نویسنده:آندرهآ تالاریتا
سایت بدون- میلان در ۵ سال و نیمی که از چمپیونزلیگ دور بوده، هرگز یک مهاجم مرکزی درجه یک نداشته است. از فصل ۲۰۱۳-۲۰۱۲ بدین سو، بهترین آمار گلزنی برای یک مهاجم روسونری متعلق به کارلوس باکای کلمبیایی است که در نخستین فصل حضورش در میلان ۲۰ گل برای این تیم زد. در فصل ۲۰۱۵-۲۰۱۴
جرمی منز با ۱۶ گل خطرناکترین مهره تیمش بود. در ۲ فصل اخیر اما هیچکدام از بازیکنان میلان موفق نشدهاند بیشتر از ۱۴ گل بزنند. این آمار را با مهاجمان سابق روسونری در سالهای نه چندان دور مقایسه کنید تا به تفاوتها پی ببرید؛ زلاتان ابراهیموویچ پیش از اینکه سنسیرو را به مقصد پارک د پرنس ترک کند ۳۵ گل در یک فصل برای تیمش زد. پیش از زلاتان، آندری شوچنکو و پیپو اینزاگی هم مهاجمانی بودند که بارها مرز ۲۸ گل در یک فصل را با پیراهن میلان رد کرده بودند. وقتی باشگاه میلان تصمیم گرفت دوران حضور قرضی گونزالو ایگوآین را خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت به پایان ببرد و بابت خرید کریشتوف پیانتک ۳۵ میلیون هزینه کند، شک و تردیدهای زیادی نسبت به این ترانسفر وجود داشت. مخالفان این تصمیم میگفتند پیانتک فقط ۶ ماه در سطح اول فوتبال اروپا و سری آ بازی کرده و گل زدن در جنوا، تیمی که همه همتیمیهایش برای او بازی میکنند، تفاوت زیادی با تکرار همین آمار در میلان دارد. اما این مهاجم لهستانی خیلی زود جواب منتقدانش را داد، بویژه با ۲ گلی که در بازی بسیار حساس مقابل آتالانتا زد. پیانتک با کیفیات متفاوتش نسبت به ایگوآین و پاتریک کوترونه، بعدی جدید به خط حمله میلان اضافه کرده است. شاید پیانتک به اندازه پیر امریک اوبامیانگ و تیمو ورنر سریع نباشد اما او سرعت لازم برای قرار گرفتن در موقعیتهای گلزنی را دارد. پیانتک جدا از اینکه تمامکنندهای ذاتی است، نقش یک مهاجم هدف را هم بخوبی بازی میکند و با استفاده از هوش و قدرت بدنیاش، نیروهای هجومی پشت سرش را وارد جریان حمله تیم میکند. نکته مهم دیگر در بازی پیانتک قدرت او روی هواست. میلان تا پیش از بازی این هفته مقابل آتالانتا فقط یک گل با ضربات سر بازیکنانش در سری آ زده بود. آخرین باری هم که آنها روی یک ضربه کرنر به گل رسیده بودند به فصل پیش و زمانی که لئوناردو بونوچی را در اختیار داشتند برمیگشت اما پیانتک حالا این گزینه جدید را هم به بعد هجومی روسونری اضافه کرده است. بویژه وقتی به یاد بیاوریم که جنارو گتوزو چه وینگرهای خلاقی در تیمش دارد؛ از جمله سوزو، هاکان چالهاناوغلو، لوکاس پاکتا و دیگو لاکسال. با وجود این بازیکنان، داشتن مهاجمی که قدرت سرزنی بالایی داشته باشد، نعمت بزرگی به حساب میآید. پیانتک اما فقط مهاجمی سرزن و فیزیکی نیست، بلکه از هوش بسیار بالایی هم برخوردار است. ۲ گلی که او به آتالانتا زد، بویژه در صحنه زمانبندی ضربه سرش بعد از گذر توپ از دووان زاپاتا، کاملا نشاندهنده جنبههای مختلف بازی این مهاجم ۲۳ ساله بود. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم پیانتک حلقه گمشده میلان در راه احیا و بازگشت به بالاترین سطح فوتبال اروپاست. البته نتایج چشمگیر روسونری در هفتههای اخیر را نباید صرفا به خاطر آمدن پیانتک بدانیم. گتوزو در این مقطع حساس یک بار دیگر ثابت کرد دانش تاکتیکیاش خیلی بیشتر از آن چیزی است که در موردش تصور میشود. باقی بازیکنان میلان هم از جمله پاکتای تازهوارد، همه در این راه سهیم بودهاند. اگر میلان و پیانتک به همین روند ادامه دهند، چهارم شدن در سری آ و کسب سهمیه چمپیونزلیگ برای فصل آینده، هدفی کاملا دستیافتنی
برایشان خواهد بود؛ هدفی که البته نباید سقف آرزوهای این باشگاه بزرگ و پرافتخار باشد.
میلان در ۵ سال و نیمی که از چمپیونزلیگ دور بوده، هرگز یک مهاجم مرکزی درجه یک نداشته است. از فصل ۲۰۱۳-۲۰۱۲ بدین سو، بهترین آمار گلزنی برای یک مهاجم روسونری متعلق به کارلوس باکای کلمبیایی است که در نخستین فصل حضورش در میلان ۲۰ گل برای این تیم زد. در فصل ۲۰۱۵-۲۰۱۴
جرمی منز با ۱۶ گل خطرناکترین مهره تیمش بود. در ۲ فصل اخیر اما هیچکدام از بازیکنان میلان موفق نشدهاند بیشتر از ۱۴ گل بزنند. این آمار را با مهاجمان سابق روسونری در سالهای نه چندان دور مقایسه کنید تا به تفاوتها پی ببرید؛ زلاتان ابراهیموویچ پیش از اینکه سنسیرو را به مقصد پارک د پرنس ترک کند ۳۵ گل در یک فصل برای تیمش زد. پیش از زلاتان، آندری شوچنکو و پیپو اینزاگی هم مهاجمانی بودند که بارها مرز ۲۸ گل در یک فصل را با پیراهن میلان رد کرده بودند. وقتی باشگاه میلان تصمیم گرفت دوران حضور قرضی گونزالو ایگوآین را خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت به پایان ببرد و بابت خرید کریشتوف پیانتک ۳۵ میلیون هزینه کند، شک و تردیدهای زیادی نسبت به این ترانسفر وجود داشت. مخالفان این تصمیم میگفتند پیانتک فقط ۶ ماه در سطح اول فوتبال اروپا و سری آ بازی کرده و گل زدن در جنوا، تیمی که همه همتیمیهایش برای او بازی میکنند، تفاوت زیادی با تکرار همین آمار در میلان دارد. اما این مهاجم لهستانی خیلی زود جواب منتقدانش را داد، بویژه با ۲ گلی که در بازی بسیار حساس مقابل آتالانتا زد. پیانتک با کیفیات متفاوتش نسبت به ایگوآین و پاتریک کوترونه، بعدی جدید به خط حمله میلان اضافه کرده است. شاید پیانتک به اندازه پیر امریک اوبامیانگ و تیمو ورنر سریع نباشد اما او سرعت لازم برای قرار گرفتن در موقعیتهای گلزنی را دارد. پیانتک جدا از اینکه تمامکنندهای ذاتی است، نقش یک مهاجم هدف را هم بخوبی بازی میکند و با استفاده از هوش و قدرت بدنیاش، نیروهای هجومی پشت سرش را وارد جریان حمله تیم میکند. نکته مهم دیگر در بازی پیانتک قدرت او روی هواست. میلان تا پیش از بازی این هفته مقابل آتالانتا فقط یک گل با ضربات سر بازیکنانش در سری آ زده بود. آخرین باری هم که آنها روی یک ضربه کرنر به گل رسیده بودند به فصل پیش و زمانی که لئوناردو بونوچی را در اختیار داشتند برمیگشت اما پیانتک حالا این گزینه جدید را هم به بعد هجومی روسونری اضافه کرده است. بویژه وقتی به یاد بیاوریم که جنارو گتوزو چه وینگرهای خلاقی در تیمش دارد؛ از جمله سوزو، هاکان چالهاناوغلو، لوکاس پاکتا و دیگو لاکسال. با وجود این بازیکنان، داشتن مهاجمی که قدرت سرزنی بالایی داشته باشد، نعمت بزرگی به حساب میآید. پیانتک اما فقط مهاجمی سرزن و فیزیکی نیست، بلکه از هوش بسیار بالایی هم برخوردار است. ۲ گلی که او به آتالانتا زد، بویژه در صحنه زمانبندی ضربه سرش بعد از گذر توپ از دووان زاپاتا، کاملا نشاندهنده جنبههای مختلف بازی این مهاجم ۲۳ ساله بود. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم پیانتک حلقه گمشده میلان در راه احیا و بازگشت به بالاترین سطح فوتبال اروپاست. البته نتایج چشمگیر روسونری در هفتههای اخیر را نباید صرفا به خاطر آمدن پیانتک بدانیم. گتوزو در این مقطع حساس یک بار دیگر ثابت کرد دانش تاکتیکیاش خیلی بیشتر از آن چیزی است که در موردش تصور میشود. باقی بازیکنان میلان هم از جمله پاکتای تازهوارد، همه در این راه سهیم بودهاند. اگر میلان و پیانتک به همین روند ادامه دهند، چهارم شدن در سری آ و کسب سهمیه چمپیونزلیگ برای فصل آینده، هدفی کاملا دستیافتنی
برایشان خواهد بود؛ هدفی که البته نباید سقف آرزوهای این باشگاه بزرگ و پرافتخار باشد.