خداحافظی فرگوسن با منچستریونایتد، یک سوال بزرگ در ذهن مخاطبان فوتبال ایجاد کرد، منچستریونایتد با فلسفه فعلی باشگاه یعنی خرید استعدادهای جوان راهش را ادامه میدهد یا قرار است به شکل دیگری به موفقیت برسد؟ درنهایت باشگاه تصمیم گرفت با فلسفه قبلی به کارش ادامه دهد؛ فلسفهای که باشگاه را در لیگ قهرمانان اروپا در موضع ضعف قرار میداد؛ اما در انگستان، آنها را به یک غول تبدیل کرده بود. فلسفهای که ادامه دادن آن منچستریونایتد را بعد از گذشت ۶ سال به ضعیفترین تیم در بین ۶ تیم بزرگ انگلستان تبدیل کرده است.
تیم پیر و خسته فرگوسن؛ معضل مربیان بعدی
فرگوسن را میتوان قدیس منچستریها دانست؛ قدیسی که جز سالهای ابتدایی حضورش در الدترافورد هیچگاه مورد انتقاد طرفداران قرار نگرفت؛ اما آیا فرگوسن و سیاستهای نقل و انتقالاتی که او به آن اعتقاد داشت در اوضاع کنونی منچستریونایتد نقش دارد؟ فرگوسن در سالهای آخر مربیگری خود اعتقادی به ساختن یک نسل جوان دیگر(مشابه کلاس ۹۲) برای باشگاه نداشت و ترجیح میداد از بازیکنان پیر و باتجربهتر استفاده کند، بازیکنان جوانی هم که او برای ساختن نسل بعدی منچستریونایتد استفاده کرده، بازیکنانی بودند که کیفیت کافی برای بردن لیگ را بدون فرگوسن نداشتند و عموما بازیکنان درجه ۲ محسوب میشدند. رافائل، اورا(بالای ۳۰سال)، چیچاریتو، اندرسون، گیگز(بالای ۳۰سال)، فردیناند(بالای ۳۰سال)، ویدیچ(بالای ۳۰سال)، نانی، کلورلی و کاگاوا بازیکنانی بودند که در فصل آخر فرگوسن در باشگاه در ترکیب منچستریونایتد حضور داشتند. بازیکنانی که بعد از فرگوسن هیچکدام بیش از ۲ سال در منچستریونایتد بازی نکردند و جایگزینی آنها به معضلی برای مربیهای آینده تبدیل شد.
مدیران درآمد را ترجیح میدهند!
روزی که فرگوسن باشگاه را ترک کرد، این باشگاه سوددهترین باشگاه فوتبال انگلستان و پرطرفدارترین باشگاه فوتبال دنیا بود. منچستریها بدون فرگوسن ۵ فصل را به اتمام رساندهاند و در ۳ فصل از این ۵ فصل موفق به کسب سهمیه از طریق لیگ برتر نشدهاند و حتی یک بار هم در رقابت برای عنوان قهرمانی نبودهاند! آنها تنها ۳۵۰ امتیاز طی ۵ فصل کسب کردهاند که ضعیفترین آمار در بین ۶ تیم برتر انگلستان محسوب میشود؛ اما آنها طی ۵ فصل گذشته بیش از هر تیم دیگری در لیگ برتر انگلستان درآمد داشتهاند. این اتفاق به خوبی نشان میدهد که مدیران منچستریونایتد با اخذ سیاستهای غلط در خرید و فروش بازیکن، این تیم را از شخصیتش دور کردهاند و در عوض سود زیادی کسب کردهاند. مقایسه شرایط مالی آنها با تیم همشهریشان، منچسترسیتی نشان میدهد که آنها حدود ۹۰۰ میلیون پوند بیشتر از رقیب سنتیشان درآمد داشتهاند؛ اما هزینهای که برای خرید و فروش بازیکن انجام دادهاند حدود ۱۵۰ میلیون پوند کمتر از منچسترسیتی است. مقایسهای که به خوبی نشان میدهدف گلیزرها بیش از اینکه به فکر آینده باشگاه در درازمدت باشند به فکر سود خودشان هستند. گلیزرها به خوبی میدانند که ادامه افت باشگاه در سالهای آینده منجر به تبدیل شدن منچستریونایتد به یک تیم معمولی خواهد شد و همین موضوع سبب شده که آنها به فکر فروش باشگاه نیز بیفتند. حتی این فصل اخباری از علاقه گلیرزها به فروش منچستریونایتد منتشر شد، اتفاقی که نشاندهنده ناامیدی گلیرزها از آینده منچستریونایتد است.
تاکتیکهای پوچ یا فرصت ندادن به مربیان؟
سایت بدون -منچستریونایتد بعد از پایان کار فرگوسن ۴ نفر را در قامت سرمربی دایم باشگاه دیده و ۳ نفر از این افراد را اخراج کرده است! آمارها نشان میدهند که منچستریونایتد بعد از فرگوسن، عمر مربیانش کمتر از ۲ سال بوده که این موضوع نشاندهنده نبود ثبات در باشگاه است. آنها ابتدا با دیوید مویس راهشان را شروع کردند؛ اما در کمتر از یک فصل فهمیدند که راهشان با مویس به بیراهه ختم میشود و با او قطع همکاری کردند. آنها برای مویس فقط فلینی و ماتا را خریدند و تیم پیر و خسته فرگوسن را در اختیارش قرار دادند تا پروژه فرگوسن را ادامه دهد؛ اما این کار از دست مربیای با کیفیت مویس خارج بود و خیلی زود شکست خورد.
در فصل بعد پروژه تازهای در باشگاه کلید خورد؛ پروژهای که نشان از ادامه یک مسیر نداشت و سعی میکرد بیشتر از آنکه به فکر ادامه مسیر فرگوسن باشند به بازسازی مسیر او توجه کنند چراکه بازیکنانی مثل ویدیچ و فردیناند که از ستونهای تیم محسوب میشدند، تیم را ترک کردند البته سیاستهای نقل و انتقالاتی باشگاه تقریبا ثابت بود؛ اما سعی میکردند که بازیکنان شبهستاره را به تئاتر رویاها بیاورند، منچستریها سعی کردند با ستارههایی مثل دیماریا و فالکائو و جوانانی مثل شاو، بلیند، روخو و هررا به موفقیت برسند؛ اما این پروژه در کوتاهمدت شکست خورد و ناکام ماند؛ اما هررا و شاو، مهرههای تاثیرگذار یونایتد در چند فصل اخیر شدهاند و روخو هم در منچستریونایتد بد کار نکرده است؛ آنها در فصول دیگر پروژهشان را به شکل دیگری ادامه دادند و سعی کردند، جوانان با استعداد را به تیمشان بیاورند؛ پروژهای که نسبتا موفق بود و آنها توانستد به ثبات نسبی برسند و ۲ فصل متوالی سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را فتح کنند(۲سال متوالی با خوزه مورینیو، منچستریونایتد موفق به کسب سهمیه شد). منچستریونایتد برای مدعی بودن به یک بازنگری اساسی در سیاستهای باشگاه نیاز دارد، منچستریونایتد به بازیکنی دارای ذهنیت برنده نیاز دارد، بازیکنی که در هر لحظه توانایی رهبری تیم را داشته باشد و تیم را در زمین مدیریت کند. از طرف دیگر منچستریونایتد به یک مربی بزرگ هم نیاز دارد، مربیای در حد و اندازههای آنتونیو کونته یا ماریتیسو پوچتینو که بتواند با شناخت کافی از مسائل فنی و لیگ برتر انگلیس، منچستر را به موفقیت گذشته برسانند نه فردی مانند سولسشایر که تجربه خاصی در مربیگری ندارد و مشخص نیست، پروژهاش با باشگاه چه کار خواهد کرد. یونایتد در دو پنجره نقل و انتقالاتی اخیر حدود ۲۱۴ میلیون پوند هزینه کرده و با آوردن ستارههایی مثل هری مگوایر و آرون ونبیساکا در کنار برونو فرناندز و دنیل جیمز سعی بر زنده کردن رویای هواداران داشته اما سولسشایر موفق به برآورده کردن توقعات نشده و تیمش از کورس کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا خارج شده است.
باسلام .
به نظرمن به جای سولسشایر اگه قراره مربی دیگه ای بیاد اولویت اول آلگری هس اولویت دوم پوچتینو هست…
بغیر از این باشگاه منچستریونایتد باید یک مدیر ورزشی کاربلد و باتجربه استخدام کنه و کارش پیداکردن بازیکنان جوان و بااستعداد باشه و همچنین باید بازیکنان خوب آکادمی خودشون مثل چانگ ، ویلیامز ، گومز ، گرینوود و هر بازکن با استعدادشون رو هم باید حفظ کنن …
کار سرمربی باید سرمربی کردن باشه نه دنبال استعداد کشتن ، نه دنبال مدیریت باشگاه کردن و … هیچ مربی چند نفر نیست که بتونه چندین کار رو همزمان انجام بده و به احتمال زیاد اگر سرمربی این قابلیت ها رو هم داشته باشه بعد از الکس فرگدسن مالکان و مدیریت باشگاه منچستریونایتد این اجازه رو به سرمربی ندن ، پس سرمربی باید فکرش فقط در سرمربی کردن بازیکنان با استعداد و خوب باید باشه …
با یک مدیر ورزشی خوب و یک سرمربی بزرگ و خوب ، مالکان باشگاه هم میتونن به منافع و سود خودشون برسن…
درحالی که متاسفانه مالکان باشگاه و مدیریت باشگاه همه چیز رو بهم زدن و در استخدام یک مدیر ورزشی خوب هیچ کار نمیکنن ، در خرید بازیکن قصد آنچنانی مثل این که ندارن و این باعث میشه در نقل و انتقالات نتونتن تیم خوب و سرزنده ای هرفصل داشته باشن و بدبخت سرمربی با یک عالمه بازیکن مصدوم ، پیر و بی کیفیت میمونه چیکار انجام بده و منچستری رو شاهد میشیم که الان میبینیم….