شاید بتوان کارگردانان صداوسیما را به دو طیف تقسیم کرد. دسته نخست آنهایی که صرفاً براساس روابط خاص پروژه میگیرند و خروجی کارشان قابل دفاع نیست.
البته این خروجی ناموفق باعث حذف آنها نمیشود و اتفاقاً هرچه میگذرد پروژههای دندانگیرتری سراغشان میآیداما دسته دوم کارگردانان تلویزیون آنهایی هستند که به دور از روابط خاص، به واسطه سواد و توان هنریشان در رسانه ملی فعالیت میکنند.
این کارگردانان معمولاً روند کاریشان صعودی است و سریال به سریال پختهتر میشوند؛ بررسی کارنامه کاری سیروس مقدم نشاندهنده همین موضوع است.
کارنامهپرافتخار
بعید است متولد دهه۶۰ باشید و در دوران اوج کلکلهای فوتبالی، مجموعه خاطرهانگیز «به سوی افتخار» را ندیده باشید. به سوی افتخار سومین تجربه کارگردانی مقدم در تلویزیون است که به نوعی بهواسطه آن دربین مخاطبان شناخته شد.
خلق کاراکتر «هادی خان خضوعی» و اجرای جذابش توسط آقای داریوش ارجمند باعث شد تا سریالی پربیننده به روی آنتن شبکه سه سیما برود. مقدم سپس «روزهای زندگی» را ساخت که نه به اندازه مجموعه قبلیاش اما نهایتاً کار
قابل قبولی بود.
سیروس مقدم دراواخر دهه۷۰ مجموعه «مسافر» را برای شبکه تهران آنروزها ساخت. این سریال با حضور ستاره آن دوره سینمای ایران-ابوالفضل پورعرب- توانست گریزی به مقوله اعتیاد بزند. این سریال هم با استقبال زیادی مواجه شد. کارگردان جاافتاده تلویزیون بازهم به شبکه سه بازگشت و این بار مجموعه پلیسی «پلیس جوان» را ساخت. سریالی با بازی آقای شهاب حسینی که به نوعی استارت جدی حسینی برای رشد بود. این مجموعه هم در زمان خودش بسیار موفق بود. مقدم «دریاییها» را برای شبکه تهران و سپس «عروج» را برای ماه رمضان شبکه سه سیما ساخت؛ این دو مجموعه به موفقیت نسبی دست یافتند.
سریال «بانویی دیگر» برای نوروز۸۳ توسط مقدم ساخته شد که شاید یکی از کارهای نه چندان موفق این کارگردان به حساب بیاید. «مزرعه کوچک» سریال بعدی مقدم بود که میتوان آن را مجموعهای جمعوجور تلقی کرد.
برای مقدم، اواسط دهه۸۰ را پس از چند سال روند راکد کاری میتوان شروع اوجگیریاش دانست. او «ریحانه» و «نرگس» را ساخت که درزمان خودشان خبرساز شدند. سپس در رمضان۸۶ مجموعه «اغما» را تولید کرد که یکی از موفقترین رمضانیهای تلویزیون است.
«پیامک از دیارباقی» یکی از نخستین همکاریهای مقدم با آقای محسن تنابنده بود. این مجموعه پربازیگر نوروزی یکی از آثار میانی کارنامه مقدم به حساب میآید.
رمضان۸۷ «روز حسرت» توسط مقدم ساخته شد که در ادامه خط اصطلاحاً معناگرای آقای علیرضا افخمی بود.
خانم لیندا کیانی از طریق این مجموعه به شهرت رسید. بلافاصله «رستگاران» توسط تیم مقدم و آقای سعیدنعمتالله ساخته شد که این درام اجتماعی بین مخاطبان شهرت زیادی یافت و خیابانها را خلوت کرد. خانم روناک یونسی هم با این مجموعه مشهور شد.
در نوروز ۸۹ مجموعه «چاردیواری» به کارگردانی سیروس مقدم از تلویزیون پخش شد که کاملاً موفق بود. پس از چاردیواری مقدم بازهم در «زیرهشت» با آقای امیرجعفری همکاری کرد و این بار درامی اجتماعی را ساخت که شبهای زمستان گرمی را برای مخاطبان رقم زد.
نوروز۹۰ و در دورهای که با غیبت آقایان عطاران و مدیری، خلأ جدی طنز در سیما احساس میشد، ناگهان تیم مقدم و تنابنده «پایتخت» را رو کردند و توانستند راه جدیدی در طنز تلویزیونی به وجود بیاورند. مقدم سپس «تاثریا» را در ژانر اجتماعی، «چک برگشتی» را در گونه کمدی و در سال۹۱ «دیوار» را در ژانر پلیسی ساخت که همگی موفق بودند. نوروز۹۲ «پایتخت۲» ساخته شد که از جهات مختلف یکی از موفقترین کمدیهای تاریخ تلویزیون کشورمان به حساب میآید. او سال بعد و پس از «بچههای نسبتاً بد»، «پایتخت۳» را ساخت تا سهگانه قصه خانواده معمولی کامل شود.
در سال۹۳ «مدینه» به روی آنتن رفت و سال بعد «میکائیل» پای مقدم را دوباره به سریالی پلیسی بازکرد.
رمضان۹۴ «پایتخت۴» ساخته شد که البته به دلایل مختلف در بین مجموعههای پایتخت در رده آخر قرار میگیرد.
تیم مقدم، تنابنده و مهرانفر در نوروز۹۶ «علیالبدل» را برای تلویزیون ساختند که به موفقیت نسبی رسید.
آخرین مجموعه پخش شده از مقدم «پایتخت۵» است که نوروز سال جاری از سیما پخش شد و این همکاری مقدم و سازمان اوج رضایت مخاطبان را کسب کرد.
کوچازتلویزیون
احتمالاً مرور پرونده کاری سیروس مقدم به اندازه کافی برای شناخت پتانسیل این کارگردان کافی است. کار بسیار دشواری است که در تلویزیون-باتمام مشکلات مالی و…- سالها مشغول باشی و تعداد زیادی سریال بسازی؛ سریالهایی که اکثر آنها موفق و پربیننده بوده است.
یادمان نرود درباره رسانه ملی و چهارچوبهای خاصش صحبت میکنیم. این رسانه برای خودش ضوابطی دارد که درست یا غلط کار فیلمساز را سخت میکند؛ درچنین شرایطی سیروس مقدم حدود۳۲ سریال برای تلویزیون ساخته است.
اما مگر سیمای جمهوری اسلامی شرایط سینما را دارد که دست فیلمساز برای استفاده از هر ابزاری بابت جذب مخاطب باز باشد؟ در تلویزیون باید با دستان بسته اثری بسازی که مخاطب گسترده را نیز جذب کند.
با این شرایط سیروس مقدم-با تمام نقدهایی که به برخی آثارش وارد است- عملکرد بسیار مثبتی داشته است. مقدم، کمدی، درام، پلیسی و… ساخته و انصافاً خوب از کار درآمدهاند. بررسی کارنامه کاری کارگردان پایتخت نشان میدهد این فیلمساز در عین رعایت استانداردهای کیفی، توانسته بسیاری از مضامین مورد قبول سیاستهای کلان کشور را هم ترویج کند؛ مقام خانواده، اهمیت صبر دربرابر مشکلات، ضرر ربا، سنتهای فرهنگی، ارزشهای دینی و… از جمله مضامین مورد توجه مجموعههای سیروس مقدم است. حال براساس برخی شنیدهها، کارگردان مورد وثوق رسانه ملی چند وقتی است که از خانه خودش دور شده است.
ظاهراً تیم معاونت سیما و مرکز امور نمایشی در ماههای اخیر از مقدم فاصله گرفتهاند. شاید بتوان نقطه شروع این اختلافات را از مسائل مالی مجموعه علیالبدل دانست.
به نظر میرسد تلویزیون تعهدات مالیاش نسبت به علیالبدل را بهطور کامل انجام نداده اما آیا تنها دلیل
دور شدن مقدم از تلویزیون همین موضوع است؟
مقدم به جز «هنگام بیداری» که قرار بود سال قبل با سرمایهگذاری اوج برای تلویزیون بسازد ولی هنوز کلید نخورده، طرح دیگری را نیز به سیما ارائه کرده بود که آن هم به جایی نرسیده است.
شاید همین مسائل باعث شده تا کارگردان پرکار دو دهه اخیر سیما عطای کار در تلویزیون را فعلاً به لقایش ببخشد و به سراغ ساخت سریالی در شبکه نمایش خانگی برود.
آیا مدیران معاونت سیما به کارنامه مقدم نگاهی انداختهاند؟ لطفاً به ترکیب تیم برنده دست نزنید.