نخستین سریال ترسناک ایرانی در راه است/ سایه و حشت

سایت بدون -این روزها در فضای مجازی و نیز در دکه‌ها و فروشگاه‌های فروش اقلام فرهنگی شاهد تبلیغاتی هستیم که از انتشار قریب‌الوقوع سریال احضار خبر می‌دهند. تبلیغاتی که بیشتر روی این نکته استوار شده که احضار نخستین سریال ترسناک ایرانی است که قرار به‌زودی در شبکه نمایش خانگی توزیع شود….

درباره احضار
سریال ترسناک احضار را رامین عباسی‌زاده ساخته و در عین حال تهیه‌کنندگی کار نیز برعهده او بوده است. این سریال که ادعا می‌شود نخستین سریال در ژانر وحشت است، ظاهرا داستانی با موضوع اجنه، ارواح و روابط بین این موجودات را روایت می‌کند. البته خلاصه داستانی که از طرف روابط عمومی سریال منتشر شده، اشاره‌ای به این مضامین نکرده و تنها در یک جمله مبهم آورده: «اغلب ترس‌ها با شناخت از بین می‌روند، اما ترس‌هایی که تا مرگ ناشناخته می‌مانند، هرگز رهایمان نمی‌کنند.»
نکته جالب دیگر در مورد سریال احضار ترکیب بازیگران آن است. در شرایطی که سریال‌های شبکه نمایش خانگی در هر چه قطورتر‌کردن فهرست نام‌های بازیگران‌شان با هم رقابت می‌کنند، احضار مسیری کاملا برعکس رفته و از بازیگرانی کاملا ناشناس استفاده کرده؛ بازیگرانی چون الهه جعفری، شهریار ربانی، کیمیا ملایی، بنیامین پیروانی، یاسمن همتی، حسین صیف، نرگس امینی، شیما مرزی، مریم عباس‌زاده و… که هیچ‌کدام نام‌هایی آشنا برای مخاطب به شمار نمی‌آیند. حالا این‌که چه عاملی موجب شده رامین عباسی‌زاده به این ریسک دست بزند، می‌تواند دو پاسخ کاملا متفاوت داشته باشد که هر دو به نتایجی یکسره متفاوت نیز ختم می‌شوند. یا این‌که عباسی‌زاده از کیفیت کارش و تاثیرگذاری آن اطمینان صددرصدی داشته و نخواسته با ردیف کرده نام‌ها حواس تماشاگر را از رخدادهای فیلم به سمت ویترین منحرف کند (و البته در کل سینمای وحشت، سینمای ستاره‌ها نیست و در خود ‌هالیوود هم کمتر فیلم ترسناکی سراغ داریم که از ستارگان درجه یک بهره برده باشد)؛ که در این صورت می‌توان به تماشای احضار امید بست، به‌خصوص که در زمان پیش‌تولید این کار بارها اعلام شد احضار به‌خاطر ماهیت ژانری، بخش عمده بازیگرانش را از طریق فراخوان استعدادیابی انتخاب کرده؛ که این رویکرد آگاهانه می‌تواند امیدها را افزایش دهد. دلیل دیگر اما این می‌تواند باشد که اوضاع نحیف مالی سریال سبب این رویکرد شده، که در این صورت از همین حالا تکلیف احضار را می‌توان روشن‌شده دانست، که در این بازار بشدت رقابتی با بودجه‌ای نحیف نمی‌توان به رقابت شهرزادها رفت…
رامین عباسی‌زاده کیست؟
آنهایی که نام رامین عباسی‌زاده برایشان آشناست، بی‌شک با نام او به یاد سریال‌هایی چون او یک فرشته بود، سقوط یک فرشته، کت جادویی، پلیس جوان و پریدخت می‌افتند؛ که رامین داستان ما آنها را تهیه‌ کرده. سریال‌هایی که به‌خصوص دو تای اولی با مایه‌های آشکار و نهان وحشت نشان می‌دهند که ظاهرا علاقه به این ژانر در این تهیه‌کننده ریشه‌دار است…
عباسی‌زاده اما در احضار کارگردانی کار را نیز خود برعهده گرفته، که باید دید این نخستین تجربه او در این زمینه به بار خواهد نشست یا او نیز به سرنوشت تهیه‌کنندگانی دچار خواهد شد که با برداشتن بیش از یک هندوانه بیشترین آسیب را به نتیجه کارشان وارد آورده‌اند…
آیا احضار موفق خواهد شد؟
پاسخ این پرسش چندان آسان نیست، به‌خصوص از این جهت که به‌رغم این‌که ژانر وحشت در ایران، ژانر پرهواداری ا‌ست و فیلم‌های ترسناک همیشه در بازار زیرزمینی جزو پرفروش‌ترین‌ها بوده‌اند، اما تعداد آثار ترسناک تلویزیون و سینمای ایران حتی به تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد؛ که این نشان از دشواری ساخت آثار ترسناک و عدم‌اطمینان سینماگران این دیار به سلیقه مخاطبان دارد؛ که همین هم کار احضار را نیز دشوار جلوه می‌دهد…
موزه ترس
در حدود ٩٠ سالی که از عمر سینمای ایران می‌گذرد، شاید بتوان موفق‌ترین فیلم ترسناک سینمای ایران را شب بیست‌ونهم حمید رخشانی دانست. فیلمی که داستانی درباره آل و سایر خرافه‌های فرهنگ ایرانی روایت می‌کرد و با همین هم توانست مو بر اندام تماشاگرانش سیخ کند. بعد از شب بیست‌ونهم؛ سینمای ایران با این‌که در آثاری چون آل، رز زرد، خوابگاه دختران، اثیری، اقلیما، حریم، پستچی سه‌بار در نمی‌زند، پارک‌وی، خواب لیلا، زنگ‌ها، کلبه و حتی ماهی و گربه به سوی سینمای وحشت رفت، اما این نکته که هیچ‌کدام از این آثار نه به‌عنوان فیلم ترسناک شناخته شدند و نه این‌که تماشاگران را ترساندند، دشواری کار فیلمسازان را در ورود به این حیطه آشکارتر می‌کند….
 یک‌بار در گزارشی در این صفحه نوشتیم که «انگار سینماگران ایرانی از این‌که فیلم‌شان ترسناک لقب بگیرد، خجالت می‌کشند و برای همین به بیراهه می‌زنند و فیلم‌هایی با پتانسیل ترس‌آفرینی را پر می‌کنند از انواع بیانیه‌های اجتماعی و سیاسی و حتی روانشناسانه؛ مثل اثیری، یا پارک‌وی که می‌توانست یک اسلشر تکان‌دهنده باشد، یا مثل خوابگاه دختران که سرگردانی کارگردانش بین کمدی و ترس فیلم را به کاریکاتوری تبدیل کرد، یا حتی مثل ماهی و گربه که ایده‌های فرمی کارگردان نفس فیلم را گرفت…
حالا باید دید احضار هم به این آسیب‌ها گرفتار شده یا این‌که رامین عباسی‌زاده توانسته از این مهلکه به‌ سلامتی بگذرد. باید منتظر ماند و دید!

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «مادر را دل سوزد، دایه را دامن»

سایت بدون- این ضرب‌المثل یکی از پرمعناترین و عمیق‌ترین تعابیر در ادبیات فارسی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *