یادداشت روز/ چرا بردپرگل مقابل کامبوج اخلاق را زیر سووال نمی برد؟

سایت بدون -قصد دارم در حد توانم به سرمقاله پر سروصدای اطلاعات پاسخ بدهم،قبل از شروع ذکر دو نکته را ضروری می‌دانم اول آن‌چه می‌نویسم با اتکا برحافظه و به اصطلاح قلم‌انداز است و اگر بخواهم به عنوان یک پژوهش علمی بنویسم قطعا متفاوت خواهد بود.

دوم این که شخصا به دغدغه‌های اخلاقی و نگرانی‌های نویسنده احترام می‌گذارم حتی اگر اعتقاد داشته باشم این دغدغه نوعی تقلیل‌گرایی و آرمان‌گرایی حاصل از عدم شناخت در درون خود دارد اما بازهم فکر کردن به بازنده خود دارای ارزش است

می‌گویند ورزش قهرمانی و هواداری آن حاصل دوران پس از دوران صنعتی‌شدن است یعنی اهمیت یافتن چیزی به نام اوقات فراغت و تاثیر رسانه‌ها این همبستگی میان مسابقه race و تمرین بدنی training در قالب ورزش sport مفهوم‌سازی شده است

اما به اندازه طول تاریخ جدالی میان ورزش به نگاه آسمانی و ورزش با نگاه رقابتی وزمینی وجود داشته ،یعنی آن طور که یونانی‌ها به ورزش نگاه می‌کردندیعنی شبیه سازی قهرمان‌ها به خدایان کوه المپ و آن طور که اسپارت‌ها و رومی‌ها به ورزش نگاه می‌کردند که آمادگی جسمانی برای رزم آوری

در نگاه تاریخی به مقوله ورزش در ایران هم همواره تفاوت میان این دو نگاه را شاهد هستیم شاید تفاوت میان پهلوان و قهرمان از نظر لفظی تفاوت گذاری نبود اما در عمل میان داداش آکل‌ها و کاکا‌رستم‌ها همیشه فاصله گذاری مشهود بود

پهلوان و عیار کسی بود بالاتر از زورآور صرف،او هم جسمش را پرورش داده و هم روحش را …پهلوان به آسمان نزدیک‌تر بود و گاهی مثل پوریای ولی ،به عرفان می‌رسید

در دوران مدرن هم ورزش ایران به دنبال پوریاولی‌های مدرن است،جهان‌پهلوان تختی یک نمونه است،نمونه‌ای برساخته با ذهنیت مطلوب عامه با نشانه‌های عینی

حالا سووال اصلی این است ،پوریای ولی عصر‌مدرن،غلامرضا تختی به دلیل مصدومیت پای حریف باید به ببازد یا هر دلیل دیگر؟جواب حتما نه است ما به تهذیب نفس در آن حد که به پای مصدوم حمله نشود قانع هستیم

مثال مرتضی کرمانی‌مقدم و مرحوم پرویزدهداری هم مثال خوبی است،مرحوم دهداری ،کرمانی را برای گل زدن یا بیشتر گل زدن بیرون نکشید او از فردی کردن یک بازی جمعی با نیت تحقیرحریف ناراضی بود

با تعریف مدرن ورزش،کم‌کاری ،کمتر تلاش کردن معنای تبانی داردو اصلا امر اخلاقی نیست ،هیچ کس از باخت احساس تحقیر نمی‌کند،باخت ناراحتی دارد اما حقارت نه…ما با امید از ازبکستان ۴گل خوردیم تحقیر شدیم؟برزیل ۷ گل از آلمان خورد

اصل مغالطه یادداشت روزنامه اطلاعات تعمیم یک امر فردی با نیت تحقیر و نمایش به یک تلاش دسته جمعی برای بهتر بردن است که اصولا در یک رسته جای نمی‌گیرند

با منطق ورزش مدرن ،کم‌کاری و نشان دادن این‌که تو در حد ما نیستی که به اندازه لازم تلاش کنیم بیشتر تحقیرآمیز است تا باختن و حتی بد باختن…باختن تلخ است،ناراحتی دارد به غرور لطمه می‌زند اما حقارت ندارد

در ورزش مدرن جنگ گلادیاتوری نیست که باخت نشانه مرگ به معنای مطلق آن باشد ،باخت در این نگاه،مرگی است که امکان زندگی دوباره را می‌دهد،مرگ همراه با امید…مالدیو و گوام نمونه هستند

افشین خماند

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *