معرفی فیلم / «آخرین دوئل» جدیدترین فیلم حماسی- تاریخی ریدلی اسکات


سایت بدون – ریدلی اسکات همیشه «اپیک»‌های تاریخی را دوست می‌داشته است. «گلادیاتور» که سهمی قابل توجه از جوایز اسکار سال ۲۰۰۰ را گرفت و «قلمرو بهشت» دو فیلم شاخص او از این قبیل‌اند و حتی روایت «رابین‌هود»ی سال ۲۰۱۰ وی که چهره سنگی راسل کرو در آن با شیرینی‌های نسبت داده شده به قهرمان مردمی جنگل‌های شروود انگلیس در تضاد آشکار بود، یک اپیک ضعیف نیست. آنچه فیلم حماسی- تاریخی جدید این سینماگر ۸۴ ساله بریتانیایی مقیم هالیوود را از اپیک‌های قبلی او تفکیک می‌کند، این است که داستان آن ولو در اندازه‌هایی اندک با شرایط امروزی جهان همخوانی دارد و یا مردم می‌توانند اتفاقات آن را با «دوز» کمتر و ساز و برگ‌هایی متفاوت در زندگی‌های کنونی هم ببینند.
اپیک جدید اسکات «آخرین دوئل» نام دارد و بر پایه رمانی با همین نام نوشته «اریک جگر» ساخته شده و زمان وقوع اتفاقات آن اواخر قرن چهاردهم و مکان مربوطه، نورماندی فرانسه است. در مرکز ماجراها یک شوالیه و زمین دار بزرگ به نام ژان دوکاروژ با بازی مت دیمون قرار دارد که به‌ خاطر کارهای شجاعانه‌اش در جبهه‌های جنگ معروف است. دوکاروژ با ژاک لوگریز (با بازی آدام درایور) دوستی نزدیکی دارد و این لوگریز یک مرد اشرافی و تحصیلکرده است که برخی کارهایش توجه یک کنت به‌ نام پی‌یر النکون (بن افلک) را که پسرعموی پادشاه فرانسه است جلب کرده است.
هولناک‌تر از حد توصیف
با این حال رابطه دو کاروژ و لوگریز پس از انتقال قطعه زمینی که قول آن به دو کاروژ داده شده بود به لوگریز و دست به یکی کردن النکون با لوگریز در این راه، به تیرگی می‌گراید. این قطعه زمین را قرار بود رابرت دوتیبوویل (ناتانیل پارکر) پدر مارگریت (جودی کامر) که همسر دوکاروژ است، به‌ وی بدهد اما نه تنها النکون سند مالکیت زمین را در اختیار لوگریز قرار می‌دهد بلکه این مرد را به مدیریت دربار خود و رتق و فتق زندگی اجتماعی و شغلی‌اش منصوب می‌کند. دوکاروژ عصبانی می‌شود و به کاخ پادشاه شارل پنجم (الکس لاوتر) می‌رود و به این مسأله اعتراض می‌کند اما پادشاه او را از قصر بیرون می‌اندازد. اتفاق بعدی از این هم ناگوارتر است زیرا دوکاروژ بعد از بازگشت از جبهه یک جنگ تازه از طریق مارگریت مطلع می‌شود که لوگریز به‌ خانه او آمده و به همسر وی تعدی کرده است. لوگریز این اتهام را تکذیب می‌کند اما دوکاروژ دوباره به دربار می‌رود و از شاه می‌خواهد که طبق رسوم آن زمان فرانسه ترتیب یک دوئل با شمشیر بین او و لوگریز را بدهد تا او بتواند با ریختن خون مرد تجاوزگر از حیثیت خانوادگی‌اش دفاع کند. در نهایت شاه این پیشنهاد را می‌پذیرد و مقرر می‌شود مبارزه فقط زمانی پایان گیرد که تعیین تکلیف شود و یکی از مبارزان دیگری را بکشد. آنچه دوکاروژ از گفتن آن به‌همسرش ابا دارد، این است که اگر بازنده این نبرد خود او باشد، آینده مارگریت بسیار هولناک‌تر از چیزی خواهد شد که بتوان آن را تصور و وصف کرد.
آنها فقط می‌خواهند باج بگیرند؟!
«آخرین دوئل» به سبک «راشومون» فیلم کلاسیک و رزمی دهه ۱۹۵۰ آکیرا کوروساوای ژاپنی داستان خود را از دیدگاه سه فرد توضیح می‌دهد. یکی از آن افراد طبعاً دو کاروژ است که شرافت و اعتبارش را به هیچ روی از دست نمی‌دهد و در هیأت یک سرباز فداکار به حمایت بی‌قید و شرط از همسر مورد ظلم قرار گرفته‌اش ادامه می‌دهد و با اینکه به هر سو می‌نگرد، خیانت تازه‌ای را از جانب دوستان در قبال خود می‌بیند، اما همیشه همان شوالیه آرمان‌طلب باقی می‌ماند. دیدگاه دوم در بردارنده نگاه لوگریز به اتفاقات مورد بحث است و از چنین منظری دوکاروژ یک سرباز ورشکسته است که فقط می‌خواهد ترحم دیگران را برانگیزد و واکنش مارگریت هم به بی‌حرمتی صورت گرفته به او یک چیز غلو شده به قصد اخذ باجی هرچه بیشتر از دربار است.
ماندگارتر از اپیک‌های تخیلی و فضایی
نگاه سوم را نیز از مارگریت شاهد هستیم و این دیدگاهی است که می‌گوید اگر هر چیز هم قربانی و فدا شود، هرگز حقیقت و عدالت نباید لگدمال گردد. او در زمانه‌ای علیه مظالمی از این دست بپا می‌خیزد که زنان اغلب وسیله‌ای صرف در دست مردان سودجو بوده‌اند. حتی وقتی همسر مارگریت و لوگریز با یکدیگر می‌جنگند و زخم‌های به‌وجود آمده بر اثر ضربات شمشیر پیکر آنها را خونین و روح و سرنوشت آنان را سیاه کرده، تو گویی این مارگریت است که از زخم‌ها بر پیکرش وارد می‌شود و هر لحظه بیشتر به سوی یک مرگ جسمانی می‌رود. در عین حال خبری از یک فروپاشی روحی مارگریت و همتاهای او نیست زیرا وی مثل برخی زنان در جامعه به فساد کشیده شده کنونی غرب، علیه ضد ارزش‌های حاکم بر آن جا به پا خاسته و می‌خواهد راه‌های دشوار و به‌واقع مرگبار سرفراز ماندن را طی کند و چنین طریقی را به دیگران هم گوشزد نماید. آنچه اپیک تازه ریدلی اسکات را متفاوت با کارهای حماسی قبلی وی می‌سازد، همین مسأله است و اگر این فیلم از برخی کارهای بزرگ و متعدد علمی- تخیلی (شامل «بیگانه یک» و «بلید رانر») و فیلم‌های فضایی معروف او (شامل «پرومتئوس» و «مریخی») نیز ماندگار‌تر شود، به سبب داشتن همین شاخصه‌ها است.

مطلب پیشنهادی

حتما باید خواند/سفر به انتهای شب؛ پیشگام در رمان ضد جنگ

سایت بدون – «سفر به انتهای شب» اولین رمان لویی فردینان سلین، نویسنده فرانسوی، یکی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *