مصاحبه منتشر نشده از آزاده نامداری: تا با کسی معاشرت نکردید ،قضاوتش نکنید

سایت بدون – این مصاحبه برای چند سال قبل است، قبل از حمله ها، قبل از قضاوت ها ، قبل از این خبر …این مصاحبه دیده نشد اما وقتی می خوانید متوجه می شوید که اینجا هم از قضاوت ها ناراحت است

اصلا چطور شد و از چه زمانی  است که به اینستاگرام پیوستی؟

خیلی کوتاه است.من جزو آدم هایی بودم که به شدت با صفحات مجازی مشکل داشتم و این را همه جا مطرح می کردم. می گفتم فیس بوک ندارم، اینستا ندارم و به صفحات مجازی هم اعتقادی ندارم. این را هم طوری می گفتم که انگار به آن می بالیدم. تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم اینستاگرام داشته باشم. اینستاگرام را مثل یک آلبوم می دانم. تصور اینکه بخواهم روزی این همه مخاطب داشته باشم برایم سورپرایز بود. اما این اتفاق شاید در عرض ۵ ماه افتاد.

الان چند تا فالوئور داری؟

۱۰۹ هزار تا. این برای من خیلی اتفاق خوبی است، چون من به جز اینکه یک مجری هستم، یک برنامه سازم. توصیه می کنم از کسانی که قرار است برای مردم برنامه بسازند از اینستاگرام وحشت نکنند. این برنامه یک تست از مردم است. من وقتی می خواهم یک برنامه بسازم باید از همه مردم در همه جا اطلاعات داشته باشم. وقتی از کسی خبری نداشته باشم، طبعا فقط برنامه ای در حیطه آشنایان خودم می ساز و. این اصلا اتفاق خوبی نیست. چون برنامه ساز برای خودش برنامه نمی سازد، باید برای همه بسازد. من به واسطه اینستاگرام مخاطبانی پیدا کردم از لندن، دبی، بلوچستان، اصفهان و … آدم هایی با فرهنگ های مختلف که هریک ایده ای دارند و به من نظر می دهند. این ها به من نشان می دهند وقتی بخواهم برنامه ای بسازم به این فکر کنم که فلان مخاطب در لندن یا کرمانشاه یا یک شهر دیگر چه نظری دارد. این باعث می شود برنامه ها همه جانبه تر باشد.

پست هایت بیشتر چه مضامینی دارند؟

بیشتر اتفاقات روزمره است. من یکسری مخاطب ثابت دارم که با هم دوستیم. حدود ۵-۶ هزار نفر که با هم ارتباط داریم. بقیه گذراست. مثلا وقتی یک پست ۱۰ هزار لایک می خورد حدود ۵ هزار نفر را می شناسم و بقیه گذرا هستند. من اتفاقات روزمره ام را به اشتراک می گذارم. مثلا اگر تئاتری رفتم که از آن خوشم آمده یا مثلا پیشنهادی برای دیدن فیلم دارم، آن را در صفحه ام مطرح می کنم. اینستاگرام جای خوبی برای دل نوشته های من نیست، جایی است برای اینکه اطلاع رسانی کنم آزاده نامداری دارد چه کار می کند.

شرح و توضیح عکس ها را چطور انتخاب می کنی؟

شاید بنظر خود شیفیته بیایم، اما ادعا می کنم نویسنده خوبی هستم. اینستاگرام این فرصت را داده که چیزهایی را که دوست دارم، بنویسم. من احساساتم را غیر از عکس می توانم بیان کنم. مثلا وقتی عکس مشهد می گذارم احساساتم را هم زیرش می نویسم.

خواستم همین را بپرسم. بنظر می رسد مضمون بیشتر نوشته هایت مذهبی است.

به خاطر اینکه صفحه شخصی من است و من این هستم. آدم های مختلف نگاه های مختلفی به دنیا دارند و اینستاگرام من نگاه من به دنیاست. مثلا من در اینستاگرام چله گرفتم و هرشب یک آیه گذاشتم. تعداد بی شماری آدم همراه من شدند و در این چله نشینی شرکت کردند. شاید اولین بار بود که یک چله نشینی دسته جمعی در اینستاگرام داشتیم. من خیلی برای این موضوع تلاش می کردم. در طول روز مدام می گشتم آیه هایی را در قرآن پیدا کنم که به خلق امید می دهد. سعی می کردم عکس مناسبی برایش پیدا کنم. سعی می کردم جملاتی بنویسم که مردم را جذب کنم. مثلا وقتی آیه ای از یک سوره می آوردم، می خواستم مردم را دعوت کنم که بروند و آن سوره را کامل بخوانند. این تفکر و نگاه شخصی من است.

کدام پست هایت بیشترین مخاطبان را داشته است؟

سوال خوبی است. من چند چیز را از اینستاگرام فهمیدم. از جمله اینکه مردم ایران به شکل هولناکی به چند چیز علاقه دارند. اعتراف می کنم پیش از این نمی دانستم. مثلا من اگر عکسی بگذارم که یک تار مویم بیرون باشد بشدت واکنش می گرفتم و می فهمیدم که مردم ما خیلی درگیر این هستند که یک خانم چادری باید به اصولی پایبند باشد. درست است که پیش از این دوستان و مدیرانم این را به من گفته بودند ولی این موضوعی بود که از اینستاگرام یاد گرفتم و وقتی مردم به من چنین چیزی را می گویند دستم را به نشانه تسلیم بالا می برم و می گویم ببخشید، شما درست می گویید، یک خانم چادری نباید حتی یک تار مویش هم بیرون باشد.

دیگر چه چیزی یاد گرفتی؟

دیگر این که مثلا در ایام محرم و صفر فضای بیشتر پست ها و عکس ها در اینستاگرام متناسب با حال و هوای این ماه هاست. من می فهمم که در این ماه ها حس مذهبی مردم بیش از سایر اوقات است. شاید قبلا فکر می کردم این حس به سردی گراییده، اما در اینستاگرام فهمیدم اصلا این طور نیست و مردم محرم را دوست دارند.

برخی از افرادی که شهرت دارند در صفحات اجتماعی محافظه کارتر می شوند و سعی می کنند ذهنیت مردم را نشکنند. تو چقدر سعی می کنی محافظه کار باشی و اصلا چقدر از اینکه مورد قضاوت قرار بگیری می ترسی؟

من اصلا محافظه کار نیستم. آدم رویی هستم. اگر به اجرای من نگاه کنی یا تصمیماتی که در زندگی گرفتم،  متوجه می شوی که آدم رویی هستم و این کاراکتر محافه کار را ندارم. اما من نسبت به قضاوت آدم ها هنوز تحملم کم است. مثلا من عاشق شعر هستم. اصلا شعر یکی از بزرگ ترین علاقه مندی های من است. وقتی شعری را به عنوان نوشته ای زیر عکسم می گذارم و سه نظر دریافت می کنم که خوشم نمی آید، سریع آن پست را پاک می کنم. این ها محدودیت هایی است که برای یک سلبریتی پیش می آید. چون همه آدم ها امین نیستند، همه نیت صاف ندارند و برخی اوقات گاهی برخی می خواهند کرم بریزند و حالت را بگیرند. بنابراین من خیلی آدم مواظبی نیستم، اما دوست هم ندارم که مورد قضاوت قرار بگیرم؛ بخصوص که در یک شرایط خاصی هستم و آدم ها دنبال این هستند که یک چیزی از دهان من بیرون بکشند.

آدم ها توی شبکه های اجتماعی هر کدام استراتژی مشخصی دارند. برخی پست می گذارند و فقط نظرات را می خوانند. برخی هم وارد در بخش نظرات با فالوئرها وارد دیالوگ می شوند. رویکرد تو چیست؟

من ادعا می کنم همه نظرات را می خوانم. حتی اگر هزاران نفر نظر داده باشند.

لایک ها را هم می بینی؟

نه، دروغ نمی گویم، لایک ها را نمی بینم. چون نمی توانم یک دفعه ۱۰ هزار لایک را دنبال کنم و ببینم چه کسانی پستم را لایک کرده اند.

خب ما اگر این مصاحبه را چاپ کنیم دیگر کسی پست هایت را لایک نمی کند.

خب واقعا سخت است دنبال کنم بین ۵ هزار نفر چه کسانی لایک کردند. اما همه نظرات را می خوانم.

خودت هم در بخش نظرات وارد دیالوگ می شوی؟

آره. خودم هم دوست دارم. تا آنجا که فرصت شود این بحث و جدل و دیالوگ را دوست دارم.

با توجه به این میزان از علاقه ات به اینستاگرام، پس چرا چند وقت پیش گفتی شاید این آخرین پستت باشد. می خواستی خداحافظی کنی؟

این دفعه اولم نبود. یک بار دیگر هم این کار را کردم و تصمیم گرفتم نباشم. علتش هم این بود که یک دفعه احساس کردم نمی فهمند من چه می گویم. مثل دوستی دو طرفه می ماند. احساس کردم من یک چیز دیگر می گویم و طرف یک چیز دیگر برداشت می کند. همان روز چند نظر هم خواندم که احساس کردم دیگر دوست ندارم باشم. اما لطف دوستان در پست ها باعث شد برگردم. خیلی ها گفتند برگرد. حتی گلاره عباسی به من گفت در صفحه اش برخی از فالوئرهای من نوشته اند به دوستت بگو تو را به خدا برگردد. بعد به این نتیجه رسیدم بخاطر چند نفر نباید خداحافظی کنم.

پس همچنان ادامه می دهی؟

فعلا ادامه می دهم. اما هیچ چیز ثابت نیست. تا روزی که احساس کنم کار درستی است، ادامه می دهم.

خودت هم پست های دیگران را دنبال می کنی؟

من ۸۰ نفر را فالو کردم و مطالبشان را نگاه می کنم. اگر دوست داشته باشم لایک می کنم و اگر نه، لایک نمی کنم.

صفحه چه کسی را بیشتر دوست داری؟

خیلی شخصی است. مثلا لاله اسکندری دوست من است، وقتی یک عکس با شوهرش می گذارد من ذوق می کنم و لایکش می کنم. یا مثلا گلاره عباسی دوست من است، هر چیزی بگذارد لایک می کنم. بنابراین بستگی دارد کی چی می گذارد. یک وقت هایی دوستانت را لایک می کنی. یک وقت هایی هم به پست ها فکر می کنی. بعضی وقت ها به به وجد می آیم و نظر هم می گذارم. چون از آن دسته آدم هایی هستم که خیلی برون گرا هستم.

حالا امروز نگاهت به شبکه های اجتماعی از جمله اینستاگرام چیست؟

داشتن اینستاگرام برای من در ۵ ماه گذشته شبیه یک مبارزه بوده است. نوعی سرپا ایستادن و مقاومت در برابر همه حرف هایی که در شرایط بحرانی به من زدند. سعی کردم با آرامش برای آدم ها توضیح بدهم، درکشان کنم و دوستشان داشته باشم. خدا را شکر بعد از ۵ ماه نتیجه داده و من ۱۰۹ هزار دوست دارم. در واقع ۱۰۹ هزار نفر را دوست دارم. این خیلی اتفاق خوبی است. مثلا هر شهری از ایران می روم با حداقل ده نفر از فالوئرهایم مواجه می شوم که پست هایم را دیدند و این خیلی تجربه خوبی است. این فرصت ها را آدم های رسانه ای نباید از دست بدهند. این ژشتی که صفحات اجتماعی را دوست ندارم خیلی ژست اشتباهی است.

اینستاگرام ترغیبت کرده به دیگر شبکه های اجتماعی هم بپیوندی؟

نه. خیلی حوصله فیس بوک ندارم.

منظورم صرفا فیس بوک نبود. دیگر شبکه های اجتماعی؟

همین اینستاگرام اقناعم می کند. و ضمن اینکه من به عکس علاقه دارم. این برایم جذاب است.

و حرف آخر؟

تقاضا می کنم از همه که تو را به خدا قبل از اینکه با کسی معاشرت کنید، قضاوتش نکنید.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *