سایت بدون -«من عاشق نوشتن هستم. از بچگی علاقه داشتم مانند نویسندگان بزرگ کتاب بنویسم و چاپ کنم اما نمیدانم چه کار کنم؟ از کجا شروع کنم و چه چیزی بنویسم؟ راستی، شما میتوانید به من کمک کنید؟» این سؤالی است که این روزها بیشتر جوانان از اهل قلم میپرسند. در چند سال گذشته شاهد گرایش جوانان به نوشتن بودهایم البته این موضوع به خودی خود بد نیست. نوشتن نیاز طبیعی است که در همه وجود دارد اما نویسنده شدن مسئلهای است که با نوشتن عادی متفاوت است.با ورود شبکههای اجتماعی و ظهور سایتهای وبلاگی مانند ویرگول هرکسی که توانسته چند متن بنویسد، ادعای نویسندگی میکند. در بیوی خود هم عبارتهای «تولیدکننده محتوا» یا «نویسنده» مینویسند. این توهم کاذب که متأسفانه بعضی افراد سودجو با برگزاری کلاس و دریافت پول بر آن دامن میزنند، باعث شده واقعاً کسی که عاشق نویسندگی است و استعداد دارد، راه خود را اشتباه برود.برای همین تصمیم گرفتیم یک بار برای همیشه راه و رسم نویسنده شدن را به طور دقیق بیان کنیم. این بار به سراغ علیرضا پورمشیر رفتیم؛ نویسنده نسل جوان. پورمشیر دانش آموخته علوم و ارتباطات اجتماعی شاخه روزنامه نگاری است و یک دهه است که در حوزه نویسندگی برای انواع رسانه ها مانند رادیو، تلویزیون و شبکههای اجتماعی فعالیت میکند. الآن هم نویسنده برنامه مخاطب خاص است. همچنین در سال ۹۰ اولین کتاب خود را در حوزه اجتماعی چاپ کرد. با این حال پورمشیر هنوز خود را نویسنده واقعی نمیداند و میگوید برای رسیدن به جایگاه بزرگان راه زیادی را باید بپیماید.
نویسندگی یک نیاز است
همه ما به نوشتن نیاز داریم. باید بدانیم که چگونه یک متن را بنویسیم؛
مانند آداب معاشرت یا رانندگی که باید این روزها بلد باشیم، نوشتن هم
همینطور است. شما وقتی میخواهید که یک نامه اداری یا عاشقانه بنویسید،
باید بدانید که چگونه شروع و از چه عبارتهایی استفاده کنید. حداقل این که
با کمی جستوجو سبک نوشتن این نامه ها را یاد بگیرید. حتی اگر قرار است در
شبکههای اجتماعی خود متنی بنویسید، باید بدانید که چه عبارتی را به کار
ببرید. همه ما به نویسندگی مانند دیگر علوم از جمله ریاضی، دینی، ادبیات و
… نیاز داریم. البته هرکسی در نوشتن سبک خاص خود را دارد.
دقت نویسنده
نویسنده کسی است که باید دقت بالایی داشته باشد. او باید به چیزهایی دقت
کند که کمتر کسی به آن توجه میکند. برای مثال این روزها که هوا بسیار
آلوده شده، همه به نوعی نظرات مختلفی میدهند اما نویسنده از جنبه دیگری به
آن نگاه میکند. مدلی که میتواند دردمندانه و حتی با نگاه طنز هم باشد.
نگاه نویسنده نباید با مردم یکسان باشد.برای این کار بهتر است ابزار
نویسنده همیشه کنار دستش باشد؛ یعنی دفتر و قلم. البته این روزها این ابزار
به تبلت و موبایل تغییر یافته است. نویسندهای که از دل مردم بنویسد و با
دقت باشد، همیشه در دل آنها جا باز خواهد کرد. البته باید گفت که متأسفانه
کمتر به این دسته افراد توجه میشود. ما نویسندگان بزرگی داریم که بعد از
مرگ شان آثارشان شناخته شده و تا زمان زنده بودن کسی به آنها بها
نمیداد.این روزها هرکسی با چهار بار کلاس رفتن و کتاب خواندن خود را
نویسنده میداند. بعد یک دوره آموزشی میگذارد. جالب است بدانید که بزرگان
این حوزه بعد از این همه سال فعالیت تازه کلاس آموزش نویسندگی میگذارند.
حال دلت را خوب کند
آیا من واقعاً نویسنده خواهم شد یا خیر؟ سؤال این است که بسیاری عاشق
نوشتن هستند اما هیچ اقدامی نمیکنند. برخی فقط علاقه دارند مانند زبان.
برخی علاقه هم دارند اما فقط در دوره خاصی شرکت میکنند یا کتاب میخوانند.
برخی دیگر به دنبال یادگیری میروند. دسته آخر نویسنده خواهند شد. اولین
اصل این است که نوشتن باید حال دلت را خوب کند، سپس باید تلاش کرد. دوست
داشتن با دنبال آن رفتن متفاوت است. من هم خیلی چیزها دوست دارم اما اصلاً
شاید دنبال یادگیری آن هم نروم.
تکرار، تمرین و مطالعه
برای نویسنده شدن باید به صورت مداوم کتاب بخوانید. کتابهای نویسندگی و
رمانهای ایرانی و خارجی را خریداری و مطالعه کنید. در دورههای مختلف
نویسندگی و حتی دورهمی انتشارات شرکت کنید. اول خود را آنالیز کنید که آیا
واقعاً عاشق نویسنده شدن هستید یا خیر. خودتان را بسنجید. آثار هنری بزرگان
کشور را خریداری و یک آرشیو از آنها درست کنید. چندبار کتابهایشان را
بخوانید تا طرز نوشتن و قلم آنها دستتان بیاید.البته فقط مطالعه کافی
نیست. تکرار و تمرین هم خیلی مهم است. برای نویسندگی باید پنج مرحله تکرار،
تمرین، مطالعه، دست به قلم شدن و انتشار اثر را دنبال کنید. این روزها همه
تریبون دارند. برخی کلاس و دورههای مختلف برگزار میکنند و برخی دیگر در
فضاهای مجازی فعال هستند. متن شما را در فضای مجازی همه دنبال میکنند،
بدون این که خودتان متوجه شوید. این فضا با این که میتواند تهدیدکننده
باشد، اگر به خوبی استفاده شود، یک مکان استعدادیابی هم خواهد بود.
هرچه را که یاد گرفتید، تکرار کنید. اینقدر تکرار و تمرین کنید که صورت
درست آن ملکه ذهن تان شود. دست از قلم برندارید، بنویسید، تا میتوانید
بنویسید. از غلط نوشتن نهراسید. نوشتههای خود را در فضای مجازی به اشتراک
بگذارید. از این که کسی به آن خرده بگیرد، ناراحت نشوید. اتفاقاً باید از
او تشکر کنید که با یک نقد شما را در مسیر درست قرار داده است.
همچنین در دورههای مختلف نویسندگی شرکت کنید. دورهمی مربوط را از دست ندهید. باز هرچه در آن جا یاد گرفتید، تمرین و تکرار کنید.
ژانر خود را پیدا کنید
قدم اول در نوشتن پیدا کردن ژانر خود است. هرکسی به یک موضوعی علاقه دارد و
مسلماً در آن موضوع بهتر میتواند تحقیق کند و بنویسید؛ اجتماعی، مذهبی،
سیاسی و … بعد که ژانر خود را پیدا کردید، به دنبال سرآمدان آن حوزه
باشید. چه افرادی قلم خوبی در این ژانر دارند. کتابهای آنها را خریداری و
مطالعه کنید. اگر دوره آموزشی دارند، حتماً شرکت کنید.
فقط مراقب باشید. این روزها ورک شاپ های نویسندگی زیاد شده است. وقت و پول
خود را برای شرکت در هر کلاس و ورک شاپی هدر ندهید. دنبال استاد واقعی این
حوزه باشید. مطمئن باشید که برای هر ژانری این روزها استادی پیدا میشود
که بتوانید آموزههای او را مطالعه کنید. حالا اگر فرد تا به حال کلاس
نداشت یا دیگر زنده نبود، از شاگردان او کمک بگیرید. از طریق صفحه مجازی با
آنها در ارتباط باشید. به اصطلاح سریش باشید. بار اول شاید درست جواب
ندهند اما اینقدر پیگیری کنید تا بتوانید یک روزنه ارتباطی به دست
بیاورید. برای مثال، قیصر امین پور الآن دیگر زنده نیست اما مجلسهایی به
یاد او برگزار میشود. در این مجلسها شرکت کنید.
با کلاس رفتن نویسنده نمیشوید
اشتباه نکنید. با کلاس رفتن و مطالعه آثار نویسنده نمیشوید. باید تا
میتوانید مشق کنید و بنویسید. افراد باتجربه و خبره این کار مثلی دارند
مبنی بر این که هرچه بیشتر میدانم و مینویسم، میفهمم که چیزی نمیدانم.
تمرین، تمرین، تمرین. فراموش نکنید. شما تا چندبار تمرین ریاضی را حل
نکنید، یاد نخواهید گرفت. نویسندگی هم به همین صورت است. باید بنویسید.
قلم نو نیاز است
کاغذ گران شده و درنتیجه بهای کتابها هم افزایش داشته است. این مسئله بر
کاهش مطالعه کتاب اثر منفی گذاشته است. سال ۹۰ هر کتاب ۵ هزار بار چاپ
میشد و امسال ۱۰۰۰ بار اما این موضوع باعث نشده کتاب خوانهای واقعی دست
از مطالعه بکشند. کتابهایی که به سبک نو نوشته شوند، خواهان زیادی خواهند
داشت. مردم نیاز به قلم نو دارند. این روزها سبک خواندنها عوض شده و اهل
مطالعه به سمت مینیمال ها رفتهاند. باید سبک خود را به روز کنید.
نویسندگی شروع بسیار سختی دارد. نباید در همان اول به دنبال نتیجه باشید.
از نقدها ناراحت نشوید و آنها را با جان و دل بپذیرید. ممکن است که یک نفر
به شما حتی ناسزا هم بگوید. از او تشکر کنید. نویسندگی کار هنری است که
همراه با عشق میآید. شما در این کار نان دل خود را میخورید. حاصل و
دسترنج فکرتان را خواهید خورد. به امید یک شب ره صدساله رفتن وارد این حوزه
نشوید. به این نگاه کنید که با نوشته خود بار مثبتی در جامعه خواهید
گذاشت.از این که متن تان ایراد دارد، نترسید. همین الآن متن بسیاری از
نویسندهها ایراد دارد. از این که به شما بگویند در نویسندگی پول نیست و
حالا معروف شدی، بعد از آن چه خواهد شد؟ قرار نیست که اتفاق خاصی بیفتد.
شما کار فرهنگی انجام میدهید. در حقیقت در حال خدمت به فرهنگ جامعه خود
هستید.به هرحال برای نویسنده شدن اول ژانر خود را پیدا کنید. بعد به دنبال
افراد قوی در این حوزه باشید. آثارشان را مطالعه کنید. سپس تا میتوانید
مطالعه و تمرین کنید. نویسندگی با نوشتن عادی فرق دارد. باید دیدتان را عوض
کنید. به دنبال دید جدید باشید.