سایت بدون – اریک تن هاخ وظیفه سختی دارد، او باید منچستریونایتد را به جایگاهی برگرداند که پیش از او دیوید مویس، لویی فان خال، ژوزه مورینیو و اوله گونار سولشر نتوانستند. منچسترسیتی و لیورپول استانداردهای جدیدی را تعریف کردهاند و از تیمهای رقیب فاصله گرفتهاند بنابراین نباید انتظار قهرمانی داشت اما موفقیت تن هاخ در فصل اول کارش به چه معنا است. موفقیت در این هفت موضوع ملاک خوبی برای ارزیابی است.
صعود به لیگ قهرمانان
حداقل چیزی که از تن هاخ انتظار میرود، صعود به لیگ قهرمانان است. چیزی که برای یونایتد عادت بود و حالا آرزو شده. مشکل تن هاخ این است که رقابت برای قرارگرفتن در میان چهار تیم بالای جدول سختتر از همیشه شده چون تاتنهام توسط آنتونیو کونته احیا شده، آرسنال باانگیزه میکل آرتتا و چلسی همیشه حاضر توماس توخل هم به سیتی و لیورپول اضافه شدهاند. سخت میشود فصل یونایتد را موفق قلمداد کرد اگر برای دومین سال متوالی از لیگ قهرمانان باز بمانند.
یک جام، هر جامی
پنج سال از آخرین جام یونایتد میگذرد. وقتی مورینیو تیم را به قهرمانی جام اتحادیه و لیگ اروپا رساند، به نظر میرسید راه برای بازگشت باز شده. فصل بعد دوم لیگ و جام حذفی شدند و بعد از آن به همان هم نرسیدند. در این سالها سیتی و یونایتد جامها را بردهاند و تیم سولشر در ضربات پنالتی قهرمانی لیگ اروپا را از دست داد. تن هاخ در آژاکس سه قهرمانی لیگ و دو قهرمانی جام حذفی هلند را به دست آورده و اگر جامی بگیرد، در زمره مربیان برگزیده یونایتد قرار میگیرد.
لحظات به یادماندنی
هواداران یونایتد قهرمانی لیگ را نمیخواهند، آنها بهدنبال پیشرفت هستند و لحظاتی به یادماندنی. مثل پیروزی ۳ بر ۲ مقابل سیتی در سال ۲۰۱۸ که قهرمانی میزبان را به تأخیر انداخت یا برد ۲ بر صفر مقابل منچسترسیتی در اولدترافورد در سال ۲۰۲۰. برد پاری سن ژرمن هم به نوکمپ ۱۹۹۹ شباهت داشت. یونایتد در سومین بازی فصل با لیورپول روبهرو میشود و اوایل مهر به مصاف سیتی میرود و تن هاخ میتواند از هواداران دلبری کند.
رابطه با هواداران
جدا از هوش و نبوغ مربیگری، موفقیت کلوپ در این ریشه دارد که او به لیورپول میآید و همین افسوس مقامات یونایتد که نتوانستند او را به اولدترافورد بیاورند، بیشتر میکند. رابطه مربی آلمانی با هواداران چیزی است که حتی گواردیولا نتوانسته در سیتی به وجود آورد و مربی کاتالان بارها از جو اتحاد گله کرده. کلوپ هر وقت لازم بوده به صراحت از مقامات باشگاه انتقاد کرده و همین محبوبیتش را افزایش داده. سولشر تا حدی موفق بود و تن هاخ باید هواداران را با خود همراه کند. در نهایت نتایج تعیین کننده است اما اگر حرف آنها را بشنود و به گوش هیأت مدیره برساند و در زمین تمرین اعمال کند، یک دنیا تفاوت به وجود میآورد. فان خال و مورینیو تلاش زیادی کردند اما هواداران یک تیم برنده میخواهند که فوتبال جذابی ارائه کند و جام ببرد، آنها بهانه نمیخواهند.
فوتبال جذاب
بخش عمدهای از مشکلات یونایتد در ۹ سال گذشته ثبات مربی بوده. از مویس تا فان خال، مورینیو و سولشر، فلسفه فوتبالی باشگاه تغییر کرده و به تبع آن تیمی ناهماهنگ و نامنظم شکل گرفته است. انواع مختلف فوتبال نتوانسته هواداران را جذب کند. از فوتبال مالکانه اما بیهیجان فان خال تا نتیجهگرایی مورینیو که قابل قیاس با بازی تیمهای گواردیولا و کلوپ نیست. سولشر تا حدی وضعیت را بهبود بخشید اما او هم مقابل تیمهای کوچکتر بهدنبال ضدحمله بود. تن هاخ باید به سرعت فلسفه خودش را پیاده کند حتی اگر سریع به نتیجه نرسد. هواداران صبور خواهند بود اگر تلاش او و پیشرفت تیم را ببینند. سولشر راه را پیدا کرد اما به اندازه کافی مربی خوبی نبود که فرمول پیروزی را تداوم بخشد. فان خال و مورینیو روی شیوه خود اصرار داشتند چون در گذشته با آن به موفقیت رسیده بودند. تن هاخ به خاطر ایدئولوژی فوتبالیاش آورده شده و باید هر چه سریعتر آن را عملی کند.
کنترل رونالـــدو
رونالدو قطعاً مایه امید یونایتد است. او هم درد است هم درمان اما نکات مثبت رونالدوی آماده خیلی بیشتر از منفیها است. او با ۲۴ گل در فصل قبل نشان داد بازیکنی بسیار تأثیرگذار است و حالا که اهداف یونایتد، ارلینگ هالند و داروین نونیس به ترتیب به سیتی و لیورپول رفتهاند، باید به مهاجم باتجربه خود متکی باشند. تن هاخ باید در سیستم خود جایی برای مهاجم پرتغالی پیدا کند و این را هم بپذیرد که او مثل مهاجمان مدرن در پرسینگ مشارکت نمیکند.
احیای رشفورد و سانچو
جیدون سانچو شروعی پایینتر از حد انتظار در یونایتد داشت و جایگاهش در تیم ملی انگلیس هم به خطر افتاد. او هر کاری میکند تا به قطر برود با وجود آنکه فیفا تعداد بازیکنان را به ۲۶ نفر افزایش داده. سانچو قرار بود بال رؤیایی هواداران یونایتد بعد از جدایی رونالدو در سال ۲۰۰۹ باشد و هنوز هم میتواند. مارکوس رشفورد دیگر بازیکنی است که به توجه مربی نیاز دارد. او هم میخواهد به قطر برود و مایل است تن هاخ به او اجازه بازی در چپ را بدهد تا آن مدیریت منابع انسانی رؤیاییاش از شش سال پیش که به صحنه آمده به کمکش بیاید. اگر تن هاخ از رشفورد و سانچو بهترین بازی را بگیرد، خط حمله یونایتد جان میگیرد.