سایت بدون – منتقدان سینمای و اهلفن گاهی اوقات این پرسش را مطرح میکنند که چرا بازیگران و ستارگانی که زمانی در اوج بوده و حالا به پایان راه خود رسیدهاند، اصرار بر بازی در فیلمهای تازه و ایفای نقش شخصیت اصلی و محوری این داستانها را دارند؟ آیا خود آنها متوجه این موضوع نشدهاند که دورانشان به سر آمده و دیگر کسی مشتاق تماشای اکشنکاریهایشان در دوران پیری نیست؟ ظاهرا یا متوجه نشدهاند یا ترجیح میدهند خودشان را به متوجه نشدن بزنند! یکی از این ستارگان که زمانی برای خودش بروبیایی داشت و فیلمهایش در ردیف اول جدول گیشه نمایش سینماها مینشست، بروس ویلیس است که این روزها ۶۶سالگیاش را سر میکند و هنوز قبول و باور نکرده که مدت زمان زیادی از شروع بازنشستگیاش میگذرد. او که در دهه ۸۰میلادی در کنار آرنولد شوارتزنگر و سیلوستر استالونه ترکیب سه نفره قهرمانان اکشن ژانر حادثه و هیجان را تشکیل میدادند، سالهاست که لمس طلاییاش را از دست داده و دیگر کسی خریدار اکشنکاریها و بزنبهادریهایش نیست. با این حال، قهرمان سابق گونه اکشن حاضر به کوتاه آمدن نیست و پشت سر هم فیلم بازی میکند. در روزهای اخیر دو فیلم تازه در پلتفرمهای دیجیتالی در معرض دید تماشاگران خانگی قرار گرفته که ویلیس بازیگر
هر دوی آنهاست. «قلعه» یک اکشن دلهرهآور جنایتکارانه است که توسط جیمز کولن برساک کارگردانی شده است و بهجز ویلیس بازیگر سرشناس دیگری ندارد. در این فیلم هم ویلیس شبیه شخصیت معروف جان مک کلین مجموعه پرفروش و بلاکباستر «جان سخت»، در قالب شخصیتی جانسخت و بزنبهادر به نام رابرت ظاهر شدهاست. داستان فیلم در ابهام آغاز میشود تا تماشاگرانش را بیشتر هیجانزده کند و در انتظار نگه دارد. اما زمانی که انتظار بهسر رسیده و از ابهامات گرهگشایی میشود، بیننده متوجه سردستی بودن حوادث، ماجراها و شخصیتهای غیرقابل باور آن میشود.
درجه ۲ اینترنتی!
پل (جسه متکالف)، پسر جوان رابرت که از فعالان دنیای اینترنت و اقتصاد است، برای دیدار پدرش راهی مکانی غریب و دورافتاده میشود. این دو بعد از مرگ همسر رابرت
چند سال است که یکدیگر را ملاقات نکردهاند. دلیل سفر پل، مشکلات مالی زیادی است که دارد و امیدوار است بتواند از پدرش وام بگیرد. بهزودی مشخص میشود افراد مسلحی که در تعقیب پل بودهاند، بهدنبال پیدا کردن ردی از رابرت هستند. آنها موفق به پیدا کردن مکانی میشوند که رابرت و گروهی دیگر از افراد سالمند در آنجا حضور دارند. موش و گربه بازی مسلحانه و خطرناکی که بین دو طرف به راه میافتد، پل را متوجه این نکته میکند که پدرش یک مامور مخفی کهنهکار است و در یکی از ماموریتهایش توانسته بالزاری (چاد مایکل موری) خلافکار بزرگی را با مقادیر زیادی دلار و طلا به دام بیندازد. حالا بالزاری با گروه خرابکار خود سراغ رابرت آمده تا پولهایش را پس بگیرد و در این راه از پل بهعنوان طعمه استفاده میکند.
در عالم سینما به فیلمهای از قبیل قلعه لقب فیلمهای درجه۲ میدهند که معمولا در تعداد اندکی سینماهای درجه۲ به نمایش گذاشته میشود و البته این نوع فیلمها، تماشاگران خاص خود را نیز دارد. اما قلعه سر از پخش استریم درآورد.
همزمانی فیلمبرداری
فیلمبرداری این اکشن دلهره آور می۲۰۲۱ در مدت زمان کوتاهی در پورتوریکو انجام شد. سازندگان فیلم همان زمان اعلام کردند قصد تولید یک تریلوژی را دارند و دو قسمت اول و دوم آن را همزمان فیلمبرداری کردند! با آنکه قسمت اول این سهگانه تماشاچی زیادی نداشته، بعید به نظر میرسد قسمت پایانی آن وارد مرحله تولید نشود. به هرحال سازندگان فیلم تعریف داستانی را شروع کردهاند و باید نقطه پایانی برایش ترسیم کنند. شرکت فیلمسازی لاینزگیت تهیهکننده قلعه است و آن را با هزینه اندکی (که رقم آن اعلام نشده) تهیه کرده، صحبتی هم درباره تولید نشدن قلعه ۳ نکرده است. سازندگان فیلم گفتهاند بروس ویلیس تمام صحنههای خودش را طی شش روز فیلمبرداری کردهاست! سازندگان فیلم قلعه (۱۹۹۲) با بازی کریستوفر لامبرت (که شاهد موفقیت مالی ساختهشان در آن سال بودهاند) نسبت به انتخاب نام فیلمشان توسط گروه سازنده فیلم جدید اعتراض کردند اما آنها تهدید خود مبنی بر شکایت قانونی به دادگاه را عملی نکردند.
«بنبست» قهرمان اکشن
دومین فیلم جدید ویلیس «بنبست»، چهرهای منفی از او به نمایش میگذارد. او در اینجا نه قهرمان داستان که خلافکاران را شکست میدهد بلکه کسی است که با اقدام خودسرانه و غیرقانونی خود باعث تحریک نیروهای مثبت داستان میشود. در پایان هم سزایی جز مرگ نمیتوان برای این شخصیت تصور کرد. بنبست را با حالوهوای اکشن دلهرهآورش جراد کوهن کارگردانی کرده و داستانش در یک فضای کاملا محدود اتفاق میافتد. ران ویتلوک (ویلیس) که شاهد قتل اتفاقی دختر جوانش بوده، برای انتقامگیری، قانون را در دستهای خود گرفته و کارمندان یک سازمان مهم دولتی را به گروگان میگیرد. او تهدید به بازکردن مخزن آبهای پشت سد میکند، اقدامی که میتواند باعث نابودی کل شهر
و ساکنانش شود. مک (پاتریک مولدون) یکی از کارمندان مرکز، تصمیم به مقابله با ران میگیرد و در اجرای عملیاتش کارشکنی میکند. بروس ویلیس در مورد ادامه فعالیت سینمایی و بازیش در فیلمها میگوید: «سینما و بازیگری را دوست دارم و نمیتوانم بدون آن زندگی کنم. هدفم کسب پول یا احیای شهرت گذشته نیست. میخواهم در این فضا نفس بکشم. این فضا به من امکان ادامه زندگی میدهد و خوشحالم که همکارانی دارم که تنفس در این فضا را برایم
ممکن میکنند.»