چرا عشق پسرعموها به قتل منجر شد

پسر جوانی که در یک رقابت عشقی توانسته بود با دخترعمویش ازدواج کند پس از جدایی به اتهام شروع به قتل عمو و زن عمویش دستگیر شد.
ادعاهای عجیب
چندی قبل زوجی با حضور در دادسرای امورجنایی تهران از پسر یکی از بستگانشان که ادعا می کنند آن ها را تا یک قدمی مرگ کشانده بود و قصد قتل آن ها را داشته است اعلام شکایت کردند.
زن سالخورده در اظهاراتش ادعا کرد که برادرزاده همسرش هفت ماه قبل به دلیل این که جا و مکانی برای زندگی نداشت به خانه مان آمد و ما نیز از روی دلسوزی به او پناه دادیم اما پسر جوان با بی رحمی ما را راهی بیمارستان کرد و به کما رفتیم ولی با تلاش پزشکان و خواست خدا به زندگی بازگشتیم و فکر می کنم او قصد قتل من و شوهرم را داشته است.
مرد ۶۰ ساله در اظهاراتش ادعا کرد برادرزاده اش که اعتیاد شدید به مواد مخدر دارد با دادن نسکافه مسموم، آن‌ها را راهی بیمارستان کرده بود و ۱۰ روز در بخش مراقبت های ویژه بستری بودند و خدا آن ها را از مرگ نجات داده است.
عشق به دخترعمو
شوهر این زن به بازپرس ساسان غلامی، رئیس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گفت: پسرم سال ها به دختربرادرم علاقه داشت و این در حالی بود که برادرزاده‌ام که مهران نام دارد نیز به دختر عمویش علاقه مند بود تا این که مهران و آزاده با هم ازدواج کردند و پسرم نیز در این رقابت عشقی شکست خورد. وی افزود: مهران راننده یک آمبولانس خصوصی بود و پسرم بعد از این که مهران و آزاده با هم ازدواج کردند از پسرعمویش دلخور بود. پسرم عاشق آزاده بود و به قول گفتنی قسمت نبود آن ها با هم ازدواج کنند.
این مرد ادامه داد: او روزهای نخست زندگی اش شرایط خوبی داشت اما با گذشت زمان به مواد مخدر شیشه اعتیاد پیدا کرد و همین باعث شد تا زندگی اش خراب شود و بعد از چهار سال، آزاده و مهران از هم طلاق گرفتند و از کار نیز بیکار شد.
وی گفت: مهران هیچ جا و مکانی برای زندگی نداشت تا این که هفت ماه قبل مهران پیش ما آمد، در حالی که از او کمی دلخور بودم به خاطر برادرم او را به خانه راه دادم و وقتی دیدیم جایی برای زندگی ندارد با همسرم تصمیم گرفتیم به او پناه دهیم اما نمی دانستیم او نقشه ای برای کشتن ما دارد.
شب حادثه، مهران برای من و همسرم نسکافه درست کرد و همه چیز عادی به نظر می رسید که ما نسکافه ها را خوردیم اما بعد از دقایقی چشمانمان سنگینی کرد و دیگر چیزی به یاد ندارم و بی هوش شدیم، یکی از فرزندانم بارها به من زنگ زده بود چون بی هوش بودیم جواب تلفن را نداده بودیم به همین دلیل نگران ما شده و به خانه مان آمده بود او توانست با کلید در را باز کند و با من و همسرم که بی هوش روی زمین افتاده بودیم روبه رو شده بود و ما را به بیمارستان منتقل کرد.
این مرد ادامه داد: بعد از ۱۰ روز در بیمارستان به هوش آمدیم و تازه فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است و احتمال می‌دهم برادرزاده ام که اعتیاد به مواد مخدر شیشه دارد به ما هم شیشه خورانده و ما تا یک قدمی مرگ پیش رفتیم که بیمارستان هم مسمومیت با شیشه را تایید کرده است و حالا از مهران شکایت داریم و می خواهیم علت این کارش را بدانیم، چون ما به او پناه دادیم و هیچ وقت نگذاشتیم با شرایطی که دارد داخل خانه به او بد بگذرد.
بازداشت برادرزاده شیشه ای
بدین ترتیب تیمی از ماموران پلیس تهران به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند وخیلی زود مهران ۳۵ ساله را دستگیر کردند و این جوان ادعا کرد که عمو و زن عمویش با صحنه سازی قصد دارند انتقام شکست عشقی پسرشان را از او بگیرند. مهران گفت: من هیچ کاری با عمو و زن عمویم نداشتم و آن ها با این صحنه سازی و دروغ پردازی‌‌های شان قصد دارند انتقام پسرشان را در ماجرای ازدواج من با دختر عمویم بگیرند، من بی گناهم .
بنا بر این گزارش، بازپرس غلامی با اتهام شروع به قتل عمدی مهران برای عمو و زن عمویش دستور داد تا متهم برای تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «تا باران نیاید، رنگین‌کمان پیدا نمی‌شود»

سایت بدون – ضرب‌المثل «تا باران نیاید، رنگین‌کمان پیدا نمی‌شود» اشاره به این دارد که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *