سایت بدون – این جواد دیگر «خیابانی» نیست
خیابانی بودن نشانه اصالت است،نشانه بازاری نشدن ،نشانه وارد چرخه قواعد نظام سرمایهداری نشدن،تراش خوردن در روی آسفالتهایی که ریشه در سنتاجتماعی هنر عاشقانه دارند
فوتبال خیابانی ،موسیقی خیابانی ،رقص خیابانی،هنر خیابانی نوعی اعتراض است به قواعد تجاری و سرشار است از خلاقیتی مملو از عشق
جواد خیابانی امروز اما در فکاهی ترین جایگاه هنر غیرخیابانی ایستاده است،او فروشنده بنجلترین کالاهای کلامی است
او کلمه میفروشد،کلمه از درونش بیرون نمیجهد
جواد خیابانی دیگر کلماتی ندارد که شور انگیز باشد،شوق آور ،از دل برخاسته،شاید چون دیگر درونش از عشق خالی است
او دیگر عاشق فوتبال نیست و این را عشق فوتبال ها میفهمند و برای همین کالای او را وهن به عاشقیت فوتبال میبینند
در جهان سرمایهداری،در دنیای با منطق تجاری هر چه قابلیت مبادله ،هر چه قابلیت فروش دارد کالا ناممیگیرد و این کالا میتواند اشتباه باشد،سوتی باشد
او تاجر سوتی شده است، او دیگر فوتبال در بساط ندارد،واژهآرایی هایی را در ویترین میگذارد که همه را یاد اشتباههای گذشتهاش میاندازد و این گونه توجه میخرد
مصاحبه آخر خیابانی هم با منطق تجاری مصاحبه موفقی است چرا که بیشتر از بهترین گزارشهای بهترین گزارشگرهای فوتبال ایران دیده شده…
اما این تجارت دیگر بوی فوتبال ندارد،طعم عاشقیت ندارد و از خیابان تهی است
افشین خماند