مرد جوان که از ۷ سال قبل به اتهام قتل دوستش در زندان بود سرانجام با رضایت اولیای دم از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
سایت بدون – این حادثه در خانه مجردی پسری جوان به نام مسعود رخ داد. وی که دور از خانوادهاش در یک خانه تنها زندگی میکرد بیشتر اوقات میهمانی میداد و دوستانش را دور خود جمع میکرد، تا اینکه یک شب جسد وی در حالی که با شلیک گلوله به قتل رسیده بود در راهروی خانهاش پیدا شد. همسایهها این گزارش را به مأموران داده بودند. آنها بعد از حضور پلیس گفتند که درگیری در راهروی ساختمان اتفاق افتاده و مقتول در راه پله مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. بررسی مأموران نشان میداد مسعود شب حادثه میهمان داشته است اما با یکی از دوستانش به نام شهرام درگیر و با او از آپارتمانش خارج شده است تا اینکه دقایقی بعد صدای شلیک گلوله میهمانان را وحشتزده به راه پله کشاند و آنها با جسد خونین مسعود رو به رو شدند در حالی که شهرام بالای سرش ایستاده بود؛ بلافاصله مرد جوان از سوی پلیس بازداشت اما منکر قتل عمدی دوستش شد و گفت: من به مسعود شلیک نکردم تیر کمانه کرد اول به دیوار خورد و سپس به مسعود اصابت کرد.
هرچند این جوان ادعا میکرد تیر کمانه کرده است اما دادسرا ادعای او را نپذیرفت و پرونده به اتهام قتل عمدی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
اما قضات به پرونده ایراد گرفته و آن را به دادسرا برگرداندند تا درباره کمانه کردن گلوله تحقیقاتی انجام دهند؛ بعد از رفع نقص یک بار دیگر پرونده به دادگاه فرستاده شد در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست متهم را خواند مادر مقتول بهعنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قصاص شد. او گفت: مسعود جوان موفقی بود. زندگی خوبی داشت و سربه راه بود. من پسرم را عاشقانه دوست داشتم، اما این مرد ۷ سال است با ادعاهای ضد و نقیض به قتل پسرم اعتراف نمیکند. یک بار میگوید گلوله کمانه کرده و یک بار میگوید اصلاً او شلیک نکرده و تیر خود به خود شلیک شده است. من نمیتوانم او را ببخشم چرا که حتی به خاطر کاری که کرده عذرخواهی هم نمیکند.
بعد از گفتههای مادر مقتول ،متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و مسعود مدت های زیادی با هم دوست بودیم، اما سر موضوعی با هم اختلاف پیدا کردیم و مسعود در اقدامی عجیب مرا با خودرو زیر گرفت که بسیار آسیب دیدم. مدت ها در بیمارستان بستری بودم و هزینه زیادی برای درمان کردم او بعد از اینکه به عمد من را زیر گرفت یکی از دوستان مشترکمان را سراغ من فرستاد و گفت اگر شکایت نکنم هم خسارتم را میدهد و هم دیه مرا میپردازد من هم شکایت نکردم، اما دیگر یادش رفت چه قولی به من داده و هر بار میگفتم پول مرا بده زیر بار نمیرفت تا اینکه گفتم اگر خسارتم را ندهد شکایت میکنم، بعد هم یک اسلحه خریدم و به خانه مسعود رفتم تا او را بترسانم.
متهم درباره شب حادثه گفت: مسعود در خانهاش میهمانی داشت و من این را میدانستم میخواستم او را بترسانم و جلوی دوستانش تحقیرش کنم تا دیگر نتواند من را تهدید کند. وقتی در خانه را باز کرد من با سلاح وارد شدم و گفتم اگر پولم را ندهی تو را میکشم و به زور پولم را میگیرم. خیلی ترسید و فرار کرد در راه پله بودیم که تیر شلیک شد. من تیر را شلیک نکردم ماشه خودش چکانده شد.
شهرام در حالی که بشدت ابراز پشیمانی میکرد گفت: گلوله به دیوار برخورد کرد و بعد وارد بدن مسعود شد. من اصلاً قصدم کشتن او یا حتی شلیک گلوله نبود.
وی در ادامه گفت: قرار بود ۷ سال قبل مسعود ۱۴ میلیون تومان به من بابت خسارت و هزینه بیمارستانم بدهد، اما او زیر بار نمیرفت. میدانم اشتباه بزرگی کردم حالا هم از دادگاه درخواست وقت دارم تا بتوانم رضایت اولیای دم را بگیرم.
بعد از درخواست شهرام و وکیل مدافع اش قضات وارد شور شدند و به متهم دو هفته فرصت دادند تا رضایت مادر مقتول را بگیرد؛ در نهایت بعد از دو هفته شهرام رضایتنامه را به دادگاه تحویل داد و به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
بدین ترتیب صبح دیروز در حالی که شهرام از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاده بود گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم ۷ سال است که در زندانم و روزهای سختی را گذراندهام هر چه خودم و خانوادهام داشتیم بابت دریافت رضایت از خانواده مقتول پرداختیم و الان شرمنده خانوادهام هستم و هیچی نداریم. امیدوارم قضات دادگاه کمکم کنند.
پس از دفاعیات متهم در پایان جلسه قضات شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و متهم را با احتساب ایام بازداشت به حبس محکوم کردند.
مطلب پیشنهادی
پایداری باور؛ چرا ما مقابل تغییر در عقایدمان مقاومت داریم
سایت بدون – مقاومت در برابر تغییر باور، که به اثر بازگشتی یا محافظهکاری مفهومی …