سایت بدون – توماس توخل از اواسط فصل گذشته که بهجای جانشین فرانک لمپارد سرمربی چلسی شد، بیش از تنها یک مورد، تیم آبیپوش لندن را تغییر داد و با تغییراتش این تیم را در عرض چهار ماه به قهرمان لیگ قهرمانان تبدیل کرد و حالا هم بعد از ۱۰ هفته از آغاز فصل جدید لیگ برتر انگلیس تیمش صدرنشین جدول است. سرمربی سابق تیمهای بوروسیادورتموند و پاریسنژرمن نهتنها مسبب تحولی باورنکردنی در استمفوردبریج شده، بلکه با ورودش به چلسی الگو و معیاری را ساخت که سایر تیمهای لیگ برتر در تلاش هستند خودشان را به آن نزدیک کنند؛ الگویی برای عزل و نصب مربیان.
حالا هر تیمی در فوتبال جزیره میخواهد با پیدا کردن توخلِ خودش از بحران فرار کند؛ یک ناجی میانفصل که بتواند همان فرمول فوتبالی را برای خوشبخت کردن تیم بحرانزدهاش پیدا کند که مرد ۴۸ساله آلمانی به چلسی نشان داد، اما همه آنها یکی پس از دیگر دارند متوجه این مسأله میشوند که در عرصه کاندیداهای بالقوه موجود برای جانشینی مربیان فعلیشان، چیزی بهعنوان گزینه جایگزین توخل وجود ندارد. این قاعده حتی فقط به انگلیس هم محدود نمیشود. مثلاً در اسپانیا بارسلونا شدیداً بهدنبال یک مربی کارکشته است تا بحرانی که رونالد کومان برای این تیم بهجا گذاشته را خاتمه دهد و تیمی که پنجبار قهرمان اروپا شده است را از اواسط جدول ردهبندی لالیگا به جایی که برازندهاش هست برگرداند. طبق گزارش ESPN، در انگلیس هم منچستریونایتد برای اولهگونار سولشر بهدنبال چنین جانشینی میگردد و دلیلش هم بیثباتی تیم با هدایت مرد نروژی است. در حالی که تاتنهام که نونواسپریتو را بعد از تنها چهار ماه هدایت این تیم اخراج کرده است، نایبقهرمان لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۱۹ هم در فهرست تیمهایی قرار گرفت که بهدنبال یک توخل جدید بودند.
اگر چنین توخلی موجود بود، با اطمینان میشد گفت میان بارسلونا، یونایتد و تاتنهام برای استخدام او یک جنگ درمیگرفت اما مشکلی که این سه باشگاه و حتی رئالمادرید -تیمی که بعد از روی کار آوردن کارلو آنچلوتی در ماه ژوئن امسال برای گرفتن جای زینالدین زیدان، پرفراز و نشیب ظاهر شده- با آن موجه شدهاند این است که چنین گزینهای موجود نیست. گزینههای واقعبینانه موجود برای قبول هدایت این تیمها یا بیش از اندازه بیتجربه هستند یا مانند آنتونیو کونته آنقدر شخصیتی زمخت دارند که کمتر کسی حاضر میشود با آنها وارد مذاکره شود. با این حال تاتنهام ترجیح داده با یک مربی متوقع و سختگیر مانند کونته کار کند تا اینکه خودش را خارج از جمع مدعیان قهرمانی یا حداقل کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا ببیند.
در فوتبال امروز این باور وجود دارد که مربیان بزرگ دارای سابقه قهرمانی و کسب جامهای بزرگ، مانند پپ گواردیولا، یورگن کلوپ، توماس توخل و دیهگو سیمئونه، همگی الان دستنیافتنی هستند چراکه آنها همین الان به اندازه کافی حقوق میگیرند که نیازی به تغییر تیم نداشته باشند آن هم در شرایطی که در تیمهای فعلیشان جا افتادهاند. یک سطح
پایینتر از این مربیان، دسته دومی از مربیان قرار میگیرند که شامل مائوریسیو پوچتینو از پاریسنژرمن و یولیان ناگلسمان از بایرنمونیخ در آن قرار میگیرند اما این تیم هنوز موفق به قهرمانی نشدهاند. بعد از این هم فاصلهای به وجود میآید که در آن بارسلونا، یونایتد و تاتنهام و حتی نیوکاسل خودشان را مجبور به استخدام مربیانی میبینند که هنوز بالای سرانشان علائم سؤال است.
در مورد بارسلونا، این گزینه ژاوی است. او اگرچه اسطوره طلایی باشگاه است اما تمام تجربه مربیگریاش به دو سال هدایت در تیم السد قطر محدود میشود. ارتباطات و تعلق خاطری که ژاوی به بارسلونا دارد ممکن است او را به جانشین بالقوه رونالد کومان تبدیل کند تا او خودش تمام کارهایی که برای احیای بارسلونا لازم است را انجام داده باشد. با این حال هنوز تردیدهای فراوانی درباره صلاحیت ژاوی ۴۱ساله برای احیای بارسلونا وجود دارد. در مورد منچستریونایتد هم گفته میشود بیمیلی منچستریونایتد برای برکناری سولشر بهدلیل نداشتن یک جایگزین مناسب برای او است. اریک تنهاخ سرمربی آژاکس یکی از گزینههای مدنظر منچستریونایتد است اما به عقیده برخی برای او خیلی زود است که روی نیمکت یک تیم لیگ برتری بنشیند. برندان راجرز، سرمربی لسترسیتی هم یک گزینه است اما انتصاب او برای تیمهای بزرگ جزیره مستلزم پرداخت غرامتی بزرگ به روباهها خواهد بود، ضمن اینکه او بهعنوان مربی معروف شده است که تیمهای تحت هدایتش همواره در اواخر فصل رقابت را واگذار میکنند.
گراهام پاتر سرمربی برایتون را هم با کمی ارفاق میتوان جزو دسته مربیان در حال رشدی دانست که پتانسیل هدایت تیمهای بزرگتر لیگ برتر انگلیس را دارند. او دوران کارآموزی مربیگریاش را در تیمهای اوسترشوندز و سوانسی سپری کرد اما تاتنهام در تبستان که ژوزه مورینیو را اخراج کرد، با اینکه میتوانست به سراغ پاتر برود این کار را نکرد و الان هم ترجیح داده به سراغ مربی برود که حداقل سابقه کسب یک جام بزرگ را داشته باشند. سرجیو کنسیسائو سرمربی پورتو، کریستوف گالتیه سرمربی فصل گذشته لیل که قهرمان لوشامپیونا شد، پائولو فونسکا و… گزینههای دیگری از این دست هستند که معیار تیمهای مدعی جزیره را برای کمک به آنها جهت خروج از بحران نداشتند.
دو سال پیش زمانی که سولشر بهخاطر نتایج ضعیف تیمش، خودش را با سیل انتقادات تنها دید، من با یکی از مقامات ارشد منچستریونایتد صحبت کردم تا از او بپرسم به نظر این باشگاه در میان نسل جدید مربیان کدام یک پتانسیل تبدیل شدن به جانشینان کلوپ و گواردیولا را دارند و او سه نفر را نام برد؛ توخل، ناگلسمان و پوچتینویی که آن زمان تازه از تاتنهام اخراج شده بود. جواب او مشخص کرد یونایتد به مربیان جوان و بااستعداد نظر دارد و در نهایت هم حدس او درست بود اما دو سال از آن زمان گذشته و هر سه مربی که او نام برد الان محکم به نیمکت تیمهایشان چسبیدهاند چراکه هیچکدام از کارفرمایانشان حاضر نیستند بهآسانی آنها را از دست بدهند. الان هم دیگر خبری از توخلها، ناگلسمانها یا پوچتینوها نیست. هر تیمی میخواهد توخل خودش را پیدا کند اما هیچکس نمیتواند حدس بزند توخل بعدی کیست.