همه مادران سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر/روز مهر

سایت بدون -سر شام گریه نکنین، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف. آبروداری کنین بچه‌ها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می‌شه، نه از مرصع پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین.» نور به قبرت ببارد علی حاتمی و مزارت نورانی باشد رقیه چهره‌آزاد و روحتان شاد و در آرامش که با همکاری درخشان همدیگر، شمایل درخشانی را برای «مادر» در سینمای ایران ساختید که حتی هنوز هم باوجود این همه مادر دوست‌داشتنی، قدرتمند و تاثیرگذار سینمایی و تلویزیونی و تئاتری، وقتی صحبت از مادر می‌شود، ذهن تماشاگران در طرفه العینی، به سمت همین مادر نازنین و بی‌همتایی می‌رود که حاتمی نوشت و کارگردانی کرد و چهره‌آزاد به زیبایی (البته با صدای شنیدنی بدری نوراللهی) آن را به بهترین شکل به تصویر کشید. حالا اما چندان در فیلم‌ها خبری از مرصع پلو و حرف‌های قشنگ و اساسا آن شمایل تیپیکال و دوست‌داشتنی فیلم مادر نیست و مادران سینمای ایران، بیشتر با رنج و غم و غصه و سیاهی‌های زندگی، زلفی گره زده‌‌اند و با اندوه انس و الفت دارند. انبوه فیلم‌های اجتماعی شامل درام‌ها و ملودرام‌ها، مجالی برای تنفس زندگی بی‌دغدغه و مادرانگی فارغ‌البال باقی نمی‌گذارند و فیلمسازان انگار ترجیح می‌دهند مادران در فیلم‌ها کمتر روی خوش هستی را ببینند. از این توجیهات و بهانه‌های دراماتیک تا دلتان بخواهد در فیلم‌های اخیر جشنواره فیلم فجر وجود داشت و مادران غم دیده و رنج کشیده از جنس «آه دست پسرم (یا همسرم) یافت خراش» جولانی اندوهناک در فیلم‌ها می‌دادند. باشد که فیلمسازان و فیلمنامه‌نویسان عزیز ما بیش از اینها حرمت زنیت مادر را حفظ کنند و با تکیه کردن بیش از حد به «بهشت زیر پای مادران است.»، این دنیا را در فیلم‌ها برای مادران جهنم نکنند!
 مهم‌ترین مادران
خورشید، پوست، خون شد، درخت گردو، مغز استخوان، سه کام حبس، بی‌صدا حلزون، آن شب، شنای پروانه، دشمنان و قصیده گاو سفید، از جمله فیلم‌های سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر بودند که نقش و حضور مادران در آنها پررنگ‌تر و تعیین‌کننده‌تر از دیگر آثار بود. البته باز ویژگی مشترک این نقش‌ها، همنشینی مدامشان با غم و غصه و اشک و آه است و شاید تنها در یکی دو مورد، با مادرانی تازه و ویژگی‌های متفاوتی در شخصیت‌پردازی روبه‌رو بودیم.
در خورشید ساخته مجید مجیدی، نقش مادر را طناز طباطبایی بازی می‌کند؛ او مادر شخصیت اصلی قصه (علی)است که به دلیل مشکلات روحی ــ روانی ناشی از یک حادثه آتش سوزی در بیمارستان بستری است. خود مادر به دلیل وضعیتی که دارد، منفعل است، اما اوست که انگیزه اصلی را در علی برای حرکت و رسیدن به گنج به وجود می‌آورد.
یکی از متفاوت‌ترین مادران جشنواره، مادر شخصیت آراز در فیلم پوست، ساخته برادران ارک بود؛ مادری ساحره و معتقد به جادو و جنبل که تلاش می‌کند مانع عشق پسرش به مارال شود. سنگ‌اندازی او به نوعی یادآور برخی مادران هیچکاکی است که بیش از حد و از روی مهر مادری، نگران پسرانشان هستند.
نسرین مقانلو، مادر همیشه گریان فیلم خون شد مسعود کیمیایی است که باتوجه به نشانه‌های فیلم، قرار است مام وطن باشد، اما گریه‌های مدام و آغوش‌های بازش به روی فرزندان به خانه برگشته، متن و اجرا و جلوه چندان خوبی ندارد.
مینو شریفی در درخت گردو، ساخته محمدحسین مهدویان، نقش مادر خانواده‌ای پرجمعیت را بازی می‌کند. او در بمباران شیمیایی سردشت، دچار عارضه می‌شود و به دلیل بارداری، از فرزندان دیگرش دور می‌افتد. نقش این بازیگر که مابه‌ازایی واقعی داشت و به خوبی هم بازی شد، به مادران داغدار و فاجعه دیده سردشت ارجاع می‌دهد و از این نظر و حتی با وجود اشتراکاتی رنج آلود با دیگر نقش‌های پراشک و آه مادران جشنواره، می‌توان به عنوان یکی از کامل‌ترین نقش‌ها از آن
یاد کرد.
پریناز ایزدیار در دو فیلم مغز استخوان و سه کام حبس، آن خواهرانگی پرغصه در ابد و یک روز را در قامت مادرانی رنج کشیده بسط می‌دهد؛ او به ویژه در فیلم اول درگیر موقعیتی ملتهب می‌شود و برای اثبات عشق و مهر مادری، در آزمونی به غایت دشوار قرار می‌گیرد که حتی زندگی زناشویی اش را هم به بن‌بست می‌کشاند. ایزدیار در سه کام حبس هم پس از اتفاقاتی که برای همسر معتاد و رو به مرگش می‌افتد، طور دیگری برای نجات بچه و زندگی‌اش عمل می‌کند. اساسا تلخی ذاتی این موقعیت‌ها و نقش‌ها و مسیری که متن و کارگردانی آنها پیش گرفتند، راهی به‌جز نمایش پراشک و آه برای بازیگر باقی نگذاشتند.
هانیه توسلی در بی‌صدا حلزون هم از معدود مادران متفاوت جشنواره بود؛ اولین دلیل تفاوت، موضوع و فضای فیلم است و با مادر یک خانواده ناشنوا و ناگویا روبه‌روییم که برای کاشت حلزون و شنوا شدن پسرکش، به هر دری می‌زند و حتی حاضر می‌شود زندگی مشترکش را در این راه فدا کند.
نیوشا جعفریان هم در فیلم آن شب ساخته کوروش آهاری، نقش یک مادر را دارد که سعی می‌کند ضمن همراهی با همسرش (با بازی شهاب حسینی) برای رهایی از موقعیتی که گرفتار آن هستند، از بچه کوچکش هم در مقابل تهدیدها محافظت کند. اگر هم تفاوت اندکی میان این مادر با دیگر مادران فیلم‌های جشنواره وجود دارد، ژانر و فضای فیلم است.
ناهید مسلمی که از بازیگران خوب و باسابقه تئاتر است، در شنای پروانه نقش مادری که زندگی خانوادگی‌اش بر اثر دو اتفاق تلخ از هم پاشیده را بازی می‌کند. هرچند باز هم با نقش و موقعیتی پررنج مواجه‌ایم، اما متن و اجرای تاثیرگذار، آن را به نمونه‌ای درست و باورپذیر تبدیل می‌کند.
رویا افشار، یکی دیگر از بازیگران باتجربه و خوب تئاتر در دشمنان، ساخته علی درخشنده نقش یک مادر را بازی می‌کند؛ مادری که باوجود مراقبت از مادر بیمار و کهنسالش، تنهاست و همسر و دخترش و پسرش، هرکدام به طریقی ترکش کرده‌اند. این مادرانگی سرد، هرچند ممکن است خوشایند نباشد، اما متاسفانه قابل انکار نیست که در بخشی از جامعه وجود دارد.
مریم مقدم در قصیده گاو سفید ساخته بهتاش صناعی‌ها اگرچه یکی از انبوه مادران داغدیده و غم پرور جشنواره امسال بود، اما تلاش کرد باوجود این میزان از درد، با اراده و مهر و عشق، اندوه را کنار بزند و دنیای بهتری برای خود و دختر ناگویایش بسازد.
 و دیگران
گلاره عباسی و مهشید ناصری در فیلم پدران، نقش دو مادر درگیر یک حادثه مشترک را بازی می‌کنند، اما خب همان‌طور که از اسم فیلم پیداست، تمرکز روی پدران است. در ابر بارانش گرفته، مادر حضور کمرنگی دارد و تنها به نمونه‌هایی چون مادر آن جوان ورزشکار رو به مرگ بسنده شده است. در آتابای هم با مادری غایب روبه‌روییم، خواهر آتابای که تنها قصه تلخش را می‌شنویم و یادگارش را همراه آتابای می‌بینیم. در خروج، مهربانو را داریم که مادر یکی از آن جوانان بازداشت شده است، اما مادرانگی اش چندان در قصه پررنگ نیست. لیلا زارع در روز بلوا نقش مادر دو کودک را بازی می‌کند، اما قصه با تمرکز روی شخصیت مرد روایت می‌شود و مادر در حاشیه است. فاطمه معتمدآریا در عامه‌پسند نقش یک مادر را بازی می‌کند، اما رابطه سرد او با پسرش تنها از طریق تماس تلفنی است. نقش مادر فیلم سینما شهرقصه را هم فریبا جدیکار بازی می‌کند که چندان تعیین کننده نیست، البته شخصیت اصلی زن با بازی آناهیتا درگاهی هم در مسیر قصه مادر می‌شود.
در تعارض هم، شخصیت رضا با مادر کهنسالش روزگار  می گذراند.
 در آبادان یازده ۶۰ هم ویدا جوان نقش زنی باردار و در آستانه مادرشدن را بازی می‌کند.
در مجموع و باتوجه به نمونه هایی که ذکر آن رفت، مادران در فیلم های جشنواره امسال حال و روز خوبی نداشتند و حضورشان ترکیبی از شخصیت های منفعل و تسلیم در برابر شرایط یا مملو از رنج و غم بود. درحالی که می شود به واقعیت جامعه و انبوه مادران موثر رجوع و قصه های جذاب و متفاوتی از آنها روایت کرد. 

مادران اسکاری
حالا که صحبت از مادران فیلم‌های جشنواره اخیر فیلم فجر شد، چندان بی ربط و بی راه هم نیست که سری هم به مادران فیلم‌های اسکاری امسال بزنیم. نقش مادر در فیلم انگل، فیلم برنده اسکار اگرچه به اندازه مردان قصه تعیین‌کننده نیست، اما نمی‌توان از شخصیت پیچیده و جذابش که مهر مادری‌اش را با مقادیری بدجنسی ترکیب کرده، به سادگی گذشت. اسکارلت جوهانسون هم که زمانی نقش‌های جوان پسند بازی می‌کرد، امسال با دو نقش متفاوت مادر، حضور برجسته‌ای داشت؛  چه در داستان ازدواج که بازی کم نظیری دارد و برای پیروزی در دعوای حضانت بچه‌اش غوغا می‌کند و چه در جوجوخرگوشه که بازی تاثیرگذاری  در  نقش یک مادر دارد. رنه زلوگر هم که در جودی، نقش جودی گارلند را در سال پایانی عمرش و در دوران افول بازی کرد و برنده اسکار شد، بیش از اعتبار از دست رفته خودش، نگران آینده فرزندان خردسالش است و فیلم اصلا با بی‌پناهی او و بچه‌هایش آغاز می‌شود. نقش مادر در فیلم‌های دیگری چون فورد علیه فراری، جوکر، درد و شکوه و… هم قابل اشاره است.

مطلب پیشنهادی

حتما باید دید/ مارمولک؛ روایت راه های رسیدن به خدا

سایت بدون – فیلم مارمولک یکی از برجسته‌ترین و محبوب‌ترین آثار سینمای ایران است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *