سایت بدون -در حالی که رئیس فدراسیون فوتبال برای معرفی سرمربی جدید تیمملی دایما وقت میخرد و وعدههایش تاکنون عملی نشده است، جدیدترین شایعه که اتفاقا خیلی هم جدی مطرح شده، حضور «یورگن کلینزمن» کاپیتان و سرمربی سابق ژرمنها در ایران است. این شایعه از آنجا تقویت شد که امیر سلطانی، مدیرعامل سابق استقلال خوزستان و یکی از ایجنتهای ایرانی خارج از کشور با انتشار تصویری از کلینزمن نوشت: «کمی قدیمی، اما هنوز طلا… به ایران خوش آمدی مربی.» از سوی دیگر چند روز قبل مرزبان، سرمربی وقت نفت مسجدسلیمان که سالها در آلمان کار کرده، گفته بود اطلاعات خوبی از سرمربی جدید تیم ملی دارد اما نمیتواند آنها را بازگو کند. با اینکه برخی این شایعه را به دلایلی نزدیک به واقعیت دانستند، با کمی تفکر به این نتیجه پی میبریم که تقریبا امضای قرارداد با سرمربی سابق آمریکا محال است.
١- کلینزمن باید قید آمریکا را بزند!
یورگن کلینزمن تا چند سال قبل سرمربیگری تیمملی آمریکا را برعهده داشت و
هماکنون هم ساکن این کشور است. حتی گفته میشود فرزند این مربی آلمانی در
تیمهای پایه آمریکا فعالیت میکند. قطعا اگر کلینزمن سیتیزن آمریکا نشده
باشد و به ایران بیاید، هر بار برای رفتن به آمریکا باید درخواست ویزا کند!
از سوی دیگر با توجه به تحریمهای ترامپ علیه ایران، کلینزمن ممکن است با
مشکلاتی برای سفر به ایران و بازگشت به آمریکا مواجه شود؛ مثلا اینکه
دستمزدش از سرمربیگری ایران را نمیتواند از حسابهایی بینالمللی خود
دریافت کند؛ چون بلافاصله مسدود خواهد شد!
٢- اتهامات اخلاقی
چند سال قبل بود که برخی رسانههای آلمانی اخباری مبنی بر همجنسگرا بودن
یورگن کلینزمن را منتشر کردند؛ شایعهای که به صورت گسترده و خیلی جدی در
میان ژرمنها پخش شد. با اینکه هیچ وقت سرمربی آلمانی این موضوع را تایید
نکرده، اما به هر حال این شایعه چیزی نیست که در ایران به آن توجهی نشود و
قطعا از نظر قانونی و شرعی با جامعه ایران در تضاد کامل است.
٣- فراری از نشریات زرد
زمانی که کلینزمن سرمربیگری تیمملی آلمان را بر عهده داشت، از نشریات زرد
که جدا از مسائل فنی به بخشهای دیگر کار و زندگی او ورود میکردند، فراری
بود. قطعا اگر این مربی آلمانی تحقیقات خود را پیش از حضور در تهران کامل
کند، از تنشهایی که میان کیروش و برخی رسانهها در سالهای اخیر وجود
داشت، میتواند بفهمد که در ایران هم کارش سادهتر از آلمان نیست.
۴- سه سال بدون تیم!
سرمربیگری آلمان بین سالهای ٢٠٠۴ تا ٢٠٠۶، سرمربیگری بایرن مونیخ، بین
سالهای ٢٠٠٨ تا ٢٠٠٩ سرمربیگری تیم ملی آمریکا و بین سالهای ٢٠١١ تا
٢٠١۶ قطعا کارنامه بدی برای یک مربی بینالمللی که نامزد حضور روی نیمکت
تیمملی ایران باشد، نیست. ضمن اینکه کلینزمن در دوران بازیگری هم جزو
ستارههای آلمان بود و سابقه گلزنی به ایران در جامجهانی ١٩٩٨ را هم دارد.
کسی که با آلمان به مقام سومی جامجهانی ٢٠٠۶ رسید، حالا سه سالی است که
تیم ندارد و خبری از او روی نیمکت تیمهای ملی و باشگاهی مختلف نیست. این
شاید یک نمره منفی در کارنامه کلینزمن باشد که چند سالی از فوتبال روز دنیا
دور بوده و البته در آسیا هم هیچ سابقهای ندارد.
۵- قیمت بالای مربی آلمانی
یکی دیگر از مواردی که یورگن کلینزمن را از ایران دور میکند، مبلغ بالای
قرارداد این مربی است. در حالی که فدراسیون فوتبال برای پرداخت پول کیروش
هم به مشکل خورده بود، به نظر میرسد حداقل چیزی حدود ٢ میلیون یورو
سالیانه باید به کلینزمن بپردازد تا او راضی به عقد این قرارداد شود. جالب
است بدانید اولین قرارداد کلینزمن با آمریکا به مدت سه سال ۵,٢ میلیون پوند
ارزش داشته است؛ این یعنی سالیانه ١.٧ میلیون پوند این مربی از
آمریکاییها دریافت کرده؛ اگر چه در قرارداد دوم هم قطعا این مبلغ افزایش
پیدا کرده است. اگر تصور کنیم کلینزمن با همان قیمتی که سال ٢٠١١ با آمریکا
قرارداد بسته بود، با ایران قرارداد امضا کند، فدراسیون فوتبال باید
سالیانه بیش از ٣٠ میلیارد تومان به این مربی بپردازد؛ اگر چه این اتفاق
بعید است و در ضمن باید پاداشهای موجود در قرارداد مربیان خارجی را هم در
نظر گرفت.