چند روز پیش و در یک جمع دوستانه، هر کسی از مشکلات، دغدغهها و آرزوهایش میگفت. یکی از مشکلاتش برای پیدا کردن کار میگفت، یکی از همسری که همراه و همدل نیست و دیگری هم از سختیهای دفاع از پایاننامه که برایش دردسرساز شده بود. غرق در شنیدن این صحبتها بودیم که یکی از دوستانم، کمی صدایش را صاف کرد و سوال تاملبرانگیزی مطرح کرد: «بچهها، آیا در این دنیا کسی هست که در زندگی با هیچ مشکلی روبهرو نشود؟». انگار همهمان جا خوردیم چون برای لحظاتی، سکوت همه جا را فراگرفت. احتمالا همه ما داشتیم به این فکر میکردیم هر فردی در هر گوشهای از این دنیا که باشد، قطعا با مشکلاتی دستوپنجه نرم میکند و البته، آرزوهایی برای خودش دارد. یکهو یکی دیگر از بچهها، سکوت جمع را شکست و گفت: «به نظرم باید سوال مطرح شده را کمی تکمیل کنیم. باید بپرسیم که چطور باید یک ذهن باز و قدرتمند داشته باشیم که هم بتوانیم برای هر مشکلی، راهحلی پیدا کنیم و هم بهترین و سریعترین راهها را برای رسیدن به خواستههایمان کشف کنیم؟». این اتفاق که احتمالا شبیه به آن برای شما در جمعهای دوستانه و فامیلی هم افتاده، بهانه خوبی است تا درباره ذهنباز، بیشتر بدانیم. در پرونده امروز زندگیسلام تعریف روانشناسانه ذهنباز، ویژگیهای شخصیتی افرادی که ذهنباز دارند، مزایای بهره بردن از ذهنباز و توصیههایی طلایی برای دستیابی به این هدف را مطرح خواهیم کرد.
اصطلاح «ذهنباز» دقیقا یعنی چه؟
از جنبه روان شناسی، فردی دارای ذهنباز است که بدون پیشداوری دست به تجربیات جدید بزند معمولا بسیاری از ما به راحتی از عبارت «ذهن باز» برای خود یا دیگران استفاده میکنیم. مثلا ادعا میکنیم چون فلانی آدم موفقی است، ذهن باز و آمادهای دارد اما آیا میدانیم «ذهنباز» دقیقا به چه معنی است؟ در زندگی روزمره، معمولا عبارت «داشتن ذهن باز» به عنوان تعریفی برای افراد موفق که قدرت و تحمل شنیدن نظرات مخالف را دارند، استفاده میشود. از جنبه روان شناسی هم فردی دارای ذهن باز است که میتواند سایر عقاید و نظرات را بشنود و آنها را تجزیه و تحلیل کند، بدون تعصب و پیش داوری دست به تجربیات جدید بزند و از خلاقیت برای انجام کارهایش کمک بگیرد. ذهن باز خلاق است و آگاه. به دنیا و اطرافش با آگاهی نگاه میکند و میتواند تصمیمات درستی بگیرد. فردی که ذهنباز دارد برای انجام هر کاری یا گرفتن هر تصمیمی، تمام جوانب را بررسی میکند. اگر شما ذهنی باز نداشته باشید، به سختی میتوانید تمام عواملی را که در یک مسئله نقش دارند ببینید یا به راهحلهای موثر دست یابید. البته که داشتن یک ذهن باز و آماده، لزوما کار سادهای نیست. باز و پذیرا بودن نسبت به ایدهها و تجربیات جدید گاهی میتواند منجر به سردرگمی و ناهماهنگیهای ادراکی و حسی شود به خصوص اگر با چیزهایی روبهرو شوید که با باورهای فعلیتان در تضاد باشد اما قادر به بازبینی و اصلاح باورهای کهنه و اشتباه بودن، بخش مهمی از روند یادگیری و رشد فردی است. در ضمن افراد دارای ذهنباز، ممکن است که شکست هم بخورند چراکه به کارگیری خلاقیت و یافتن راههایی جدید برای موفق شدن، همیشه به موفقیت ختم نمیشود.
داشتن یک ذهنباز و قدرتمند چه سودی دارد؟
به دست آوردن بینش دقیقتر، رشد فردی، تجربیات جدید و … گوشهای از فواید داشتن ذهنباز است به طور کلی داشتن ذهن باز و قدرتمند، رضایتتان را از زندگی بیشتر می کند. در ادامه به گوشهای از فواید داشتن ذهن باز اشاره خواهیم کرد. پیدا کردن راه حل بهتر | داشتن ذهن باز به ما کمک میکند، راهحلهای بهتری برای مشکلاتمان پیدا کنیم. در قدم اول به ما کمک میکند از دیدگاههای مختلف به یک مشکل نگاه کنیم؛ بعد راههای بسیار گستردهتری برای حل آن پیدا خواهیم کرد. وقتی انتخابهای بیشتری به خودمان میدهیم، مطمئناً راهحلهای بیشتر و بهتری هم در اختیارمان قرار خواهد گرفت. داشتن فکری باز به ما کمک میکند که افق فکریمان را گسترش دهیم و انسانهایی خاصتر و جذابتر باشیم. به دست آوردن بینش دقیقتر| به چالش کشیدن باورهای فعلیتان و در عین حال، بررسی کردن ایدههای جدید باعث میشود به نگرشها و بینشهای تازهتری از دنیا دست یابید و درباره خودتان نیز به شناخت بهتری برسید. تجربیات جدیدتر| پذیرا بودن سایر عقیدهها، خلاق بودن ذهن، تمایل به انجام کارهای جدید و … میتواند مسیر تجربیات جدیدتر را به رویتان بگشاید. رشد فردی| داشتن یک ذهن باز و پذیرا میتواند شما را به عنوان یک انسان رشد بدهد و کاملتر کند. شما با دید بازی که دارید چیزهای نو و هیجانانگیزی درباره دنیا و آدمهای آن فرامیگیرید. این دستاورد کمی نیست، قبول دارید؟ سرزندهتر شدن| در مقابل تجربیات و ایدههای جدید، منعطف و پذیرا بودن به شما کمک میکند قویتر و سرزندهتر شوید. با داشتن ذهنی باز، تجربیات و دانش شما راکد نیست بلکه پویا و رو به رشد خواهد بود. احساس خوش بینی| یکی از مشکلات بسته بودن ذهن، این است که اغلب منجر به منفیگرایی و بدبینی در افراد میشود اما یک ذهن باز و آماده، به شما انگیزه میدهد به زندگی و آینده، نگاه خوش بینانهتری داشته باشید. یاد گرفتن چیزهای جدید| اگر همیشه از شکست بترسید و فقط به دنبال انجام یک سری کارهای روزمره باشید، چگونه خواهید توانست چیزهای جدید و بیشتری یاد بگیرید؟ کنار زدن محدودیتها، داشتن اعتماد به نفس بالا و ارتباط و تعامل با آدمهای گوناگون و …، بدون تردید ذهنتان را تازه و فعال نگه میدارد و باعث می شود چیزهای جدیدی یاد بگیرید. صاحب نظر شدن: افرادی که ذهن بازی دارند، معمولا بیشتر اهل مطالعه و تحقیق هستند. بنابراین درباره هر موضوعی، اگر به آنها کمی زمان بدهید، صاحبنظر میشوند و میتوانند سرعت پیشرفت در هر زمینهای را افزایش دهند. پریشان نشدن در مواجهه با مشکلات| واکنشها و میزان پذیرش افراد دربرابر مشکلات با یکدیگر متفاوت است. بعضی آدمها در مواجهه با کوچکترین مشکلی، احساس ناراحتی و بیقراری کنند و دچار استرس و اضطراب می شوند. بعضی انسانها سعی میکنند با اجتناب از اجرایی کردن ایدههای جدید که ممکن است ثبات و قطعیت را به چالش بکشد، خطرات و ناامنیها را به حداقل برسانند. در این بین، افرادی که ذهن بازی دارند، در زمان روبه رو شدن با هر مشکل، قبل از هر چیز به دنبال یافتن راهحل میروند تا غصه خوردن و … .
چگونه ذهنی باز و آماده داشته باشیم
؟از ایدههای جدیدی که به ذهنتان میرسد، نترسید چراکه همین ترس، خلاقیت را در شما از بین میبردفراگرفتن اینکه چطور ذهن باز داشته باشید، غیرممکن نیست اما کمی سخت است. ذهن ما از جهات زیادی، به گونه ای تنظیم شده که با تغییر مخالف است. با این حال و اگر هر روز عملکرد یکسانی در زندگی داشته باشیم، علاوه بر اینکه احساس کسالت و خستگی خواهیم کرد، قوای عقلانیمان نیز کاهش می یابد. از طرف دیگر، اگر به دنبال راههای جدید برای انجام کارها و نگاه کردن به زندگی باشیم، ظرفیت عقلانی خود را هر روز افزایش می دهیم، زندگی برایمان جذابتر و تجربیاتمان گستردهتر میشود. البته و به هر حال تمرین برای داشتن ذهن باز، به تلاش زیادی نیاز دارد اما برای تعلیم ذهنتان، چند توصیه به شما داریم. از ایدههای جدید نترسید همیشه از زاویه بزرگتری به زندگی نگاه کنید. هم به زندگی و هم به اتفاقاتی که با آنها مواجه میشوید. همچنین از ایدههای جدیدی که به ذهنتان میرسد، نترسید. این ترس، خلاقیت را در شما از بین میبرد.
با سوگیری تاییدی مغزتان مبارزه کنید
ما دارای یک تمایل شناختی به نام سوگیری تاییدی هستیم که میتواند یکی از بزرگترین عوامل موثر در بسته شدن ذهن باشد. غلبه بر این گرایش کار سختی است زیرا سوگیری تاییدی مغز ما میخواهد که ما به چیزهایی که باورهای فعلیمان را تصدیق میکنند، توجه کنیم و همزمان همان چیزی که طرز فکرمان را به چالش میکشد، بیاعتبار و کم اهمیت تلقی میکند. مبارزه با این دو نیروی درونی به هیچ وجه ساده نیست اما ممکن است. یکی از بهترین راههای مبارزه با سوگیری تاییدی مغز، آگاه بودن به وجود آن است. وقتی با اطلاعات جدیدی روبهرو میشوید، لحظهای مکث کنید و ببینید سوگیری تاییدی مغزتان چگونه ممکن است بر نحوه ارزیابی این اطلاعات جدید اثر بگذارد.
همیشه از خودتان سوال کنید
بخشی از داشتن ذهن باز به این برمیگردد که بتوانید نه تنها از دیگران بلکه از خودتان نیز سوال کنید. وقتی با اطلاعات جدیدی روبهرو میشوید، این سوالات کلیدی را از خودتان بکنید: درباره این موضوع واقعا چقدر میدانید؟ منبع این اطلاعات تا چه اندازه معتبر است؟ آیا راه دیگری برای انجام دادن آن، وجود دارد؟ آیا سوگیری ذهنی خاصی دارید که بر طرز فکرتان درباره این موضوع اثر بگذارد؟ در خیلی از موارد، این نوع خود پرسشگریها میتواند کمکتان کند باورهایتان را عمیقتر کنید یا اینکه برای انجام یک تصمیم جدید، دست به کار شوید. به خودتان زمان بدهید وقتی چیزی میشنوید که با آن مخالف هستید یا نقدی به یک رفتار یا شخصیتتان وارد میشود که قبول ندارید، اولین واکنش درونیتان یا این است که مخالفت خود را ابراز کنید یا اینکه فقط سکوت کنید. ما انسانها معمولا در مواجهه با چیزی که برخلاف ذهنیتمان است، وارد مرحله تلاش برای اثبات اشتباه بودن طرف مقابل یا ایده مقابلمان میشویم و حتی گاهی فرصت بررسی تمام جوانب ایده مخالف را هم به خودمان نمیدهیم. ضمنا به راحتی ممکن است در تله یک واکنش هیجانی دربرابر ایدهای مخالف بیفتید: «با ایدهای مخالف هستید، چیزی را که شنیدهاید اصلا نمیپسندید و حتی اصرار دارید به طرف مقابل بفهمانید که طرز فکرش اشتباه است». مشکل این گونه واکنشهای فوری و هیجانی این است که در لحظه تصمیم میگیرید و به خودتان فرصتی برای بررسی تمام جوانب آن موضوع نمیدهید. راهکار بهتر این است که زمان کوتاهی به خودتان بدهید تا بتوانید شواهد موجود را بسنجید. پس بعد از اینکه ایدهای را شنیدید یا به ذهنتان خطور کرد، چند لحظه مکث کنید و سپس درخصوص اینکه ارزش دارد تا بیشتر دربارهاش فکر کنید یا نه، تصمیم بگیرید.
داشتن تواضع را تمرین کنید
حتی اگر در حوزهای بسیار تبحر دارید، این را فراموش نکنید که مغز، بسیار ناقصتر از چیزی است که بیشتر ما باور داریم. تحقیقات نشان داده داشتن اطلاعات و دانش زیاد درباره چیزی در واقع میتواند منجر به بسته بودن ذهن شود. وقتی فکر میکنید در زمینهای دانش و قدرت فوقالعادهای دارید یا باور دارید هم اکنون همه چیز را میدانید، احتمال اینکه بتوانید اطلاعات جدیدی را بپذیرید یا تغییری در ایدههای فعلیتان ایجاد کنید، بسیار کم است. این ویژگی نه تنها ظرفیت یادگیریتان را محدود میکند، بلکه میتواند باعث شود سطح دانشتان را بیشتر از آن چه هست تصور کنید و با این طرز فکر نادرست، نتوانید ایرادها و کمبودهای خود را ببینید. خبرههای واقعی کسانی هستند که درباره توانمندیهای خود تواضع دارند و میدانند که همیشه چیزهای زیادی برای یادگرفتن وجود دارد. پس اگر فکر میکنید همه چیز را میدانید، احتمالا چیزی نمیدانید! نکته پایانی هم اینکه، گاهی شانسی که زیاد از آن حرف میزنیم و تصور میکنیم فقط در زندگی دیگران وجود دارد، با داشتن ذهنیباز، قدرتمند، پذیرا و آماده میتواند به ما هم رو کند!