژانتینی بودند (جز تیم باشگاهی بلومینگ در بولیوی). شاید مهم‌ترین تجربه‌اش در این وادی، مربیگری تیم زیر ۱۷ سال آرژانتین بود. براون در شش سال پایانی عمرش با بیماری آلزایمر دست و پنجه نرم می‌کرد و دیگر نتوانست در دنیای مربیگری حضور داشته باشد. او با همان یک گلی که برای تیم ملی آرژانتین در فینال جام جهانی به ثمر رساند، در تاریخ فوتبال آرژانتین جاودانه شده است. خوزه لوئیس براون را، از حیث غیرت و مقاومت در تاریخ فوتبال، به حق می‌توان فرانس بکن‌بائر فوتبال آرژانتین نامید.

مطلب پیشنهادی

حتما باید دید/ مارمولک؛ روایت راه های رسیدن به خدا

سایت بدون – فیلم مارمولک یکی از برجسته‌ترین و محبوب‌ترین آثار سینمای ایران است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *