نظر استاد شفیعی کدکنی درباره عطار نیشابوری/ زبان عاطفه به جای زبان علم

سایت بدون – در شعر و در هنر‌ها و در قلمروِ تجربهٔ دینی و تجربهٔ عرفانی ما با ساحتِ عاطفیِ زبان سروکار داریم، به زبانِ عطّار بزرگ با «زبان معرفت» سخن می‌گوییم و از زبان معرفت می‌شنویم نه «زبانِ علم» که قلمروِ زبانِ ارجاعی است. «زبان علم» در اینجا مفهومی دارد که عبارتِ «طول این درخت پانزده متر است» را و «طرحِ نظریهٔ نسبیت انشتن» را به طور یکسان زیرِ چتر مفهومی خود می‌گیرد. از سوی دیگر «زبان معرفت» نیز می‌تواند هم عبارت «چه صبحِ باشکوهی است» را زیرِ چترِ خود بگیرد و هم «اَنَاالحقّ‌ِ» حلّاج و «سُبحانی مااَعظمَ شأنیِ» بایزید را و هم تمام گزاره‌های موجود در تمام ادیان و مذاهب و متونِ مقدّس و عرفانی و هنری عالم را. 

«زبان معرفت» را که زبانِ عاطفی است عطّار زبانی «گنگ» می‌خواند زیرا زبانِ عاطفی است و «زبان علم» را بمانند «خورشید» تابنده و همیشه روشن می‌بیند. به همین دلیل «علم» کهنه می‌شود و «هنر» همیشه نو است.

محمدرضا شفیعی کدکنی، زبان شعر در نثر صوفیه، ص ۳۲

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *