همه آن چیزی که درباره مسمط باید بدانید؟

سایت بدون – مسمط از سمط می آید که به معنای رشته مروارید یا هر رشته ای است که تعدادی مهره در آن کرده باشند مثل فتراک( ترک بند یا شکاربند) یا نخ تسبیح مجموعه ای از مهره ها را به هم وصل می کند

از نظر ادبی اما مسمط نوعی قصیده است

یعنی وزن ، قافیه و یا ردیف مصراع اول با همه مصراع های دوم یکی است اما

مسمط یک تفاوت بزرگ با قصیده دارد

بعد از یک تعداد مصراع مشخص مثلا پنج مصراع یا سه مصراع ، مصراعی آورده می شود که در وزن شعری با سایر مصراع ها یکی است اما از نظر قافیه یا ردیف بابقیه مصراع ها تفاوت داشته باشد

به عنوان مثال به این شعر از منوچهری دامغانی توجه کنید

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است /باد خنک از جانبِ خوارزم وزان است
آن برگِ رزان بین که بر شاخِ رزان است/ گویی به‌مَثَلْ پیرهن رنگرزان است
دهقان ز تعجب سرِ انگشت گزان است/کاندر چمن و باغ نه گُل ماند و نه گلنار

همان طور که می بینید ۵ مصراع اول دارای ردیف مشابه یعنی است هستند و قافیه آن ها در کلمات مقفی (خزان، وزان، رزان، رنگرزان و گزان) یکی است اما در مصراع ششم به یکباره قافیه و ردیف عوض شده و کلمه گلنار اضافه شده است

به مجموع این شش مصرع بر روی هم یک لخت یا یک رشته از مسمط می گویند

و یک مسمط مثل همان رشته مروارید یا نخ تسبیح از مجموع چند لخت یا رشته تشکیل می شود

بنابراین می توان گفت از آن‌جاکه در قالب شعری، همهٔ بخش‌های یک شعر با بیت‌های مصراعی خاص دنبال می‌شوند که یا ازنظر قافیه مشابه و یگانه‌اند یا مصراع بعینه تکرار می‌شود، به این وسیله گویی رشته‌ای در میان آن‌ها کشیده شده‌باشد.

هر مسمط معمولا از سی تا چهل رشته یا لخت تشکیل شده است

به این نکته هم توجه داشته باشید که ممکن است همۀ مصراع ­های لَخت اول مسمط، هم قافیه باشند و اختلاف قافیه در مصراع آخر از لَخت دوم شروع شود.

مسمط در موضوع مثل قصیده می ماند یعنی درباره تغزل و مدح و اشعار ملی و میهنی سروده می شود 

انواع مسمط

اگر مسمط شش رشته ای باشد مثل مثالی که منوچهری دامغانی زدیم به مسمط مسدس می گویند نمودار مسمط مسدس به شکل زیر است

………………….+ ………………….+

………………….+ ………………….+

………………….+ ………………….=

همان طور که می بینید قافیه در ۵ مصراع یکی و در مصراع آخر فرق می کند

اما همیشه مسمط شش مصراعی نیست

گاهی مسمط دارای سه مصراع است که به آن مسمط مثلث ، گاهی دارای ۴ مصراع که به آن مسمط مربع و گاهی دارای ۵ مصراع است که به آن مسمط مخمس گفته می شود

نمونهٔ مسمط مثلث سرودهٔ ناصر خسرو

ای گنبد زنگارگون ای پرجنون پرفنون/هم تو شریف و هم تو دون هم گمره و هم رهنمون

دریای سبز سرنگون پر گوهر بی منتها

انوار و ظلمت را مکان بر جای و دائم تازیان/ای مادر نامهربان هم سالخورده هم جوان

گویا ولیکن بی زبان جویا ولیکن بی‌وفا

گه خاک چون دیبا کنی گه شاخ پر جوزا کنی/گه خوی بد زیبا کنی از بادیه دریا کنی

گه سنگ چون مینا کنی وز نار بستانی ضیا

فرمانبر و فرماندهی قانون شادی واندهی/هم پادشاهی هم رهی، بحری بلی، لیکن تهی

مسمط بیشتر از هفت مصراع اصلا مرسوم نیست، هر چند مسمط های هشت مصراعی(مثمن) وده مصراعی (معشر) هم دیده شده است

کمتر از سه مصراع هم که می شود یک بیت و اصلا مسمط نیست

به مصراع آخر هر مسمط که قافیه آن با بقیه ابیات فرق می کند مصراع قافیه، بند مسمط یا بند تسمیط می گویند

معروفترین مسمط سرایان چه کسانی هستند؟

ریشه مسمط از شعر عرب است

در شعرهای دوران جاهلیت اعراب از شعر دیده می شود

اولین شاعر فارسی زبان که به نظر می رسد مسمط را به فارسی آورده است منوچهری دامغانی باشد

در شاعران پیش از منوچهری هیچ نشانی از مسمط در شعر فارسی به دست نیامده است

منوچهری دامغانی آشنایی کاملی با شعر اعراب داشت به گونه ای که خود در مصراعی می گوید :من بسی دیوان شعر تازیان دارم ز بر

بنابراین منوچهری دامغانی را بنیانگذار مسمط در شعر فارسی می دانند

یازده مسمط در دیوان منوچهری دامغانی دیده میشود که تمامی آنها شش مصراعی است و شاعردر آنها بعداز این که طبیعت علی الخصوص ، خزان و بهار را توصیف می کند سلطان مسعود غزنوی و دیگر امرای این سلسله را تحسین میکند.

بعد از منوچهری، لامعی گرگانی کار او را در سرودن مسمط دنبال کرد.
در دیوان لامعی گرگانی (قرن پنجم) اثر قابل توجهی از مسمطات او به چشم نمی‌خورد. اما شمس قیس رازی در کتاب المعجم بخشی از یک مسمط او را ثبت کرده است:

مرغ آبی سرای‌ اندر چون نای سرای / با شکوفه به دهان باز گرفته سرنای
اثر پایش گویی که به فرمان خدای / بر زمین برگ چنار است چو بردارد پای
بر تن از حله قبا دارد و در زیر قبای / آبگون پیرهنی جیب وی از سبز حریر

مسمط گویی یک بار هم در دوران قاجار و توسط میرزا حبیب ا…شیرازی که به قاآنی معروف بود در زمان فتحعلی شاه قاجار رواج پیدا کرد

شاعران دیگری مانند ناصرخسرو، شیخ بهایی، قاآنی، ملک الشعرای بهار،شهریار و پروین اعتصامی نیز اشعاری در قالب مسمط سروده ­اند.

ادیب الممالک فراهانی (قرن سیزدهم) نیز پنج مسمط دارد که یکی از آن‌ها در تهنیت میلاد پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، شهرت بسیار دارد.

برخیز شتربانا بربند کجاوه /کز چرخ همی گشت عیان رایت کاوه

در شاخ شجر برخاست آوای چکاوه / وز طول سفر حسرت من گشت علاوه

بگذر به شتاب اندر از رود سماوه /در دیده من بنگر دریاچه ساوه

وز سینه ام آتشکده پارس نمودار

از رود سماوه ز ره نجد و یمامه /  بشتاب و گذر کن به سوی ارض تهامه

بردار پس آنگه گهرافشان سرخامه/ این واقعه را زود نما نقش به نامه

در ملک عجم بفرست با پر حمامه/ تا جمله ز سر گیرند دستار و عمامه

جوشند چو بلبل به چمن کبک به کهسار

بنویس یکی نامه به شاپور ذوالاکتاف/ کز این عربان دست مبُر،  نایژه مشکاف

هشدار که سلطان عرب داور انصاف/ گسترده به پهنای زمین دامن الطاف

بگرفته همه دهر ز قاف اندر تا قاف  /اینک بدرد خشمش پشت و جگر و ناف

آن را که درد نامه‌اش از عجب و ز پندار

با ابرهه گو خیر به تعجیل نیاید / کاری که تو می‌خواهی از فیل نیاید

رو تا به سرت جیش ابابیل نیاید/بر فرق تو و قوم تو سجیل نیاید

تا دشمن تو مهبط جبریل نیاید /  تا کید تو در مورد تضلیل نیاید

تا صاحب خانه نرساند به تو آزار

مسمط تضمینی چیست؟

تضمین در شعر در حالت کلی یعنی آوردن شعر شاعران دیگر در شعر خود

مسمط تضمینی هم نوع خاصی از مسمط است که همان خصوصیات مسمط را دارد با این ویژگی که شاعر پیش از هر بیت غزل از شاعری صاحب آوازه و استاد، چند مصراع از خود می‌آورد که با بیت مورد تضمین هم معنی و هم مضمون است.

به عنوان مثال ملک الشعرای بهار در این مسمط مشهورش شعری از سعدی را تضمین کرده است

شبی در محفلی با آه و سوزی
شنیدستم که مرد پاره د…وزی
چنین می گفت با پیر عجوزی:

گلی خشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم

☼☼☼

گرفتم آن گل و کردم خمیری
خمیر نرم و نیکو چون حریری
معطر بود و خوب و دلپذیری

بدو گفتم که مشکی یا عبیری؟
که از بوی دلاویز تو مستم!

☼☼☼

همه گـلـهای عالـــم آزمودم
ندیدم چون تو و عبرت نمودم
چو گل بشنید این گفت و شنودم

بگفتا من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گُل نشستم

☼☼☼

گل اندر زیر پا گسترده پر کرد
مرا با همنشینی مفتخر کرد
چو عمرم مدتی با گل گذرکرد

کمال هم نشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم

همان طور که مشاهده می کنید بیت های برجسته شده از سعدی و بقیه از ملک الشعرای بهار است

اگر تضمین بر مبنای یک غزل باشد ، به تضمین بر غزل می گویند

یکی از این تضمین ها، یکی از زیباترین مسمط های شعر فارسی از شیخ بهایی است که با تضمین شعری از خیالی بخارایی انجام شده است

تا کی به تمنای وصال تو یگانه/شکم شود از هر مژه چون سیل روانه

خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟/ای تیر غمت را دل عشاق نشانه

جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه

رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد/دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد

در میکده رهبانم و در صومعه عابد/گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد

یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه

روزی که برفتند حریفان پی هر کار/زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار

من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار/حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار

او خانه همی‌جوید و من صاحب خانه

هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو/هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو

در میکده و دیر که جانانه تویی تو/مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو

مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه

بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید/پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید

عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید/یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید

دیوانه منم من که روم خانه به خانه

عاقل به قوانین خرد راه تو پوید/دیوانه برون از همه آیین تو جوید

تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید/هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید

بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه

بیچاره بهائی که دلش زار غم توست/هرچند که عاصی است ز خیل خدم توست

امید وی از عاطفت دم به دم توست/تقصیر «خیالی» به امید کرم توست

یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «آخ نگفتن»

سایت بدون – آخ کمترین واکنش انسان به درد و رنج است آخ گفتن خیلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *