معرفی فیلم/ خاطره پردازی با هیوجکمن شکست خورد

سایت بدون -زندگی در گذشته و یادآوری خاطرات گذشته، همیشه از نوستالژی‌های نسل بشر بوده و آدم‌ها با شعار «یادش بخیر قدیما» همواره به‌دنبال یادآوری و زنده کردن اتفاقات و خاطرات قدیمی‌شان هستند. از آنجا که گذشته هیچ‌وقت برنمی‌گردد و کسانی که از دست رفته‌اند برایشان بازگشتی وجود ندارد، میل غریبی در عموم مردم وجود دارد که این اصل بدیهی زندگی را زیرپا بگذارند و عکس آن را خلق کنند. گرچه در عالم واقعیت نمی‌توان این آرزوی محال را برآورده کرد اما سینما جادویی در خودش دارد که می‌تواند به این خواسته غیرممکن آدمی جامه عمل بپوشاند. اکشن علمی ــ تخیلی و آینده‌نگرانه «یادآوری» هم با هدف پاسخ‌دهی به این خواسته تهیه و تولید شده‌است. این فیلم نوآر جدید هالیوود که در شرکت برادران وارنر تهیه شده، همزمان با اکران عمومی در سالن‌های تاریک سینما به صورت اینترنتی هم پخش شد. با آن‌که پیش‌بینی موفقیت مالی و انتقادی بسیار زیادی برای این درام علمی ــ‌ تخیلی می‌شد اما از سوی هر دو گروه منتقدان و تماشاگران مورد بی‌مهری قرار گرفت! نه‌تنها منتقدان نقدهایی منفی برای یادآوری نوشتند بلکه تماشاگران هم ترجیح دادند به تماشای آن در سالن سینماها نروند. لیزا جوی در اولین تجربه کارگردانی‌اش، فیلم را براساس فیلمنامه‌ای اصیل از خودش کارگردانی کرد. هیو جکمن، مرد گرگ‌نمای گونه کمیک‌استریپی که ظاهرا این روزها ستاره بختش افول کرده و فیلم‌هایش پشت‌سر هم شکست تجاری می‌خورند، نقش شخصیت‌محوری داستان فیلم را بازی می‌کند. بازیگرانی چون ربکا فرگوسن، تندی نیوتن، کلیف کرتیس، ارینا دتاویرا و دانیل وو در کنار جکمن بقیه نقش‌های یادآوری را به‌عهده گرفته‌اند.
مدیران برادران وارنر که از شنیدن طرح داستانی یادآوری ذوق زده شده بودند، ژانویه ۲۰۱۹ به جوی تازه‌وارد چراغ سبز کارگردانی فیلم را دادند. اکتبر همان سال کلید فیلمبرداری این فیلم نوآر در نیواورلئان زده شد. برادران وارنری‌ها با این تصور که گنجی قابل‌توجه را در اختیار دارند، هزینه کلان ۱۱۰ میلیون دلاری برای تولیدش اختصاص دادند. حتی زمان تولید فیلم، صحبت‌هایی مبنی بر تبدیل شدن فیلم به یک مجموعه دنباله‌‌دار هم شنیده شد. اما فروش جهانی ۱۱‌میلیون دلاری فیلم در آمریکا و بقیه نقاط جهان، نشان داد تهیه‌کنندگان یادآوری محاسباتی کاملا غلط داشته‌اند و پول کلانی را حیف و میل
کرده‌اند.
جکمن در یادآوری نقشی متفاوت از کارهای قبلی خود ایفا و سعی کرده چهره‌ای جدید از خودش به نمایش بگذارد. در آینده‌ای نه‌چندان دور که شهر نیویورک در محاصره آب قرار گرفته و تنها یک سد بزرگ مانع از سرازیر شدن آب به سطح شهر است، نیک بانیستر (جکمن) به حرفه عجیب و غریبش ادامه می‌دهد. او مالک ماشینی مرموز است که مشتریانش با به خواب رفتن در آن، می‌توانند به گذشته برگشته و با یادآوری بخشی از خاطرات‌شان لحظاتی خوش و شیرین داشته باشند. امیلی (نیوتن) دستیار او که در گذشته در ارتش خدمت کرده، از یک‌سو مادرانه مراقب نیک است و از سوی دیگر به او یادآوری می‌کند که شغل‌شان آینده‌ای نداشته و به‌زودی مجبور به ترک آن هستند. ورود می‌ غریبه‌ای مرموز (فرگوسن) به محل کار نیک، شرایط زندگی و آینده نیک را به هم می‌ریزد. می‌ بعد از چند دیدار با نیک، ناگهان غیبش می‌زند و نیک که به او دلباخته، کار و زندگی را رها می‌کند تا بتواند می‌ را پیدا کند. او به‌زودی متوجه می‌شود می‌همان کسی نبوده که ادعا می‌کرده و حالا اوضاع برای نیک سخت‌تر می‌شود. تلاش بی‌وقفه نیک برای پیدا کردن ردپایی از می، او را متوجه حقایق تلخ تازه‌ای می‌کند که خط اصلی داستان فیلم را به جلو می‌برد.
منتقدان سینمایی می‌گویند فیلم خیلی دیر به نقطه مرکزی خودش می‌رسد و تماشاچی در این زمان، علاقه‌اش برای دنبال کردن ماجراهای داستان را از دست داده است. در حقیقت، بعد از گذشت یک ساعت و اندی از داستان فیلم است که تازه معلوم می‌شود شخصیت می‌ چرا مفقود شده و پشت گم شدن او چه ماجراهایی وجود دارد. در این حالت، فیلم که به شدت سقوط کرده توانایی آن را ندارد که انرژی پیدا کرده و بیننده را به‌دنبال خود بکشاند.
برادران وارنر در شرایطی یادآوری را تهیه کرد که خبری از کرونا نبود و فیلم‌ها می‌توانستند در آرامش اکران عمومی شده و به فروش‌های بالایی دست پیدا کنند. حالا در این شرایط کرونایی، اکران عمومی فیلم‌های پرخرجی از این دست به تهیه‌کنندگانشان این پیام مهم را می‌دهند که در خرج کردن پول‌های خود کمی بیشتر دقت کنند و بی‌مهابا سر کیسه را شل نکنند! البته تحلیلگران اقتصادی سینما شکست فاجعه‌بار یادآوری را در بی‌اثر بودن خود فیلم می‌دانند تا غلبه کرونا بر سالن‌های سینماها. براین اساس، حتی اگر فیلم در شرایطی معمولی و فارغ از تهدید کرونا هم اکران عمومی می‌شد نتیجه‌ای بهتر از این به‌دست نمی‌آورد.
منتقدان امتیاز بسیار کمی به فیلم دادند و این ادعا را رد کردند که نگاه منفی‌شان به فیلم به‌دلیل آن است که یک خانم کارگردانش بوده است. در نقدهای منتقدان به شباهت‌های آشکار فیلم با کارهایی چون «بلیدرانر»، «دنیای آب» و حتی «بازی‌های گرسنگی» اشاره  و گفته شد این فیلم‌ها بسیار بهتر از یادآوری

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *