نگاهی به کتاب «چگونه زندگی را در زبان بیان کنیم» نوشته« اُتو کروزه»؛ کتابی که دیدگاه های نوینی درباره روش داستان نویسی خلاقانه به مخاطبانش ارائه می دهد
سایت بدون – «اُتو کروزه»، استاد روانشناسی مدرسه عالی اِرفورت و متخصص تحقیق در فرایندهای خواندن، نوشتن و انتقال مهارتهای نویسندگی در کتاب «فن و هنر داستاننویسی» با عنوان فرعی «چگونه زندگی را در زبان بیان کنیم»، یکبار دیگر داستاننویسی را بهمنزله امکان تعمق درباره زندگی و شیوه بیان زندگی در زبان، به ما معرفی میکند. در نگاه کروزه نوشتن روایتها فقط یک کنش نیست بلکه نوعی سبک زندگی است.
۵فصل برای داستان نویسی خلاق
کتاب در اولین فصل خلاصهای اجمالی از رهیافتهای مختلف داستاننویسی ارائه میکند. فصل دوم مقدمهای درباره نظریه روایت است. مضامین اصلی این فصل در ۱۱بخش تشریح شدهاند تا روشن کند برای فهم چیستیِ داستاننویسی، واکاوی و دانستن چه وجوهی لازم است. فصل سوم شروع کار نویسندگی است. پس از طرح مسئلهای کوتاه درباره مشکلات اولیه، موقعیتی مهیا میشود که خودتان متونی داستانی بنویسید. با این کار فرد استعداد داستانگویی طبیعی خود را مییابد. فصل چهارم درباره «خدمه راوی» یا شخصیتهای داستانی نویسنده است. این فصل نشان میدهد که چگونه میتوان شخصیتهای داستانی را طراحی کرد و قابلیتهایشان را آزمود. «خودتان شخصیتهایی را طراحی میکنید و درمییابید که چگونه میتوان به آن ها جان بخشید.» فصل پنجم، فن روایت را معرفی میکند و توضیح میدهد که چگونه شخصیتهای طراحیشده در فصل چهارم در بستر یک روایت قرار میگیرند. در قالب متون داستانی کوتاه، نکاتی در این زمینهها آموزش داده میشود: چگونه شخصیتها به کنش واداشته میشوند و مونولوگهای درونی، توصیفها و دیالوگهایشان شکل میگیرد. فصل ششم به ساختار داستان میپردازد، این که چگونه سنگبنای روایتها گذاشته میشود. درحالیکه قبل از این فصل فقط عناصر منفرد داستانی مدنظر بودهاند، در این فصل عملاً داستان به جریان میافتد و موقعیتی مهیا میشود تا اصول مختلف ترکیببندی به آزمون گذاشته شود. در فصل هفتم با برخی از ابعاد هنری نویسندگی آشنا میشویم؛ مواردی مانند شکلدهی به فرایند نوشتن، یافتن مواد و مضامین داستانی مناسب و بازنویسی و پرداخت متون. در فصل آخر یعنی هشتم هم یک بار دیگر مبانی نویسندگی مرور و مضامین مهم مرتبط با بحث مطرح میشود.
ایده های جدید از کجا می آیند؟
در بخشی از کتاب، کروزه مینویسد: «ادبیات آشکارا موفق شده در کانون توجه قرار گیرد. صحبت از فقدان واکنش عمومی نسبت به آثار چاپشده در ویترینها نیست. بهندرت کتابی چاپ میشود که بهشکلی نوعی وارد موزه ادبیات نشود. اثر از فرایند خلق آن جدا میشود، تحلیل، نقد و مقولهبندی میشود و در کتابخانهها قرار میگیرد. پذیرفته و ستایش میشود یا اینکه طرد و پاره میشود. همانطور که جان دیویی خاطرنشان میکند، در هر دو صورت، کتاب شیئی موزهای و از زندگی جدا میشود. موضع ما نسبت به آثار ادبی فرهنگمان مانند مسئول مرمت و نگهداری از بناهای تاریخی است؛ مبهوتشان میشویم و از آن نگهداری میکنیم، اما نمیپرسیم که این چیز جدید از کجا آمده است.»
برداشتن دیوار میان مردم عادی و نویسنده
به نظر کروزه «موزهایکردن ادبیات» مانع از آن میشود که نوشتن مهارتی آموختنی تلقی شود. این روند با اسطورهایکردن خلاقیت ادبی ارتباطِ تنگاتنگی دارد و به مرز این توهم نزدیک میشود که میان مردم عادی و هنرمندان، ورطهای گذرناکردنی وجود دارد. ما باید یاد بگیریم و بفهمیم که زیباییشناسی هنر و زیباییشناسی روزمره متعلق به جهانهای مجزایی نیستند و با یکدیگر پیوند دارند. اثر و خواننده نباید مانند اشیای موزه و بازدیدکنندگان از یکدیگر جدا شوند، بلکه اثر و خواننده با پیوندی زیباییشناختی با هم یکی شدهاند. آن چه اثر و خواننده را از هم جدا میکند، پرهیز خوانندگان از عمل نوشتن است که راه به شکلگیری توهم نبوغ هنری میدهد. جا دارد که داستاننویسی ادبی و داستانگویی روزمره را بههم نزدیک کنیم. ما از طریق داستاننویسی و داستانگویی، فرهنگ، تفاهم و فضای همزیستیمان را شکل میدهیم، حداقل در همان حدی که با دانش علمی یا سیاست هم این کار را میکنیم. داستانهایی که تعریف میکنیم، امکانات ادراک زندگی را وسعت میبخشند و بهشکلی پیوسته آن را تغییر میدهند. آن چه به محاق رفته همین تأثیر ادبیات است و از این بابت که ما با جهان تخیلی همانند جهان واقعی برخورد میکنیم، مبهمتر و محوتر هم شده است، ولی تخیل هر دوی این هاست: تأویل جهان حاضر و خلق یک جهان بدیع. تخیل مانند آینهای عمل میکند که تصویر دریافتی را تغییر و شکل میدهد، طوری که دیگر نمیدانیم تصویر اولیه بدون آینه چه بوده است. ما مدتهاست دورتر از آنیم که داستانهای ادبیات و فیلم را زندگی کنیم.
ادبیات رشد نمی کند اگر …..
اُتو کروزه در پایان کتاب تأکیدی بهیادماندنی بر نقش داستاننویسی بهمنزله جریان اصلی فرهنگ و لزوم آموزش نظاممند آن دارد: پیام روشن این کتاب ایفای سهمی در بالابردن جایگاه داستاننویسی و داستانگویی تا حد جریان اصلی فرهنگ است؛ چیزی که نباید به هنر و رسانهها واگذار شود. اگر جریان اصلی فرهنگ فاقد مؤلفه ادبی باشد، ادبیات رشد نمیکند و نسل جوان بر شالودهای بهغایت ضعیف رشد مییابند. اما داستاننویسی ادبی دارای الزاماتی در خطمشیهای فرهنگی و علوم تربیتی است. فراگیری توانایی داستاننویسی تخیلی، بازتابهای مهمی در هنرجویان دارد. این توانایی افقهای متفکرانه بدیعی میگشاید و خلاقیت اجتماعی، روانی و زبانی را آزاد میکند. این یکی از رموز ناگشوده فرهنگ ماست، چرا بهجای اینکه توانایی داستانی و فهم داستان را بهشکلی نظاممند در آکادمی آموزش دهیم، آن را فقط برعهده هنرجویان خودآموز ادبیات و کارگاههای داستان گذاشتهایم.
کتاب فن و هنر داستاننویسی نوشته اُتو کروزه با ترجمه پیمان کی فرخی را در ۳۰۲ صفحه نشر «اختران» رهسپار بازار کتاب کرده است.