مروری بر زندگی هنری حمید لبخنده/ مرد صحنه و سریال

قاب‌ها و صحنه‌های ماندگار گروه فرهنگی: حمید لبخنده کارگردانی که در دهه هفتاد با دو سریال تلویزیونی «در پناه تو» و «در قلب من» توانست در ذهن و قلب مخاطبان و منتقدان جا باز کند صبغه و سابقه‌ای تئاتری داشت و فعالیت‌اش را از شهر زادگاهش، اهواز و در ۱۶ سالگی آغاز کرد و کلاس‌های بازیگری دکتر حسینعلی طباطبایی. قدم بعدی او تحصیل در رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر در دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران بود و همان سال‌های ابتدایی دانشجویی در برخی از آثار نمایشی دکتر محمد کوثر، استاد فقید دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران حضور یافت و بعد هم در بعضی از اجرا‌های گروه تئاتر پیاده، که مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ آن را پایه‌گذاری کرده بودند، روی صحنه رفت. با این‌همه مهم‌ترین نقطه‌عطف زندگی هنری او، آشنایی با حمید سمندریان در دهه پنجاه بود. لبخنده همان سال‌های پایانی این دهه در «مرده‌های بی‌کفن و دفن» به کارگردانی حمید سمندریان حضور یافت، اما این تازه آغاز آشنایی و دوستی این دو بود که تا آخرین روز عمرشان ادامه پیدا کرد. قسمت قابل توجه این دوستی برپایی آکادمی تئاتر و راه‌اندازی رستوران در ساختمان محل زندگی حمید سمندریان بود. خود لبخنده روایت می‌کند که در اوایل دهه شصت سمندریان را به تالار وحدت راه ندادند و می‌خواستند گروه را تفتیش بدنی کنند که دلخور شد و تصمیم گرفت در مجتمعی که درآن زندگی می‌کرد، آکادمی تئاترش را راه‌اندازی کند. همزمان با این اقدام، حمید سمندریان، حمید لبخنده، هما روستا و مادرش در همان ساختمان محل زندگی سمندریان رستورانی راه‌اندازی کردند تا محل کسب درآمدشان باشد و از طرفی آموزش و تمرین تئاتر را سرپا نگه دارند. هرچند این رستوران هم خیلی زود ورشکسته شد و هر کدام از آنها به سمت و سویی رفتند. بعد از این ماجراها لبخنده به تلویزیون گرایش پیدا کرد و از سال ۶۵ تا ۹۰، دوازده سریال برای تلویزیون ساخت. از جمله این آثار می‌توان به «راویان اخبار»، «این شرح بی‌نهایت»، «حکایت نامه»، «ماجرای خالو»، «مهر و ماه»، «حکایت میرزا یحیی»، «در پناه تو»، «در قلب من»، «با من بمان»، «پیدا و پنهان»، «کارآگاهان» و «راز‌های یک خانه» اشاره کرد. مهم‌ترین این سریال‌ها اما «در پناه تو» و «در قلب من» بودند که همچنان بخش‌هایی از این دو مجموعه تلویزیونی میان کاربران شبکه‌های مجازی دست‌به‌دست می‌شود و از همین سریال‌ها بود که چهره‌هایی مثل لعیا زنگنه، رامین پرچمی، مرحوم حسن جوهرچی و پارسا پیروزفر به مخاطبان معرفی شدند. حمید لبخنده علاوه بر تلویزیون سراغ سینما هم رفت، اما سینما آنچنان روی خوش به او نشان نداد. این کارگردان، سال ۱۳۷۹ فیلم سینمایی «آبی» را ساخت، اما با شکست مواجه شد و در نهایت در دهه نود عرصه اجرا و کارگردانی را کنار گذاشت و به آکادمی آموزش بازیگری حمید سمندریان بازگشت. لبخنده تجربه‌اش از حضور در سینما را در گفت‌وگو با خبرنگار روزنامه اعتماد این‌طور تشریح می‌کند: «سینما بى‌رحم است در حالی که محیط تئاتر پر از احساس و عاطفه و نوعی آیین و سنت است و حضور در آن انرژی دیگری به همراه دارد. در حالی که سینما جنبه تجارتش بر هنرش ارجح است. خودم که فیلم سینمایی ساختم، متوجه شدم آن شکلی که در تئاتر هست و حتی در تلویزیون هم به نوعی بود، در سینما نیست چون در سینما پول تعیین‌کننده همه‌چیز است در حالی که در تئاتر براى هنرمند وجه غالب را نداشته است.» به هر صورت این همراهی او با سمندریان در آکادمی یک سال بیشتر دوام نداشت و سمندریان هم سال ۹۱ از دنیا رفت. پس از درگذشت سمندریان سه سال به هما روستا کمک کرد تا آکادمی سمندریان سرپا بماند و در نهایت هم هما روستا سال ۱۳۹۴ از دنیا رفت و لبخنده پس از این دو، ۶ سال مدیریت آکادمی آموزش بازیگری حمید سمندریان را برعهده گرفت. در نهایت حمید لبخنده هم ۱۸ دی ۱۴۰۰ در تهران از دنیا رفت و به دوستان درگذشته‌اش حمید سمندریان، هما روستا، احمد آقالو و… پیوست.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *