سایت بدون – خواستگار سمج که در میهمانی شبانه، دختر مورد علاقهاش و برادر او را با ضربات چاقو مجروح کرده بود، پس از رساندن آنها به بیمارستان متواری شد.
ساعت ۵ صبح جمعه گذشته، خودروی پژویی مقابل یکی از بیمارستانهای غرب پایتخت متوقف شد و راننده خودش را به اورژانس رساند و درخواست برانکارد کرد. سپس با کمک پرسنل بیمارستان زن و مرد مجروحی را که داخل خودرواش بودند به بخش اورژانس بیمارستان منتقل کردند اما به محض انتقال آنها راننده سوار خودرو شد و فرار کرد.
با توجه به مشکوک بودن موضوع، بلافاصله مأموران کلانتری ۱۸۱ وردآورد در تماس با بازپرس مصطفی واحدی، ماجرا را اعلام کردند بازپرس کشیک قتل پایتخت نیز دستور شناسایی هویت دو مجروح و مرد فراری را صادر کرد. در ادامه بررسیها هویت مجروحان که خواهر و برادر بودند به نامهای سیما ۳۰ ساله و سروش ۲۶ ساله شناسایی شد. پسر جوان که وضع جسمی خوبی نداشت به اتاق عمل منتقل شد و سیما نیز تحت درمان قرار گرفت.
بدین ترتیب مأموران به تحقیق از خانواده و دوستان این خواهر و برادر پرداختند که یکی از دوستان سروش در تحقیقات گفت: شب جمعه دوستم پیمان ما را به خانهاش دعوت کرد من به همراه سروش و سیما به میهمانی شبانه رفتم. حدود ۳ نیمه شب همه میهمانان آنجا را ترک کردند، فقط سروش و خواهرش در خانه پیمان مانده بودند.
او ادامه داد: حدود ۲ سال قبل سروش و سیما در مغازه پیمان در لاله زار کار میکردند. در این مدت پیمان به سیما علاقهمند شده و به خواستگاری او رفته بود اما خانواده سیما به او پاسخ منفی دادند. پیمان ۱۰ سالی از سیما بزرگتر بود و نمیدانم به خاطر این اختلاف سنی بود یا علت دیگری داشت ولی هر چه بود با وجود اصرارهای پیمان آنها مخالفت میکردند تا اینکه خانواده سیما از او به اتهام مزاحمت شکایت کرده و پیمان به زندان افتاد. بعد از مدتی هم خانواده سیما رضایت داده و پیمان آزاد شد و دوباره باهم آشتی کردند و سروش و خواهرش به سر کارشان برگشتند. شب حادثه وقتی به میهمانی خانه پیمان رفتیم، آخر شب آنها با هم دعوا کردند و ناگهان پیمان دست به چاقو شد و این خواهر و برادر را مجروح کرد بعد هم خودش بلافاصله آنها را سوار بر خودرو به بیمارستان منتقل کرد و در نهایت هم متواری شد.
دستگیری مرد مشکوک
در حالی که تحقیقات به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه داشت، کارآگاهان پلیس به مرد جوانی که برای بررسی وضعیت این خواهر و برادر به بیمارستان آمده بود مشکوک شدند. کارکنان بیمارستان نیز اظهار داشتند او چندین بار به بیمارستان آمده و مدام پیگیر حال این دو نفر است.
همین مسأله باعث شد که دستور بازداشت وی از سوی بازپرس جنایی صادر شود.
مرد مشکوک که یوسف نام داشت در تحقیقات گفت: من دوست پیمان هستم ساعتی قبل پیمان هراسان با من تماس گرفت و گفت در یک درگیری سروش و خواهرش را با چاقو زده و آنها را به بیمارستان منتقل کرده است اما نمیداند برای آنها چه اتفاقی رخ داده و نگران حالشان است بعد از من خواست به بیمارستان بیایم و اطلاعاتی در مورد وضعیت حال آنها به دست بیاورم و به او خبر بدهم. اما چون به من گفتند سروش در اتاق عمل است، دوباره پیگیر حالش شدم.
بدین ترتیب بازپرس مصطفی واحدی، دستور بازداشت خواستگار فراری را صادر کرد.
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «معما چو حل گشت آسان شود»
سایت بدون – وقتی مشکلی پیش می آید موضوع پیچیده است ، فکر همه درگیر …