نمایش نسخه واقعی «علاءالدین» بحث‌های جدیدی درباره احیای پویانمایی ایجاد کرده است

Mena Massoud as the street rat with a heart of gold, Aladdin, and Will Smith as the larger-than-life Genie in Disney’s ALADDIN, directed by Guy Ritchie.

سایت بدون – با نمایش عمومی نسخه زنده «علاءالدین»، پرسشی که از سوی اهل فن و تحلیلگران سینمایی مطرح شده، این است که آیا شرکت والت دیزنی باید به تولید نسخه‌های زنده پویانمایی‌های موفق قدیمی‌اش ادامه بدهد یا نه. این پرسش از آن جهت مطرح شده که علاءالدین زنده این شرکت نتوانست انتظارات تماشاگران و منتقدان سینمایی را برآورده کند. نه‌تنها منتقدان نقدهای مثبتی برای فیلم ننوشتند، که تماشاگران هم استقبال بالایی از آن نکردند. قبل از پخش عمومی علاءالدین، پیش‌‌بینی افتتاحیه‌ای بسیار بالا برای آن در جدول گیشه نمایش سینماها می‌شد. هزینه کلان تولید ۲۰۰ میلیون دلاری فیلم هم، به این تحلیل خوشبینانه دامن می‌زد. اما افتتاحیه ۵۶ میلیون دلاری فیلم در سینماهای آمریکا، همه را شوکه کرد. این رقم فروش، بسیار کمتر و پایین‌تر از آن چیزی بود که تصورش می‌رفت. همین نکته، بلافاصله پرسش‌های ناامیدکننده را مطرح کرد. مهم‌ترین پرسش این بود: اگر کمپانی والت دیزنی نمی‌تواند نسخه‌های زنده موفق و پرفروشی از پویانمایی‌های کلاسیک و معروف خودش تولید کند، پس چرا سنت دوباره‌سازی زنده این محصولات کارتونی را ادامه می‌دهد؟ به نوشته نشریه هالیوود ریپورتر، طرح این پرسش در حالی است که گروه بزرگی از تحلیلگران و حتی خود مدیران شرکت والت دیزنی چندان با این ادعا موافق نیستند. این گروه می‌گوید اگر چه فروش علاءالدین نتوانست توقعات را برآورده کند و غوغایی در جدول گیشه نمایش به راه بیندازد، اما توانسته راهش را با موفقیت نسبی طی کند. این در حالی است که برخی از انتقادات متوجه انتخاب گای ریچی برای کارگردانی فیلم است. مخالفان انتخاب ریچی برای کارگردانی فیلم، عقیده دارند برای اکشنی ماجراجویانه و فانتزی چون علاءالدین، نباید از یک فیلمساز روشنفکر و غیرمتعارف دعوت به همکاری می‌شد. فیلمی با حال و هوای علاءالدین را باید کسی چون استیون اسپیلبرگ یا جورج لوکاس کارگردانی می‌کرد.
شرکت والت دیزنی چند سالی است کار دوباره سازی زنده پویانمایی‌های معروف قدیمی اش را شروع کرده است و تا به امروز توانسته این راه را با موفقیت ادامه دهد. مارس گذشته بود که نسخه جدید «دامبو» به دیدار تماشاگران آمد. دوستداران محصولات کارتونی با دیدن دامبوی جدید، یاد و خاطره صحنه‌های کارتونی پویانمایی کلاسیک والت دیزنی را زنده کردند. آنها به‌زودی به دیدار نسخه زنده «شیرشاه» هم خواهند رفت و آنجلینا جولی را هم در قسمت دوم «مالیفیشنت»، در قالب شخصیت خبیث و سیاه دل ماجراهای سفیدبرفی و هفت کوتوله خواهند دید.
رونق‌گیری متفاوت
از سال ۲۰۱۰ که شرکت والت دیزنی با کمک تیم برتون داستان و شخصیت‌های کارتونی «آلیس در سرزمین عجایب» را زنده کرد، تولید دوباره‌سازی زنده پویانمایی‌های کلاسیک رونق خاصی گرفت.
والت دیزنی به این دوباره‌سازی‌ها قناعت نکرد و رشته‌ای از دنباله‌ها و بازسازی‌ها را در دستور کارش قرار داد. والت دیزنی حتی از این هم جلوتر رفت و با نگاهی تازه به ماجراجویی‌های داستان‌های کارتونی‌اش، داستان‌ها و شخصیت‌های جدیدی را خلق و روانه پرده سینماها کرد. واقعیت این است که دیزنی در دهه‌های گذشته، هیچ‌وقت شخصیت‌های خبیث فیلم‌های کارتونی‌اش را به عنوان شخصیت محوری یک فیلم مستقل ارائه نکرده بود، اما در شرایط تازه این احساس وجود داشت که می‌توان تمام شخصیت‌های ریز و درشت کارتون‌های قدیمی را در دل فیلم‌های زنده تازه‌ای در معرض دید و قضاوت تماشاگران قرار داد.
منتقدان سینمایی بعضی از این فیلم‌های جدید را تحویل گرفتند و بعضی را نه. بعضی‌هایشان فروش بهتری نسبت به بقیه داشتند. اما در کل، موج تازه‌ای به راه افتاد که به‌راحتی حکایت از موفقیت همه‌جانبه مدیران والت دیزنی می‌کرد. مالیفیشنت (۲۰۱۴)، سیندرلا (۲۰۱۵)، کتاب جنگل (۲۰۱۶)، دیو و دلبر (۲۰۱۷) و کریستوفر رابین (۲۰۱۸)، فیلم‌هایی بودند که با اقبال عمومی روبه‌رو شدند و حکم گنج پنهان و تازه کشف شده تهیه‌کنندگان و سازندگانشان را پیدا کردند. تحلیلگران اقتصادی سینما در این میان البته به قسمت دوم آلیس در سرزمین عجایب هم اشاره می‌کنند که در سال ۲۰۱۶ یک فاجعه تجاری بود. شکست سخت تجاری این فیلم، این پرسش را مطرح کرد که تولید دنباله‌ای بر نسخه‌های زنده شده فیلم‌های پویانمایی، می‌تواند کار درستی باشد یا نه.
تکرار پرسش قدیمی
حالا فروش نه‌چندان راضی‌کننده علاالدین، دوباره همان پرسش قدیمی را پیش می‌کشد. آیا والت دیزنی باید نگران تولید نسخه‌های زنده بقیه محصولات کارتونی قدیمی‌اش باشد یا نه؟ منتقدان و تحلیلگران عقیده دارند مدیران شرکت به احتمال زیاد، حالا نسبت به گذشته دست به عصاتر عمل خواهند کرد. اگر در یکی دو سال گذشته میل زیادی برای ساخت سریع این نوع از فیلم‌ها وجود داشت، در آینده نزدیک این میل تا حد زیادی مهار خواهد شد. خیلی‌ها بر این باورند که والت دیزنی ترمز تولید این نوع فیلم را کشیده و خود مدیران هم به این نتیجه رسیده‌اند که در حال حرکت در شیب یک سربالایی هستند!
مقصد بعدی ؟
در همین ارتباط پرسیده می‌شود مقصد بعدی والت دیزنی چیست و قرار است کدام شخصیت معروف و محبوب کارتونی این شرکت زنده بشود و در یک محیط غیر‌کارتونی ماجراجویی‌هایش را دنبال کند؟ این در حالی است که این روزها شخصیت‌ها و فیلم‌های کمیک استریپی و ابرقهرمانانه طرفداران زیادی میان تماشاگران پیدا کرده‌اند. خود شرکت والت دیزنی هم تولید‌کننده چند تا از این فیلم‌هاست! این شرکت با همکاری شرکت مارول، تعدادی از این ابرقهرمان‌های بزن بهادر را در فیلم‌هایی مستقل روانه پرده سینماها کرده و طعم موفقیت کلان «آونجرز: پایان بازی»، هنوز زیر دندان مدیران آن است. گروهی از منتقدان می‌گویند والت دیزنی همیشه کارت‌های پنهانی برای رو کردن دارد و دیر نیست روزی که با یک فیلم تازه زنده شده
از دنیای پویانمایی‌اش، هوش از سر منتقدان
و تماشاگران ببرد!

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *