سایت بدون – دخترعمو و پسرعمویی که هیچ قوم و خویشی ندارند و تنها زندگی میکردند، برای تأمین هزینههای خود در یک نقشه گانگستری از رانندگان عبوری سرقت میکردند. آنها بعد از بهدامافتادن و محاکمه به حبس محکوم شدند. به گزارش خبرنگار ما، این دو نفر به عنوان زن و شوهر سوار خودروی هفت راننده شده و از آنها سرقت کرده بودند. مأموران با شکایت راننده یک پژو در جریان سرقت زوجی از خودروهای عبوری قرار گرفتند. راننده این پژو به مأموران گفت: من در جاده چالوس میرفتم که متوجه شدم زوجی کنار جاده ایستادهاند. دلم برایشان سوخت چون آنجا محلی نبود که ماشین توقف کند. بسیار ساده به نظر میرسیدند، ماشین را متوقف کردم. آنها گفتند چند کیلومتر جلوتر میروند من هم قبول کردم و سوارشان کردم. به محض اینکه به بخش خلوت جاده رسیدیم، یکدفعه مرد جوان از پشت سر به من حمله کرد و طنابی دور گردنم انداخت طوری که داشتم خفه میشدم و کنترل ماشین از دستم رفته بود. آن مرد به من گفت ماشین را متوقف کنم، بعد هم من را پیاده کرد و آنها با خودروی من فرار کردند. بعد از شکایت این مرد بود که مأموران متوجه شدند شکایات متعدد دیگری هم به پلیس ارائه شده و زوجی در جادههای میانشهری کمین میکنند و دست به اخاذی از رانندگان میزنند. متهمان در سه مورد خودرو را هم سرقت کرده بودند. یکی دیگر از این پروندهها در قزوین تشکیل شده بود. در آن پرونده رانندهای به پلیس قزوین مراجعه کرده و گفته بود زوجی به عنوان مسافر سوار ماشین او شدند، در میان راه مرد جوان از پشت به گردن او طناب انداخت و وادارش کرد ماشین را رها کند و برود. راننده دیگری نیز به مأموران گزارش کرده بود یک زوج در جاده رباطکریم سوار خودروی او شدند و اموالش را سرقت کردند. مأموران با آدرسی که این راننده داد متوجه شدند در محلی که او زوج جوان را سوار کرده دوربین کنترل ترافیک وجود دارد و احتمالا چون این زوج متوجه دوربین نشدند در آنجا ایستادند. این در حالی بود که پلیس همه دوربینهای کنترل ترافیک جاده چالوس را نیز بررسی کرد و توانست چهره زوج جوان را شناسایی کند. با شناسایی چهره این زوج تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه یافت. کارآگاهان چندی بعد متوجه شدند پژوی سرقتی به یکی از مراکز فروش ماشین برده شده است و مأموران در آنجا از روی شماره موتور متوجه سرقتیبودن آن شدهاند. به این ترتیب کارآگاهان در محل حاضر شدند و از خریدار تحقیق کردند. او گفت از ماجرای سرقت خبر ندارد اما با کمک این مرد فردی که پژو را فروخته بود، شناسایی شد و به این ترتیب سارقان به نامهای سارا و ساسان که دخترعمو و پسرعمو هستند، به دام افتادند. سارا به مأموران گفت: من در سرقتها نقشی نداشتم، ساسان دزدی را انجام میداد و راننده را هم ساسان تهدید میکرد. من فقط کنار او مینشستم و هیچ کار دیگری نمیکردم. در ادامه ساسان نیز مورد تحقیق قرار گرفت. او به هفت فقره سرقت اعتراف کرد و گفت: سارا در زندگی به جز من کسی را ندارد. ما پدر و مادر نداریم و تنها اقوام همدیگر هستیم. به همین دلیل بود که سارا با من همکاری میکرد. من خرجی زندگی سارا را میدادم. او سن و سال کمی داشت و من نمیخواستم زندگی بدی داشته باشد. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان پای میز محاکمه رفتند. شاکیان تأیید کردند که سارا فقط سوار ماشین آنها شده و هیچ کار دیگری نکرده و سرقتها توسط ساسان انجام شده است. همچنین آنها خواستار بازگرداندن اموالشان شدند. متهمان نیز دفاعیات خود را مطرح کردند. با پایان جلسه دادگاه هیئت قضات وارد شور شدند و ساسان را به رد مال و ۱۵ سال حبس و سارا را به شش ماه زندان محکوم کردند. در جلسه دوم رسیدگی نیز همچنین مالخر این سارق پای میز محاکمه رفت و از خود دفاع کرد. قضات برای تصمیمگیری درباره او نیز وارد شور شدند.
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «گر نباشد گنده خر، وای به حال گنده فروش»
سایت بدون – این ضربالمثل فارسی یکی از ظریفترین و در عین حال طنزآمیزترین اشارات …