سایت بدون – حکم مردی که همسر دومش را با خودرو زیر گرفته و او را به قتل رسانده بود، از سوی قضات دیوان عالی کشور نقض شد تا متهم بار دیگر محاکمه شود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از ۳ سال پیش با گزارش یک تصادف منجر به مرگ در منطقه ورامین آغاز شد. مأموران پس از حضور در محل متوجه شدند که زن جوانی بهنام سعیده پس از برخورد با یک خودرو کشته شده است.
در ادامه مأموران تحقیقات میدانی را شروع و از شاهدان حادثه پرس وجو کردند. یکی از شاهدان که مردی میانسال بود، گفت: راننده خودرو بعد از پیاده کردن این زن جوان در کنار جاده دندهعقب رفت و بعد هم با سرعت از روی او رد شد.
شاهد دیگر ماجرا هم تأکید کرد: من با چشمانم دیدم که راننده بهعمد زن جوان را کشت.
البته چند شاهد دیگر هم عمدی بودن تصادف را تأیید کردند و در ادامه دوربینهای مداربسته مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد خودرویی که مقتول را زیرگرفته متعلق به شوهر مقتول بوده است.
به این ترتیب مأموران با مشخص شدن هویت صاحب خودرو، وی را که از اعضای شورای شهر ورامین بود، بازداشت کردند. مجید در بازجویی گفت: آن روز سعیده را کنار جاده دیدم و خواستم که خودرو را متوقف کنم تا او سوار شود اما خودرو با زنم برخورد کرد و کشته شد. من قصدی برای کشتنش نداشتم.
از سوی دیگر بررسی زندگی خصوصی سعیده و مجید نشان میداد که این زوج مدت زیادی است که باهم اختلاف داشتهاند و مجید چند ماهی بوده که به خانه نمیرفته است.
در ادامه مادر سعیده از دامادش شکایت کرد و گفت: مجید پیش از آنکه با دخترم ازدواج کند یکبار ازدواج کرده بود و فرزند هم داشت. وقتی به خواستگاری سعیده آمد ادعا کرد که عاشق دخترم شده و همسر اولش را طلاق میدهد اما بعد از اینکه ما قبول کردیم او همسر اولش را طلاق نداد. با این حال دخترم اعتراضی نکرد و از او صاحب ۳ فرزند نیز شد.
وی افزود: دامادم این اواخر خیلی به سعیده و فرزندانشان بیتوجه شده بود و بههمین خاطر هم دخترم از او ناراحت بود و همین موضوع باعث اختلاف میان آنها شده بود. من اطمینان دارم که مجید بهعمد دخترم را کشته است.
متهم که به اتهام قتل عمد بازداشت و در بازجوییهای اولیه منکر قتل عمد بود اما در نهایت اتهام قتل را پذیرفت و گفت: من همچنان میگویم قصد کشتن همسرم را نداشتم. مدتی بود که با هم اختلاف داشتیم و همسرم میخواست از من جدا شود. من از او سه فرزند داشتم، ضمن اینکه موقعیت اجتماعی من بهخطر میافتاد. با اینکه سعیده همسر دومم بود ولی من از روی عشق و علاقه با او ازدواج کرده بودم و خیلی دوستش داشتم. اما مدتی بود که او سر ناسازگاری داشت. روز حادثه او را سوار ماشین کردم که با هم صحبت کنیم. اما بین راه یکدفعه به من گفت نگهدار میخواهم پیاده شوم، من گفتم هنوز حرفهایم تمام نشده، تو نباید هرکاری که دوستداری بکنی و آبرویم را ببری اما توجهی نکرد. فقط جیغ و داد میکرد و کنترل رفتار از دستش خارج شده بود. من هم عصبانی شدم و سرعتم را کم کردم تا وقتی که داشت از ماشین پیاده میشد طوری حرکت کنم که دست و پایش بشکند و تنبیه شود، واقعاً قصدم کشتن او نبود. اما سرش با جایی برخورد کرد و جانش را از دست داد.
پساز اعترافات متهم و پایان تحقیقات، کیفرخواست علیه او صادر و پروندهاش به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی مادر و پسر مقتول درخواست قصاص کردند. پسر مقتول که به سن قانونی رسیده است به قضات گفت: پدرم به عمد مادرم را کشته است. او نسبت به ما بیتوجه بود و همین موضوع مادرم را ناراحت میکرد. من از خون مادرم نمیگذرم.
بعد از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من اتهام قتل عمد را قبول ندارم، من همسرم را دوست داشتم. هرگز راضی به مرگ مادر بچههایم نبودم.
متهم سپس رو به اولیای دم ضمن عذرخواهی از آنها عنوان کرد: من درخواست بخشش دارم و حاضرم هر چه دارم به آنها بدهم تا گذشت کنند.
در ادامه رسیدگی به این پرونده اولیای دم نیز پس از توافق اعلام گذشت کردند. با پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به گذشت اولیایدم به حبس محکوم کردند، اما رأی صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت و پرونده به دیوان عالی کشور رفت. قضات دیوانعالی بعد از بررسی دقیق پرونده اعلام کردند نواقصی در رأی صادره وجود دارد، بنابراین حکم نقض شد.
قضات دیوانعالی کشور از قضات دادگاه خواستند تا نخست سهم دو فرزند کوچک مقتول را از نظر دیه مشخص کنند و همچنین برای آنها قیم انتخاب شود. در ضمن مشخص شود ادعای متهم در خصوص غیرعمدی بودن قتل درست است یا نه. چراکه در این خصوص اصلاً تحقیق کاملی صورت نگرفته و حتماً باید درباره نحوه قتل و عمدی یا غیرعمدی بودن آن بررسی دقیقی صورت گیرد.
با نقض حکم دادگاه در شعبه ۷ دیوان عالی کشور پرونده بار دیگر برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران بازگردانده شد و متهم به این ترتیب یکبار دیگر پای میز محاکمه میرود.
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «گر نباشد گنده خر، وای به حال گنده فروش»
سایت بدون – این ضربالمثل فارسی یکی از ظریفترین و در عین حال طنزآمیزترین اشارات …