معرفی فیلم/ابدی ها؛جنگ با دارو دسته هیولاها

سایت بدون – «ابدی‌ها» کاراکترهای محبوب کارتونی در شکل جدیدشان در قالب انسان‌های زنده و حتی در تصویری که چلوژائو فیلمساز مستقل زن چینی از آنها به‌دست می‌دهد، باز با شکل‌های متعددی به یکدیگر پیوند خورده‌اند و شماری از آنها همان نشانه‌ها و لباس‌ها و ابزاری را دارند که به رنگ‌‌های شفاف آبی و طلایی است و آنها را همواره از سایرین متمایز ساخته است.
آنها چه با این نشانه‌ها و چه بدون آن پیوسته در حال مبارزه با هر عامل تباهی بوده‌اند و این طیف هم موجودات دایناسور مانند را شامل شده و هم اشراری را که کاری جز مستهلک کردن زمین ندارند. هرچه هست، وظیفه استمرار بخشیدن به این وظایف مهم و به واقع ادامه دادن به فروش‌های قریب به یک میلیارد دلاری این‌گونه فیلم‌ها به فیلمسازی سپرده شده که در عمر ۳۹ ساله خود فقط فیلم‌های مستقل و کم‌هزینه و با مضامین کاملاً ضد هالیوودی ساخته است و همین مسأله این ابهام و بیم را آفریده بود که وی به سبب یکی نبودن با این باورها و داشتن طرز تلقی‌های کاملاً متفاوت کم بیاورد و چیزی را بسازد که اگر هم بد و ضعیف نباشد، همان «ابدی‌ها» نباشد که سال‌ها در نسخه‌های نمایشی مجهز به مفصل‌ترین رنگ و لعاب‌های هالیوودی دیده‌ایم و گیشه‌های پرباری داشته‌اند و حالا که به رغم ادامه جولان کرونا سینماها به روند عادی فعالیت‌های خویش بازگشته‌اند، چنان چیزی را تکرار کنند.
اکتفا به حداقل‌ها
البته در نسخه جدید ژائو از روی «ابدی‌ها» که نه به صورت انیمیشنی بلکه با بازیگران زنده ساخته شده هم اتحاد و روحیه مشترک افراد تشکیل‌دهنده آنها جاری و در جای خود محفوظ است و هم با حضور انواع آدم‌ها و تبارها و گرایش‌ها در جمع آنان پی به این نکته می‌بریم که خالقان ابدی‌ها می‌خواسته‌اند از برابری نسل‌ها بگویند. در این جمع سه نفر آسیایی‌اند، دو نفر سیاهپوست هستند و یکی هم لاتین‌تبار است و باز برای متنوع‌تر شدن فردی را می‌بینیم که ناشنوا است و یک اندروید را که هرگز رشد نمی‌کند. طبق قصه ابدی‌ها آنها هفت هزار سال است که به نجات کره زمین از دست خبیث‌ها اشتغال دارند و اگر کسی ادعا کند که تنوع طایفه‌ای و تباری آنها یک چیز بی‌سابقه است، آن را باور نکنید زیرا از ۵۶ سال پیش که ابتدا سریال تلویزیونی فضایی – خیالی «سفر ستاره‌ای» و سپس نسخه‌های سینمایی آن به راه افتاد، سفینه اینترپرایز آنها به همین میزان سرشار از آدم‌ها و تبارها و طایفه‌های پرشمار و نوجوان و بزرگسال و موجودات هیولاوار بوده است. واقعیت امر این است که چلو ژائو به جای ادغام خیال ایده‌آل‌های حرفه‌ای و مؤلفه‌های فیلمسازی خود با روش‌های ساخت کمیک استریپ‌ها تصمیم گرفته است که برای اولین‌بار در عمر هنری‌اش یک فیلم پرهزینه هالیودی را با معیارهای آنان بسازد و شانس‌اش را در این زمینه بیازماید و البته او برخی باورهای جالب و مثبت خود را به نحو ترسیم کاراکترها افزوده و جنبه‌های انسانی آنها را بیشتر و شور کمک‌رسانی‌های مردمی آنان را فزون‌تر ساخته و از جلوه‌های بصری چشمگیری هم سود جسته اما بالاترین دستاورد او این می‌تواند باشد که ناظران بگویند وی فقط به حدود استاندارد و رایج در این زمینه رسیده و این بیش از اینکه یک نوع تمجید باشد، اکتفا به حداقل‌ها به حساب می‌آید.
عذری که موجه نمی‌شود
نسخه «ابدی‌ها»ی چلو ژائو با طول مدت ۱۵۷ دقیقه‌ای خود بیش از حد کشدار هم هست و اگر قرار باشد دریای فیلم‌های کمیک بوکی مشابه را مبنا قرار دهیم در جایگاه بهتری از سایرین نمی‌ایستد، در نظر بگیریم چهارگانه «اونجرز» ۱۲ گانه «ایکس م» و دوگانه «محافظان کهکشان» را و همین‌طور «اتحادیه عدالت»، «جوخه خودکشی» و «چهار شگفت‌انگیز» را که هر کدام بین دو تا چهار نسخه داشته‌اند تا دریابیم در امر ترسیم اتفاقات بزرگ و ضربه خوردن‌ها و دوباره بلندشدن‌ها به چه حد و اندازه‌های بزرگی دسترسی حاصل آمده و پیشرفت‌ها به کدام حدود رسیده است. به این ترتیب اگر ژانو هم به آن حدود رسیده باشد (که البته نرسیده) کار فوق‌العاده‌ای را انجام نداده است. ژائو با نوع خاص قصه‌گویی‌اش بار درام و رئالیستی ماجرا را بیشتر و در جاهایی تماشاگران را شگفت‌زده کرده ولی این برای سینماگری که سال پیش اسکارهای برترین فیلم و بهترین کارگردانی را برای «نومادلند» تصاحب کرد، کافی نیست. این هم که گفته شود زمینه تخصصی او همان درام‌های انسانی در قالب محیط‌های کوچک زیستی و به‌صورت «B-Movie»هایی است که با یک صدم هزینه بلاک باسترها ساخته می‌شود، عذر وی را موجه نمی‌کند.
چندوجهی‌هایی که نامیرا    نیستند
در دنیای کنونی هر یک از ابدی‌ها باید خانه‌ای مختص خویش داشته باشند و در عین حال حفظ مأموریت‌های ابدی خود (در هم کوبیدن هیولاها و بویژه باند موسوم به «Deviants») به قصد استمرار حمایت انسان‌ها تا سر حد امکان به روز شوند ولی زندگی آنها از قلم و دوربین چلو ژائو بی‌شباهت به خون آشام‌ها و موجوداتی نیست که در ناکجا آبادهای زمینی و فضایی تنفس می‌کنند.
همیشه تأکید شده که ابدی‌ها به فراخور عنوان‌شان هرگز نمی‌میرند اما در متن قصه این نسخه تازه متوجه می‌شویم که آنها نامیرا نیستند و این‌گونه تغییرات تازه و عجیب به همه کاراکترها بسط یافته است. یکی از آنها ایکاریس با بازی ریچارد مدن است که قرن‌ها با سیرسه (با بازی «جماچان») در هر جای جهان حشر و نشر داشته است و اکنون با موجودی نیمه انسانی و نیمه روبوت (با بازی کیت هرینگتون) هم رفت وآمد دارد. به آنها بیفزایید گیل گامش (دان لی) و پاستوز (برایان تایری هنری) را که بیش از حد چندوجهی و صاحب تعدد
 هویت‌اند.
سایر ابدی‌ها، ماکاری (لورن ریدلاف) و تنا (آنجلینا جولی) هم به آمیزه‌ای از فانتزی و تجسم‌های رئالیستی تبدیل شده‌اند اما این فرایندها سبب شده یک داستان پرطرفدار و مردمی و البته کودکانه و سطحی از منظر یک سینماگر برجسته ولی تک‌رو تبدیل به موجودی غریب شود و در عین بزرگی کوچک جلوه کند. شاید از بدو انتخاب ژائو که ساخت فیلم مستقل و خاص «سوارکار» را هم در کارنامه‌اش دارد، ایجاد چنین وضعیتی قابل پیش‌بینی بود ولی این نیز از شگفتی‌های این کار نمی‌کاهد و سبب کاهش اقبال مردمی از آن نمی‌شود.

مشخصات فیلم

عنوان: «ابدی‌ها»
کارگردان: چلو ژائو
سناریست ها: پاتریک برلی، رایان فیرپو و چلو ژائو
مدیر فیلمبرداری: بن دیویس
تدوینگران: دیلان تیچنور و کریگ وود
موسیقی متن: رامین جوادی
محصول: کمپانی والت دیسنی و مارول
تهیه‌کنندگان: کوین فیگ، نیت مور و ویکتوریا آلونسو
بازیگران: جما چان، ریچارد مدن، آنجلینا جولی، کومیل نانجیانی، سلما هایک، برایان تایری هنری، بری کوگان، دان لی، لورن ریدلاف و کیت هرینگتون

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «کف دست مو نداره»

سایت بدون – این ضرب‌المثل به طور غیرمستقیم به شرایطی اشاره دارد که فرد هیچ‌چیز …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *