سایت بدون- کسانی که پاتوقشان سالنهای نمایش تئاتر است، میدانند که دست و پا کردن حتی صد نفر تماشاگر برای یک نمایش بدون ستاره، کار مشکلی خواهد بود. بحران مخاطب تنها مربوط به ایران نیست و حتی در اروپا هم بعضی از نمایشهای کلاسیک را برای اینکه دیده شوند و به عبارتی با انگیزه فراموش نشدن هنر کلاسیک این قاره، به بیمارستانها میبرند و برای کسانی که مدتهاست بستری شدهاند و حوصلهشان سر رفته یا همراهان کلافه آنها نمایش میدهند.
اما بعدازظهر روز سهشنبه ۲۹ مردادماه ۱۳۹۸، تالار وحدت با استقبالی فراوان میزبان اجرای نمایش موزیکالی شد که تفاوتی اساسی با اجراهای معمول داشت. نمایش موسیقایی «اشکها و لبخندها» قرار بود به کارگردانی هادی قضات و رهبری ارکستر نصیر حیدریان در ساعت ۶ عصر آن روز بر صحنه برود و مخاطبان آن روشندلان شهر تهران باشند.
اینکه افراد نابینا به سالن نمایش تئاتر بیایند، خودش خیلی عجیب به نظر میرسید، اما نکته جالبتر اینجاست که این حضور به هیچوجه نمادین نبود و این مخاطبان واقعا برای لذت بردن از یک اثر نمایشی به آنجا آمده بودند. شاید آدمهایی که چشم دارند و میبینند، هیچوقت به درستی درک نکنند که افراد روشندل چه دریافتی از دنیای اطرافشان دارند. حتی حدس زدن اینکه آنها بدون چشم میتوانند فیلمها و نمایشها یا حتی تابلوهای نقاشی را ببینند، برای کسی که با این فضا آشنا نبوده، غیرممکن باشد. اما حقیقت این است که روشندلان خیلی بیشتر از آنچه تصور میشود، بدون استفاده از حس بینایی، قادر به درک دنیای اطرافشان و بهره بردن از هنرهایی هستند که ما با کمک چشم آنها را دریافت میکنیم. گلاره عباسی از چند وقت پیش طرحی را پیاده کرد با نام «سوینا، سینمای ویژه نابینایان» که در آن سه فیلم سینمایی «اجارهنشینها»، «سرخپوست» و «آشغالهای دوستداشتنی من» برای روشندلان نمایش داده شد. این نمایشها با توضیحاتی کوتاه و به موقع، میتوانست طوری باشد که آنها از فضای داخلی فیلمها سر دربیاورند و از کار لذت ببرند.
اما حالا این اولین اجرای تئاتر بود که برای آنها بر صحنه میرفت و واکنش این مخاطبان خیلی بهتر از آن چیزی درآمد که حدس زده میشد. اگر این عبارت به کسی برنخورد، میشود گفت روشندلان مضمون نمایش را از بسیاری از مخاطبان دیگر بهتر میفهمیدند و این از واکنشهایشان به فرازهای مختلف کار و اظهارنظرهایی که هنگام اجرا میکردند، معلوم میشد.
نمایش «اشکها و لبخندها» اثر هادی قضات براساس قطعه موسیقایی «اشکها و لبخندها» اثر ریچارد راجرز تولید شد که با ۱۱۵ بازیگر حول داستان خانواده کاپیتان فونتراپ در شهر زالسبورگ حرکت میکرد؛ خانوادهای که بر اثر اتفاقی غیرمنتظره و معجزهآسا درگیر قدرت بیپایان موسیقی میشوند و این هنر روزها و شبهای زندگیشان را با هم میآمیزد و آنها را با عشق در کنار یکدیگر نگه میدارد تا جایی که هیچ چیز جز آرمان و عشق برای آنها معنا پیدا نمیکند و این مفهوم، سپری در مقابل نیروی هیتلر و هیتلریان برای نپذیرفتن حرفی است که کاپیتان فونتراپ با آن ناسازگاری دارد. آنها با عشق و مفهوم جریانساز موسیقی به همه چیز و همه کس پشت میکنند و به زندگی پر از اعجاز موسیقی ادامه میدهند.
گلاره عباسی، مدیر طرح سوینا سینمای ویژه نابینایان، درباره اینکه آغاز طرح سوینا از کجا نشات گرفت و انگیزهاش برای ایجاد این طرح چه بود، میگوید: «سوینا، نتیجه یک تجربه شخصی است. من در ابتدا با همراهی دوستان نابینا که فیلمها و سریالها را تماشا میکردند، بعد از گپ و گفتهایی راجعبه اینکه چطور راحتتر میتوانند فیلم ببینند، به این نتیجه رسیدم که فیلمها را برایشان صوتی کنم و براساس این نتیجه در سه اکران فیلمهای «اجارهنشینها»، «آشغالهای دوستداشتنی من» و «سرخپوست» را برایشان نمایش دادم. امروز هم برای اولین بار ۳۵۰ نفر از نابینایان برای تماشای نمایش موزیکال «اشکها و لبخندها» اثری از هادی قضات در تالار وحدت حضور پیدا میکنند تا برای اولین بار به تماشای نمایش بنشینند. طرح سوینا، سینمای ویژه نابینایان یک طرح ثابت برای تماشای فیلمهای سینمایی مخصوص نابینایان و کمبینایان است که ما سعی کردهایم در کنار آن برنامه، تماشای تئاتر و نقد و بررسی کتاب را نیز برای روشندلان عزیز تدارک ببینیم.» عباسی در این خصوص که آیا نمایش فیلمهای حال حاضر سینمای ایران برای مخاطبان نابینا کافی است یا اینکه باید آثاری نیز مخصوص روشندلان تولید شود، میگوید: «من براساس تجربهای که با دوستان نابینا داشتهام میگویم که تفکیکی میان نابینایان و افراد معمولی وجود ندارد و آثار هنری ما باید همانطور که در جامعه وجود دارند، برای روشندلان به نمایش دربیایند. سینمای ویژه نابینایان به این دلیل ویژه است که فیلمهای سینمایی را برای راحتی مخاطب نابینا صوتی میکند و در اختیارشان قرار میدهد.
این کار یک اقدام فرهنگی است که در درجه اول به علاقه من به سینما، تئاتر و هنرهای نمایشی بازمیگردد. تلاش ما بر این است که آثار تولیدشده را برای مخاطب نابینا آمادهسازی کنیم نه اینکه در تولید آثار حتما به این نکته توجه کنیم که شاید این آثار بخواهد در آینده برای مخاطب نابینا به اجرا دربیاید. ما با صوتی کردن تمامی فیلمها یک آمادهسازی و آسایش برای نابینایان انجام میدهیم. مخاطبان نابینا علاقه بسیاری به حوزه فرهنگ و هنر دارند که بنا به دلایلی همچون عدم خرید بلیت اینترنتی، امکان حضور در این محیط فرهنگی را ندارند. ما بر این اساس، سایتی را طراحی کردیم که شرایط و راه دسترسی نابینایان را برای حضور در این محیطهای فرهنگی فراهم میکند. رادیو سوینا نیز که مدتی است فعالیت خود را با حضور نابینایان و افراد معمولی آغاز کرده است، برای اطلاع تمام دوستان اعم از نابینایان از اخبار، فعالیتها و برنامههای اکران فیلم، نقد کتاب و… به فعالیت میپردازد.»
گلاره عباسی حضور در این طرح را باعث بهدست آمدن تجربهای جدید و متفاوت برای خودش میداند و اضافه میکند: «آشنایی با دوستان نابینا جهان جدیدی است که با آن آشنا شدهام. من از میان این عزیزان دوستان بسیار زیادی پیدا کردم که با آنها در تعامل هستم.»
بعد از صحبت با گلاره عباسی، با مخاطبانی که داخل سالن بودند وارد گفتوگو شدیم. با اشکان آذرماسوله، سردبیر، تهیهکننده و گوینده برنامههای رادیویی که با همسرش، که او هم روشندل است، به تماشای نمایش «اشکها و لبخندها» آمده بود، درباره این اتفاق صحبت کردیم و او گفت: «سوینا یک اتفاق بزرگ برای فرهنگ و هنر کشورمان است؛ از این جهت که نابینایان، قشر گمشده همه این سالهای سینما و تئاتر، حضور جدیتری در مدیومهای مختلف فرهنگ و هنر پیدا میکنند.»ماسوله ادامه داد: «ایده سوینا و شروع آن از یک صحبت میان من و گلارهعباسی شکل گرفت. روزی که او میهمان برنامه من در رادیو بود و از من پرسید که برای فیلم تماشا کردن نابینایان چه میشود کرد، من به او توضیحدار کردن فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی را پیشنهاد کردم. طی صحبتهایی که اسفندماه سال ۹۷ میان من و گلاره عباسی شکل گرفت، در حال حاضر به یک طرح پیشرفته و ویژه بهنام «سوینا، سینمای ویژه نابینایان» رسیدهایم. ما سه اکران فیلم در سه زمان متفاوت با حضور ۴۰۰ نابینا داشتیم که سعی کردیم در هر اکران اتفاق خوبی را رقم بزنیم و دست خالی از مراسم بیرون نیاییم.»
این گوینده رادیو درباره اقدامات صورتگرفته برای نابینایان در طرح سوینا اظهار کرد: «ما در سه اکران فیلم سینمایی، در لحظه فیلمها را برای نابینایان توضیحدار کردیم تا بتوانند فیلم را بفهمند. وبسایت و رادیو سوینا را همزمان با آخرین اکران در سینما چارسو راهاندازی کردیم که ویژهبرنامههای مختلفی را برای شنوندگان دارد و امروز هم برای اولین بار نابینایان را برای تماشای تئاتر «اشکها و لبخندها» آوردهایم تا جریان مثبتی را به فرهنگ و هنر کشور تزریق کنند.»سپس محمدجواد جمشیدیان، یکی دیگر از نابینایان جوان حاضر در مراسم نمایش «اشکها و لبخندها» درباره آغاز طرح سوینا و فعالیتهایش گفت: «سوینا طرح بسیار خوبی از جهت فرهنگسازی برای شناساندن توانمندی جامعه نابینایان به مردم است و از طرف دیگر این طرح باعث شده دوستان نابینا با یکدیگر آشنا شوند و بیشتر در جامعه حضور پیدا کنند.»این جوان نابینا درباره حمایت و پیشرفت این طرح جهت توانمندسازی نابینایان در جامعه بیان کرد: «اگر دوستان نابینا از این طرح حمایت کنند و در فعالیتها حضور داشته باشند، سوینا پیشرفت خواهد کرد.» من تا قبل از آغاز این طرح به دلیل علاقه به فیلم و سریال بسیار راغب بودم که فیلمها را تماشا کنم، اما اکثرا برای تماشای فیلم به کسی در خانه یا سینما نیاز داشتم که جزئیات صحنه فیلم را برایم توضیح بدهد، اما بیشتر مواقع برای اینکه دیگری را از لذت فیلم دیدن محروم نکنم، خودم به تماشای فیلم نمینشستم یا اگر فیلمی نگاه میکردم، تا حد امکان توضیحات اضافی نمیخواستم.» محمدجواد جمشیدیان در پایان گفت: «امیدوارم این موضوع در جامعه فرهنگسازی شود تا مردم نابینایان را همانطور که هستند در جامعه بپذیرند و این نگاههای متفاوت بودن از روی قشر نابینا برداشته شود.»
برچسببدون تئاتر سایت بدون گلاره عباسی معرفی تئاتر معرفی نمایش
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل«نگاه به دست ننه کن مثل ننه غربیله کن»
سایت بدون – غربیله کردن همان غربال کردن است و به به فرآیند الک کردن …