سایت بدون -«قدرت بیقدرتان» نام کتابی است از واتسلاف هاول که با ترجمه احسان کیانی خواه از سوی نشر نو منتشر شد. هاول را همگان بهعنوان ادیب و چهره سیاسی مدافع حقوق بشر میشناسند. اما هاول زمانی قلم بهدست میگیرد که مردم کشورش چکسلواکی تحت فشار حکومتی خفقان، امید خود را به هرگونه امکان اصلاح و بهبود اوضاع کشور از دست دادهاند. یأس حاکم بر کشور به انحطاط اخلاقی گستردهای منجر شده بود که برای آینده کشور و مردم بسیار نگرانکننده بود. در چنین اوضاع و احوالی بود که هاول سهنامه سرگشاده نوشت. هاول در اندیشه و در عمل نامه به حکومت (نامه به هوساک) نامه به مردم (قدرت بیقدرتان) و بالاخره نامه به افکار عمومی جهان (روح منشور) را نوشت.
وی در «قدرت بیقدرتان» به مردم جامعه هشدار میدهد که بهظاهر اوضاع و تفاسیر دروغین از آن بسنده نکنند و واقعیت را از پس پرده گفتار حاکمان چنان که هست ببینند و بفهمند. او با تحلیل و ریشهیابی و تأمل در باب معضلات و دشواریهای پیش روی شهروندان در نظام توتالیتر و خودکامه نه تنها برای هر فرد و تعاملش با نظام چارهجویی میکند بلکه اندیشه و فلسفه دموکراسی را از بطن نظامی که نفی مطلق آن است بازسازی و احیا میکند.
کتاب «قدرت بیقدرتان» واتسلاف هاول از سری کتابهای مجموعه «تجربه و هنر زندگی» است. کتابهای این مجموعه درباره فلسفه هستند اما به جای فلسفه از لفظ «هنر زندگی» در آنها استفاده شده است.
واتسلاف هاول، رئیسجمهور فقید جمهوری چک، نویسنده و نمایشنامهنویسی بود که یکی از دشمنان مهم کمونیست به شمار میرفت و مقاطع زمانی مختلفی را هم به دلیل این دشمنی در زندان کمونیستها سر کرد. مخالفان حکومت پلیسی و خفقان کمونیستی در اروپای شرقی جزوهها یا رسالههای غیرقانونی را با نام سامیزدات منتشر میکردند که در قالب شبنامه به دست مخاطبان میرسید.
«قدرت بیقدرتان» یکی از سامیزداتها بود و هاول آن را به یکی از فلاسفه معاصرش تقدیم کرد که حین بازجویی کمونیستها جان داد. یکی از جملات مهم و تأثیرگذار هاول در این کتاب، چنین بود: «اگر ستون اصلی نظام، زندگی کردن با دروغ باشد، پس عجیب نیست که تهدید اساسی برای نظام، زندگی کردن با حقیقت باشد.»