سایت بدون – نه! هیچ چیز تمام نشده که این تازه آغاز ماجراجویی است. بگذارید ژاپنیها جشنشان را در ورزشگاه ۳۰ هزار نفری بگیرند، بگذارید حریف، کارمان را تمام شده بداند. ما میدانیم در رگ تاک چه خبر است. برچسب کمکاری ممنوع. این بچهها شبیه دوندهای بودند که قبل از خط شروع، پایشان را چند طناب ضخیم بسته بود؛ یکی همان بند محکمی بود که طارمی و طاهری به پایشان گره زدند، اولی طمع کرد و دومی جعل. اولی آنقدر معرفت نداشت که دستکم به واسطه سوغات نحسش از آناتولی، یک فصل اضافهتر بماند، دومی هم یک سال است که میخواهد در نشست خبری بگوید مقصر کیست! بند دیگر را همانهایی بستند که پیشنهاد ترکیه، کرواسی و لهستان، پایشان را لرزاند و هوش از سرشان پراند؛ اینچنین رفقا را برهنهپا به تیغستان فرستادند جویندگان دلار!
اما دونده بیتوجه به همه بندها تا سنگر آخر جلوتر از همه دوید. پایکوبی در خاکریز ژاوی و بغداد خیلی از خودیها را ترساند و پشتشان را لرزاند که مبادا دونده تیرخورده جام را بگیرد. آنان شنبه صبح، نان بدخواهی صبحانه خود را به چای گرم کاشیما زدند و جشن گرفتند که سرانجام توان دونده تمام شد.
فیلمهای زیادی از مدارس که بچهها در حال تماشای بازی هستند، منتشر شد اما یکیشان متفاوت بود. پرسپولیس گل دوم را خورد و طرفداران رقیب که روزهای تلخی را با شفر پشت سر میگذرانند، چنان شادمانه خوشحالی میکردند که نشان میداد دونده چگونه رقیب را عاصی کرده اما نکته مهمتر نگاه مغموم هواداران خودی بود؛ آنهایی که تیم برانکو و پسرانش وظیفه دارند هفته بعد، دنیا را برایشان باز سرخ سرخ کنند.
قصه ما با آنان متفاوت است. در توکیو در فاصله ۴۵ دقیقه مانده به بازی، ورزشگاه خالی بود چون آنجا انرژیشان را میگذارند برای ۹۰ دقیقه بازی و خبری از حضور ۵ ساعت زودتر نیست چون میدانند هر لحظهای برسند بلیت در جیب، جایشان را محفوظ نگه میدارد و مثل اینجا نیست حتی بلیت یک میلیون تومانی هم بخری و باز به خاطر حضور دیگران، جایی در استادیوم نداشته باشی.
قصه ما با آنان متفاوت است؛ آنجا همه چیز از جنس دیگری است اما نکته کلیدی ماجرا همینجاست: اینجا سرزمین دور از دو دو تا چهارتاست. اینجا اصول فوتبال ناگهان تغییر میکند. قصه سکوها متفاوت است. اینجا
۵ ساعت زودتر میآیند چون همیشه به معجزه و بازگشت اعتقاد دارند.
شنبه پیش رو، صبحانه را براحتی در خانه با خانواده بخورید، ناهار را با دوستان در کافه اما شام را بگذارید کنار جام. تاریخ را ورق بزنید، آخرین بار که جام تا آزادی آمد و از فرودگاه فرار کرد همان نبرد عجیب حجازی و جوبیلو بود. ۸ سال قبلش نیسان ژاپن همین سرقت را با تیم پروین کرد. خب لابد ژاپنیها آمدهاند تا برای سومین بار این کار را انجام دهند. از لحاظ ریاضی بله. از لحاظ تجربی هم بله. از حیث انسانی هم تقریبا همه شاخصها میگوید ژاپنیها جام را میبرند.
پس حالا باور کنید شرایط معجزه فراهم است. انتخاب با خودتان. ۲ گل در ۹۰ دقیقه و بعد وقتهای اضافه یا ۳ گل در همان ۹۰ دقیقه. سخت است اما شدنی. دشوار است مثل شبی که بارسا ۴ گل در پاریس خورد و در بازی برگشت معجزه را معنی کرد. مثل رم که ۴ گل در بارسلون خورد و در خاکش کامبکی تاریخی زد. بله! رویابافانه است مثل نیمه دوم فینال استانبول بین میلان و لیورپول.
خاکریز آخر است، دو تیر در حوالی قلبت جا خوش کرده، هوادار کوچکت در مدرسه شاهد پایکوبی همکلاسیاش است که فقط نایبقهرمان شدن پرسپولیس، التیامبخش زخمهایش شود.
۶ غایب نسبت به ترکیب اصلی فصل قبل داری. اول ۴ تا بود؛ طارمی، امیری، فرشاد و محرمی. بعد شد پنج تا با مصدومیت ماهینی و اینک با اخراج سیامک شده شش تا! ۶ از ۱۱ میشود چند درصد؟ مهم نیست. کتاب ریاضی، دفتر فیزیک، مبانی انسانشناسی همه و همه میگویند ژاپنیها باز هم جام را از اینجا میبرند. اینها قبلا رای به حذف بارسا و رم و قهرمانی میلان داده بودند. حق با آنان است اما نه مطلقا، نه همیشه. برای دعای باران میروی؟ بیایمانی اگر چترت را نبری. قصه خودفریبی نیست؛ بله! ما بهترین هواداران دنیا را نداریم. تیم ما لژیونرهای بهتری از حریف ندارد. اندوخته ما صفر است و رقیب ۲ گل پیش اما درهای معجزه همیشه باز است، ۹۹ درصد ایمان داریم و یک درصد شانس.
مهدی طاهرخانی