آنتونیو کونته، روبرتو مانچینی، برندان راجرز، ادی هاو، رافائل بنیتس، گراهام پاتر، ژوزه مورینیو، روبرتو مارتینس، استیون جرارد و فرانک لمپارد.
سایت بدون – اینها فقط ۱۰ تا از مربیانی هستند که نامشان برای نشستن روی نیمکت نیوکاسل مطرح شده.
شاید آماندا استیولی (نماینده گروهی که نیوکاسل را خریده) و دوستانش در عربستان سعودی بتوانند همه آنها را جذب کنند، حتماً پولش را دارند.
در حقیقت هر یک که به این شغل برسد و جای استیو بروس را بگیرد، معلوم نیست آدم خوششانسی باشد؛ شانس خوب متعلق به کسی است که بتواند دو یا سه سال دیگر به این پست برسد.
وقتی اینها را میگویم یاد سپتامبر ۲۰۰۸ میافتم و روزی که منچسترسیتی تحت مالکیت شیخ منصور از ابوظبی قرار گرفت. آن روز صبح، پیامی به یکی از اعضای کادر مربیگری مارک هیوز فرستادم و نوشتم که او شاید برنده لاتاری شده باشد. او هم جواب داد: «بله، حالا تنها کاری که باید بکنیم این است که همه چیز را ببریم.»
نکته همین جا است؛ آن موقع در منچستر و حالا در نیوکاسل. خانم استیولی از این گفته که تغییرات تدریجی و آرام خواهد بود و مالکان جدید منچسترسیتی هم همین را گفته بودند.
تنها مشکل این است که تعریف فوتبالی زمان، برای هر کسی متفاوت است. برای همین هیوز ۱۶ ماه فرصت پیدا کرد قبل از اینکه زباله شود و حالا که به عقب برمیگردید، میگویید واقعاً به پای او صبور بودند.
لغزشهایی در دوران او بود اما این مربی ولزی، تیمی را به مانچینی تحویل داد که امثال ونسان کمپانی، پابلو زابالتا، گرت بری، کارلوس توس و نایجل دیونگ را در خود داشت. مانچینی تیم را پیشرفت داد و دو سال و نیم بعد قهرمان لیگ برتر کرد.
حالا در مورد نیوکاسل این سؤال مطرح است: چه کسی را میتوانند قانع کنند که فرصت کافی را در اختیارش میگذارند و به پایش صبر میکنند؟ این شغل واقعاً وسوسهانگیز است، یک دستمزد فوقالعاده، شهری عالی، پایگاه هواداری استثنایی و هر چقدر پول که لازم داشته باشی برای اینکه بازیکن بخری.
با وجود این، هر مربی باتجربهای به سختی کار پیش رویش نگاه میکند؛ پروژه تحولی که به راحتی پنج یا شش سال طول میکشد. چند تا از مربیهای لیگ برتر میتوانند چنین فرصتی داشته باشند؟
اگر نیوکاسل مثلاً اورتون یا لسترسیتی بود، این کار شاید خوشایندتر بود، به بازیکنان این دو تیم نگاه کنید که حداقل اساس لازم برای ساختن یک تیم در اندازه سهمیه لیگ قهرمانان را دارند اما به بازیکنان نیوکاسل نگاه کنید، چه میبینید؟ دقیقاً هیچ. حتی یک بازیکن نمیبینید که بتوانید تصور کنید در یک تیم واقعاً طراز اول اروپا بازی کند.
تیم استیو بروس شامل دو دروازهبان خوب میشود و کمی استعداد در جو ویلاک و آلن سنت ماکسیمین. همین. بی جهت نیست که در جدول لیگ برتر یکی مانده به آخر هستند.
علاوه بر اینها، پولداربودن هیچ ضمانتی در مورد ارتکاب اشتباهات اجتناب ناپذیر در فصل نقل و انتقالات نمیدهد- همانها که سیتی در اوایل زیاد داشت- و اغراقآمیز نیست اگر بگوییم نیوکاسل به شش پنجره نقل و انتقالات نیاز دارد تا بتواند به اروپا فکر
کند. قطعاً چشمانداز جذابی است و باید منتظر بود و دید که چه اتفاقی میافتد اما شغل حساسی است و برای همین اولین کسی که به نیمکت برود، به احتمال زیاد پایان موفق و سرفرازانهای نخواهد داشت.
کونته؟ مانچینی؟ راجرز؟ واقعاً شگفتزده میشوم اگر یکی از اینها شغل را قبول کند. اولین چیزی که نیوکاسل نیاز دارد یک مربی است که آنها را در لیگ برتر حفظ کند. این شروع خوبی است.
منبع: دیلی میل